1403/12/05
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی حصر به إنّما/بررسی آراء پیرامون مفاهیم /مفاهیم
موضوع: مفاهیم/بررسی آراء پیرامون مفاهیم /بررسی حصر به إنّما
بحث و تحقیق در بارهی کلمه إنّما و افادهی حصر:
گفته شد که فخررازی دلالت کلمه إنّما را بر حصر، بر اساس استناد به آیاتی از قرآن کریم، انکار کرده است؛ از جمله آیهی 24 سوره یونس که خدای متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ ﴾[1] و آیه 36 سوره محمد که در آن آمده ﴿إِنَّمَا الحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ﴾[2] . با استناد به این دو آیه فخررازی گفته است که إنّما دلالت بر حصر نمیکند.
سیدنا الاستاد در کتاب محاضرات، ج4، ص290 و صفحات بعد از آن، این اشکال انکاری را جواب داده است. خلاصهی جواب ایشان این بود که این إنّما بر حصر دلالت دارد؛ ولی باید مورد آن را تشخیص داد. در آیهی قرآن «حیاة الدنیا» را باید تشخیص داد که به چه معناست؟ فرمود حیات دنیوی بدور از معنویت و انسانیت، لهو و لعب است و طبق این معنا حصر درست است. در اصطلاح معانی و بیان حصر صفت به موصوف گفته میشود و در اینجا حصر موصوف در صفت است و بهترین حصری که مفهوم داشته باشد، حصر صفت به موصوف است.
تحقیق این است که ابتدا نگاهی به تفاسیر داشته باشیم. تفاسیر علمای آل البیت و در رأس آن تفسیر تبیان شیخ الطائفه، ج3، ص558 در تفسیر آیه 55 مائده میفرماید: این آیه در شأن علی بن ابی طالب نازل شده است. ابوبکر رازی در احکام القرآن و طبری در تفسیر طبری، مجاهد و ... اعلام کرده اند که این آیه در شأن امیرالمؤمنین (ع) نازل شده است. بر اساس همین آیه و به عنوان بهترین دلیل، میتوان ولایت و امامت او را اثبات کرد. پس بهترین دلیل بر اثبات امام علی (ع) همین آیه است بر اساس دو نکته که در این آیه وجود دارد و در ادامه خواهد آمد.
این آیه هنگامی نازل شده که علی (ع) در حین رکوع نماز انگشتر خود را به سائل داده است. نکتهی اول این است که منظور از «ولیّ» به مناسبت «ولایة الله» ولیّ امور مسلمین است، نه ولیّ به معنای محبت و روابط حسنه در بین همدیگر و نصرت و یاری. پس ولی الله به معنای ولایت بر تدبیر امور است.
نکتهی دوم این است که در این آیه به اتفاق فریقین مصداق هدیه دادن به سائل و انگشتر دادن به سائل در حال رکوع، علی بن ابی طالب (ع) است. بر اساس این دو نکته امامت و ولایت علی (ع) قطعا ثابت میشود.
مورد دیگر تفسیر مجمع البیان است که در بین فقهاء معتبرترین تفسیر، تفسیر مجمع البیان است. تفسیر مجمع البیان ناظر به تفسیر تبیان است و با این تفاوت که تبیان یک مقدار توضیحات بیشتری داده است. شیخ طبرسی میفرماید: این آیه واضح ترین دلیل بر امامت علی بن ابی طالب (ع) است. «لفظة إنما على ما تقدم ذكره تقتضي التخصيص و نفي الحكم عمن عدا المذكور»[3] کلمه إنّما اقتضا و دلالت دارد بر اختصاص ولایت به خداوند تبارک و تعالی و پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و نفی آن از ماعدا که مطلوب همین است و حصر ثابت است.
در یک بررسی بین المللی در مصر که نسبت به تفاسیر صورت گرفت، یکی از تفاسیری که مورد تأیید قرار گرفت تفسیر مجمع البیان بود.
اما در بین مفسران و تفاسیر ابناء عامه، طبری هم اعتراف دارد که این آیه در بارهی علی (ع) نازل شده است. تفسیر کشاف، اثر جارالله زمخشری که یکی از معروف ترین تفسیر و معتبرترین تفسیر و بسیار دقیق که گفته شده زمخشری در مکه و داخل حرم این تفسر را از اول تا آخر نوشته است، در این تفسیر، ج1، ص648 میگوید: «معنی إنّما وجوب اختصاصهم بالموالاة»[4] ایشان اولا حصر اعلام کرده که این ولایت اختصاص به این سه مورد دارد. ثانیا در صفحه 649 میگوید این آیه «وإنها نزلت في علىّ كرم اللَّه وجهه حين سأله سائل وهو راكع في صلاته فطرح له خاتمه، كأنه كان مرجا في خنصره، فلم يتكلف لخلعه كثير عمل تفسد بمثله صلاته»[5] و با اعطای انگشر خللی در حال صلاة ایجاد نشد. بعد دو اشکال را مطرح میکند و جواب میدهد. اشکال اول این است که چرا خدای متعال و پیامبر (ص) و علی (ع) را اولیاء نگفته و فرموده «ولیکم» و به صورت مفرد آودره؟ در پاسخ میگوید برای این که ولایت خداوند متعال بالاصالة است و ولایت پیامبر (ص) و علی (ع) بالتبع است. اشکال دوم این است که در این آیه «والذین آمنوا» آمده و مراد از این جمع مفرد است، پس چرا به صورت جمع آمده؟ در پاسخ میگوید: جمع آمدن آن برای این مقصود است که مؤمنین ترغیب شوند تا کار خیر را هیچ وقت به تأخیر نیاندازند؛ حتی اگر در حال رکوع باشد. پس در این آیه به نحوی مؤمنین را ارشاد کرده است. دادن انگشتر در حال نماز مخل به نماز نبوده؛ چون تعبیر «مرج» در آن آمده و منظور از آن این است که انگشتر به راحتی از دست درآمده است. در روایت دیگری آمده که این نماز، نماز نافله و تطوع بوده است.
زمخشری در مورد اهل بیت روایت ذیل را نقل کرده: وقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: «من مات على حب آل محمد مات شهيدا».[6]
حاکم حسکانی که یکی دیگر از اعلام اهل سنت است که در کتاب تفسیر خود (شواهد التنزیل)، ج1، از صفحه 223 – 246 در بارهی این آیه بحث روایی دارد و میگوید: آیهی مذکور در شأن علی بن ابی طالب نازل شده است. روایات را از طریق اصحاب ذکر کرده و شش نفر از اصحاب را نام میبرد که نزول این آیه را در مورد علی (ع) اعلام کرده است: یکی عمار یاسر با توضیحی که بیان کرده و گفته پیامبر (ص) به طرف مسجد آمد که از قضیه با خبر شد و این آیه در بارهی علی بعد از دادن انگشتر نازل شد. دوم جابر بن عبدالله انصاری. سوم علی بن ابی طالب. چهارم مقداد بن اسود کندی است. نفر پنجم ابوذر غفاری است. نفر ششم عبد الله بن عباس، معروف به ابن عباس است که از بنی اعمام حضرت رسول (ص) و از پیروان علی (ع) است و یکی از روایان معتبر بین الفریقین میباشد.
ابن عباس تصریح دارد که این آیه در مورد علی (ع) نازل شده است: «أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ الْحَارِثِيُّ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الشَّيْخِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زُهَيْرٍ التُّسْتَرِيُّ، وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَحْمَدَ الزُّهْرِيُّ قَالا: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنْصُورٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ عَبْدِ الْوَهَّابِ بْنِ مُجَاهِدٍ، عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ [فِي قَوْلِهِ تَعَالَى]: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا قَالَ: نَزَلَتْ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع».[7]
در مطول حصر را معنا کرده و اقسام آن را بیان کرده که حصر حقیقی و اضافی، حصر مبالغهی و حصر صفت در موصوف و حصر موصوف در صفت است و شرح آن خواهد آمد ان شاء الله.