« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

1404/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی حجیت ظواهر کتاب از منظر صاحب فصول/حجیت ظواهر /امارات و حجج

 

موضوع: امارات و حجج/حجیت ظواهر /بررسی حجیت ظواهر کتاب از منظر صاحب فصول

 

رأی و نظر صاحب فصول در باره‌ی حجیت ظواهر و بررسی ادله اخباریین:

در کتاب الفصول الغرویة، ج5، ص9 به بعد صاحب فصول در باره‌ی حجیت ظواهر کتاب می‌فرماید: حجیت ظواهر کتاب مورد اتفاق است و پس از آن که اتفاق اجمالی اعلام می‌فرماید، ادله‌ی که در باره‌ی حجیت ظاهر کتاب اقامه می‌کند از این قرار است:

1-اجماع: تمامی علماء از زمان ائمه تا زمان غیبت یا زمان ما به طور قطعی و بدون شک از ظواهر کتاب الله استفاده کرده اند و این استفاده در حدّی است که به هیچ وجه قابل انکار نیست و انکار آن مکابره به حساب می‌آید. این اتفاق تا زمان خود حضرت رسول9 اتصال دارد و شبهه‌ی در این رابطه وجود ندارد. گویا اجماع در حد تسالم و نزدیک به ضرورت است.

2-مسأله اعجاز: بدون شک معجزه‌ی جاویدانی پیامبر اعظم9 قرآن است. این قرآن تا ابد معجزه است. معجزه‌ی جاویدانی متناسب با نبوت جاویدانی؛ لذا در هر عصری در هر نوبت مطالب جدیدی از آن استفاده می‌کنند. یکی از علائم اعجاز آن این است که بیش از هزاران کتاب تفسیر در باره‌ی قرآن نوشته شده است و باز هم جا دارد که تفسیر نوشته شود و این دلیل بر این است که قرآن معجزه‌ی است که برای هر قشری و در هر عصری مطالب قابل استفاده دارد و نیاز به یک تفسیر وحیانی ندارد؛ البته تفسیر وحیانی در جایگاه بلندی قرار دارد مثل تفسیر منسوب به امام عسکری7، تفسیر قمی، تفسیر عیاشی و ... که تفاسیر روایی اند ولی خود مردم هم به عنوان مکلفین از قرآن استفاده‌های زیادی در موارد زیادی می‌کنند. لذا تفسیر قرآن و استفاده از آن برای همه‌ی مردم عملی است و این تفسیر و این استفاده برای همه‌ی مردم گویا تجلی از تجلیات اعجاز است. به عبارت کوتاه اعجاز قرآن ارتباط مستقیم با فهم معانی آن دارد. اعجاز برای همه‌ی مردم است و همه‌ی مردم باید فهم آن را در اختیار داشته باشند.

سؤال: مردم باید مقداری علم داشته باشند تا بتواند از قرآن استفاده کنند و عامی محض نمی‌تواند از آن استفاده ببرد.

جواب: اولا از منظر مفسرین گفته می‌شود که حتی آدم عامی که سواد قرآن خواندن داشته باشد، از قرآن به نحوی استفاده می‌کند. ثانیا منظور از استفاده، استفاده اهل علم است و استفاده انصراف به آن دارد یا استفاده اهل علم قدر متیقن است که در حد ادبیات و بدیع و بیان یا حد اقل صرف و نحو آشنا باشد تا بتواند از قرآن استفاده کند. پس استفاده عموم به شکل معجزه وجود دارد و اعجاز آن ارتباط تنگاتنگ با فهم معانی آن دارد و اگر نه اعجازی در کار نخواهد بود.

3-آیات قرآن: حجیت ظاهر قرآن از خود آیات قرآن استفاده می‌شود مثل آیه ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾[1] معنای این آیه این است که امر به تدبر شده است که با حالت توجه معانی را از قرآن بردارند. این کار را کسانی می‌توانند انجام دهند که از مصادیق قاسیان قلوب نباشند و آشنایی مختصری به ادبیات داشته باشند. آیه دوم ﴿هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ﴾[2] است که می‌فرماید: این قرآن بیان برای مردم است. پس ظاهر قرآن برای همه‌ی مردم قابل استفاده است و اگر نه بیان للناس نخواهد بود. آیه سوم آیه ﴿وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ﴾[3] است که می‌فرماید: قرآن یادآوری برای همه‌ی جهانیان است. از این آیه هم استفاده می‌شود که ظاهر قرآن قابل استفاده است.

اشکال: این استدلال مستلزم دور می‌شود؛ چون حجیت ظواهر قرآن متوقف بر حجیت ظواهر این آیات است و بر عکس.

جواب: صاحب فصول می‌فرماید: «و هذه الدلالة قطعية فلا دور[4] یک طرف مشکوک است و یک طرف قطعی است. این آیات قطعی است و ظواهر مورد شک و تردید است. پس موقوف و موقوف علیه فرق دارد و دوری در کار نیست.

4-نهج البلاغة: در نهج البلاغه خطبه شماره 49 امیرالمؤمنین7 می‌فرماید: «كَأَنَّهُمْ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ [حَيْثُ‌] يَقُولُ- تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين‌»[5] مردمی که اهل فسادند مگر آیه‌ی قرآن را نخوانده اند؟ پس ظاهر قرآن قابل استفاده است.

5-اخبار: در باره‌ی اخبار صاحب فصول می‌فرماید: اخبار زیاد است. حدیث اول حدیث ثقلین است که می‌فرماید: «إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله تعالى حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي اهل بيتي»[6] متنی که سنتی دارد دو روایت است و بقیه روایات عترتی است. در این حدیث می‌فرماید: دو چیز را به امانت گذاشتم که چراغ راه شما برای ابد است و تا وقتی به آن دو تمسک کنید تا ابد گمراه نشوید؛ یعنی مردم تا ابد از قرآن و روایات استفاده کنند که دو نوری اند در جهت هدایت انسان‌ها، پس استفاده از ظاهر قرآن طبق این حدیث امر واضحی است. روایت دوم حدیثی است که در باره‌ی شارب الخمر آمده است. فردی در زمان معصوم شرب خمر کرد و احضار شد تا مجازات شود. آن فرد ادعا کرد که من نمی‌دانستم. دستور داده شد که بین مهاجرین و انصار بگردند و بگویند هر کسی که آیه‌ی تحریم را بر او تلاوت کرده است شهادت دهد. معنای این حدیث این است که او آیه را شنیده و از ظاهرش استفاده کرده است. «ابْعَثْ مَعَهُ مَنْ يَدُورُ بِهِ عَلَى مَجَالِسِ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ- فَمَنْ كَانَ تَلَا عَلَيْهِ آيَةَ التَّحْرِيمِ فَلْيَشْهَدْ عَلَيْهِ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ تُلِيَ عَلَيْهِ آيَةُ التَّحْرِيمِ فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ فَفَعَلَ فَلَمْ يَشْهَدْ عَلَيْهِ أَحَدٌ فَخَلَّى سَبِيلَهُ.»[7] روایت سوم، روایت حل تعارض روایتین متعارضین است با عرضه بر کتاب الله. که در کتاب وسائل، باب نه از ابواب صفات قاضی آمده است: «فما وافق كتاب اللّه فخذوه و ما خالف كتاب اللّه فدعوه[8] تطبق دادن روایت با قرآن، معنایش این است که روایت را با ظاهر قرآن تطبیق کند و ظاهر قرآن قابل فهم است.

روایات زیاد است و این مقدار کافی باشد برای این که ظاهر قرآن حجیت دارد؛ بنابراین بدون شک و شبهه کتابا و سنتا و اجماعا ظاهر قرآن قابل فهم و حجت است.

صاحب فصول بر اساس سبک محقق قمی که فصول را با نگاه به قوانین نوشته، ادله اخباریین را یادآور شده است. اخباری‌ها استفاده از ظاهر قرآن را انکار می‌کنند و برای آن ادله‌ی ذکر می‌کنند که در کتاب قوانین بیان شده است. روایت اول روایت معروفی از امام صادق7 است که در کافی آمده: «إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ[9] من خوطب به پیامبر9 و ائمه اطهار: هستند پس استفاده ظاهر قرآن برای همه‌ی مردم میسور نیست.

دلیل دوم: «وَ جَعَلَ لِلْقُرْآنِ وَ لِتَعَلُّمِ الْقُرْآنِ أَهْلًا ... وَ هُمْ أَهْلُ الذِّكْرِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ بِسُؤَالِهِمْ.»[10] اهل ذکر ائمه اطهار: هستند و علم قرآن باید از آنان استفاده شود.

سومین دلیل تفسیر به رأی است و استناد می‌کند به کلام شیخ طبرسی که فرمود: «إن تفسير القرآن لا يجوز إلا بالأثر الصحيح، والنص الصريح[11] بدون استفاده از نص و اثر صحیح تفسیر قرآن جا ندارد.

جواب:

اولا این روایات دلالتش قابل ملاحظه است. ثانیا این روایات معارض دارند و قابل استناد نیستند. ثانیا فرمایش شیخ طبرسی نسبت به کشف الغطاء است. تفسیر یعنی کشف الغطاء و مربوط به متشابهات می‌شود. قرآن محکمات و متشابهات دارد. متشابهات بدون نص قابل تفسیر نیست. محکمات قرآن برای همه‌ی اهل علم قابل استفاده است.

 


logo