« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1403/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی جهر و اخفات و عدول در رکعات سوم و چهارم/واجبات الصلاة /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /بررسی جهر و اخفات و عدول در رکعات سوم و چهارم

 

مسأله شماره سه:

«يجوز أن يقرأ في إحدى الأخيرتين الحمد و في الأخرى التسبيحات‌ فلا يلزم اتحادهما في ذلك‌.»[1]

در دو رکعت اخیر که گفته شد سوره حمد تنها خوانده شود یا تسبیحات، هر دو صورت به شکل تخییر بود و افضلیت برای تسبیح در متن اعلام شده است که نصوص معتبره‌ی داشت. اگر در دو رکعت اخیر مثلاً در رکعت سوم سوره حمد و در چهارم تسبیحات بخواند جایز است و اشکالی ندارد؛ برای این که دلیل اطلاق دارد و مانعی در کار نیست. اطلاق جواز حمد و تسبیحات محکّم است و مانعی هم وجود ندارد و از خارج دلیلی نداریم که در دو رکعت آخر اتحاد بین حمد و تسبیحات باشد.

4 مسألة يجب فيهما الإخفات‌سواء قرأ الحمد أو التسبيحات نعم إذا قرأ الحمد يستحب الجهر بالبسملة على الأقوى و إن كان الإخفات فيها أيضا أحوط‌.[2]

اخفات در خواندن حمد تنها یا تسبیحات در رکعات آخر واجب است و اگر به جهر بخواند، مبطل است.

این مسأله که حمد و تسبیحات اخفاتی باشد، از مسائلی است که خلافی در آن وجود ندارد و مشهور؛ بلکه در حد نفی خلاف است. مستند روایی به طور خاص در این مورد وجود ندارد که دلالت کند بر این که باید تسبیحات اخفاتی خوانده شود و حمد تنها هم اخفاتی خوانده شود. این مسأله مشهور و قریب به نفی خلاف است.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج14، ص470 – 488 می‌فرماید: مستند ما در این باره سیره‌ی شرعیه و متشرعه است. منظور از سیره شرعیه، سیره خود پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) است که گاهی سیره نبویه هم گفته می‌شود. سیره متشرعه هم همین است که در بین اهل شرع این سیره استمرار دارد و همیشه اذکار در رکعت سوم اخفاتی انجام گرفته. فرق بین سیره متشرعه و سیره عقلائیه این است که اولا سیره شرعیه یا متشرعه از جعل حکم اخبار می‌کند و اطلاع می‌دهد؛ امّا سیره عقلائیه از صحت آن خبر می‌دهد؛ البته قلمرو هر دو سیره جداست، سیره متشرعه در امور شرعیه است و سیره عقلائیه در امور معیشتی و معاملات است. سیره عقلائیه به دو شرط استمرار و امضاء نیاز دارد و سیره متشرعه به استمرار نیاز دارد و اگر استمرار باشد، در دل آن امضاء هست. پس سیره شرعیه و متشرعه مستقر است بر این که در دو رکعت آخر اخفات انجام گیرد.

اگر در رکعات سوم و چهارم حمد را بخواند مستحب است که بسمله را جهریه بخواند. دلیل آن عموماتی است که در باره‌ی بسمله آمده است؛ علاوه بر نصوصی که در کتاب وسائل، باب 21 از ابواب قرائت آمده و دلالت دارد بر این که بسمله باید به جهر خوانده شود.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيَّاماً- فَكَانَ إِذَا كَانَتْ صَلَاةٌ لَا يُجْهَرُ فِيهَا- جَهَرَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ- وَ كَانَ يَجْهَرُ فِي السُّورَتَيْنِ جَمِيعاً.[3]

در این روایت هر چند موردش رکعات اول دیده می‌شود؛ ولی «اطلاق کان یجهر» اگر شامل سوره حمد تنها در رکعات بعدی هم بشود، بعید نیست.

وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ هَارُونَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لِي كَتَمُوا بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ- فَنِعْمَ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ كَتَمُوهَا- كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ- وَ اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ قُرَيْشٌ- يَجْهَرُ‌ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ- فَتُوَلِّي قُرَيْشٌ فِرَاراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِك.[4]

این حدیث گویا اعلام می‌کند که جهر به بسمله خودش از خصوصیت قرائت بسمله است.

حدیث شماره سه:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ (عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ) عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَتَعَوَّذَ بِإِجْهَارٍ- ثُمَّ جَهَرَ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.[5]

در صلاة امام (ع) جهر به بسمله ادامه داشته است.

مؤید اول این است که شیخ صدوق در کتاب خصال، در مورد ویژگی شرایع دین روایتی را نقل کرده که امام (ع) فرمود:

قَالَ: وَ الْإِجْهَارُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فِي الصَّلَاةِ وَاجِبٌ.[6]

مؤید دیگر روایت شماره شش این باب است:

وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِأَسَانِيدَ تَأْتِي عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ الرِّضَا ع فِي كِتَابِهِ إِلَى الْمَأْمُونِ قَالَ: وَ الْإِجْهَارُ- بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فِي جَمِيعِ الصَّلَوَاتِ سُنَّةٌ.[7]

علاوه بر نصوص دیگری که در کتاب خصال صدوق در مورد خصال چهار گانه آمده که از جمله خصال مؤمن جهر به بسمله است. این نصوص برای استحباب جهر به بسمله در رکعت سوم و چهارم در صورت قرائت حمد، کافی است.

سید یزدی هم می‌فرماید: إذا قرأ الحمد يستحب الجهر بالبسملة على الأقوى و إن كان الإخفات فيها أيضا أحوط.[8]

خواندن بسمله در هر صورت موجب امتثال است؛ امّا مفاد احوط تحقق قطعی امتثال است.

5 مسألة إذا أجهر عمدا بطلت صلاته ‌و أما إذا أجهر جهلا أو نسيانا صحت و لا يجب الإعادة و إن تذكر قبل الركوع‌.[9]

در این مسأله سید می‌فرماید اگر کسی عمدا قرائت اخفاتی را جهرا بخواند مثلا سوره حمد را در رکعت سوم جهریه بخواند، اگر عمدا باشد نمازش باطل است؛ برای این که خلاف شرعیت انجام داده و تشریع به حساب خواهد آمد. نصی هم در این رابطه داریم. اگر کسی بر اساس جهل و نسیان حمد یا تسبیحات را در رکعت سوم و چهارم به جهر بخواند، اشکالی ندارد و مبطل نیست بر اساس قاعده لا تعاد. اما نصی که در این رابطه داریم در کتاب وسائل، باب 26 از ابواب قرائت در صلاة، حدیث شماره 1 و 2 است که از نظر سند صحیح و از نظر دلالت صریح اند:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي رَجُلٍ جَهَرَ فِيمَا لَا يَنْبَغِي الْإِجْهَارُ فِيهِ- وَ أَخْفَى فِيمَا لَا يَنْبَغِي الْإِخْفَاءُ فِيهِ- فَقَالَ أَيَّ ذَلِكَ فَعَلَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ نَقَضَ صَلَاتَهُ- وَ عَلَيْهِ الْإِعَادَةُ فَإِنْ فَعَلَ ذَلِكَ نَاسِياً أَوْ سَاهِياً- أَوْ لَا يَدْرِي فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ وَ قَدْ تَمَّتْ صَلَاتُهُ.[10]

اگر کسی نسیان کرده یا سهو کرده یا مسأله را نمی‌داند، نمازش درست است و چیزی بر او نیست.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ جَهَرَ بِالْقِرَاءَةِ فِيمَا لَا يَنْبَغِي الْجَهْرُ فِيهِ- وَ أَخْفَى فِيمَا لَا يَنْبَغِي الْإِخْفَاءُ فِيهِ- وَ تَرَكَ الْقِرَاءَةَ فِيمَا يَنْبَغِي الْقِرَاءَةُ فِيهِ- أَوْ قَرَأَ فِيمَا لَا يَنْبَغِي الْقِرَاءَةُ فِيهِ- فَقَالَ أَيَّ ذَلِكَ فَعَلَ نَاسِياً أَوْ سَاهِياً فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ.[11]

هر دو حکم در این روایت به طور کامل بیان شده است.

سیدنا الاستاد مطلبی را اضافه می‌کند و می‌فرماید اخفات در عوض اجهار و بر عکس، کبرای قضیه است و اخفاتی بودن ذکر یا حمد در رکعت‌های سوم و چهارم صغرای قضیه است و اگر کسی عمدا به جهر بخواند مبطل است.

6 مسألة إذا كان عازما من أول الصلاة على قراءة الحمد يجوز له أن يعدل عنه إلى التسبيحات‌و كذا العكس بل يجوز‌ ‌العدول في أثناء أحدهما إلى الآخر و إن كان الأحوط عدمه‌.[12]

اگر کسی در ابتدای صلاة عزم بر قرائت حمد نماید که در رکعت سوم حمد بخواند، عدول از آن به تسبیحات جایز است. اگر بر عکس شد که عزم بر تسبیحات گرفت و بعد تبدیل اراده به وجود آید و بخواهد حمد را بخواند، اشکالی ندارد و جایز است؛ بلکه در اثناء هم عدول از یکی به دیگری جایز است. در بحث عدول گفته شد که اولا فقط از سوره توحید عدول جا ندارد و در بقیه‌ی سوره‌ها مانعی وجود ندارد. ثانیا در این مورد تخییر استمراری است و بدوی نیست که در ابتدا اختیار داشته باشد و بعد از شروع تخییر از بین برود. در صورتی که تخییر استمراری باشد می‌تواند از حمد به تسبیحات و از تسبیحات به حمد عدول نماید؛ هر چند که احتیاط در عدول نکردن است.

 


logo