1404/09/25
بسم الله الرحمن الرحیم
برقراری ارتباط با امام عصر علیه السلام/راه موفقیت طلاب /تربیت
موضوع: تربیت/راه موفقیت طلاب /برقراری ارتباط با امام عصر علیه السلام
قال الکریم فی قرآنه العظیم: ﴿يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ﴾.[1] و قال امیرالمؤمنین علیه السلام: «لِطَالِبِ الْعِلْمِ عِزُّ الدُّنْيَا وَ فَوْزُ الْآخِرَةِ».[2]
انسان دو تا واقعیت و دو تا مقوّم و جنس و فصل دارد. یک واقعیت جسمی است و یک واقعیت روحی و نفس ناطقهی انسان است که اصل انسان است. جنس و فصل جسم انسان و بدنش همان حرفی است که ارسطو گفته است که الانسان حیوان ناطق. این جنس و فصل مربوط به جسم انسان است. اما انسان یک حقیقتی دارد ورای جسم که آن حقیقت اصلی و جاودانی است به نام نفس ناطقه یا روح مجرد انسانی که جنس و فصل این حقیقت انسان عبارت است از معرفت و تربیت. یک انسانی که باطن انسانی دارد، باطنش زنده و کامل است و ماهیت واقعی اش محقق است، باید معرفت داشته باشد که معرفت جنس است و تربیت یعنی اخلاق فصل اوست.
معرفت درّ گران است به هر کس ندهند پر طاوس قشنگ است به کرکس ندهند
ورودی بحث ما پاسخ به این سؤال است که اخلاق چه فایده و سودی دارد؟
جواب: اخلاق فوائد زیادی دارد که تقریبا قابل شمارش نیست. فایده ابتدائی آن در زندگی این است که اخلاق به انسان در زندگی آرامش میدهد. هر انسانی به طور فطری میخواهد آرامش و زندگی بی دغدغه و به دور از گرفتاری داشته باشد. این هدف و فایده فقط از طریق اخلاق محقق میشد. آدمی که با اخلاق باشد اول اعصاب خودش آرام است. در قدم بعد در محیط خانواده، اعضای خانواده آرامش دارند و مورد مهر و محبت هستند. در جامعه نیز آرامش برقرار است.
اخلاق مسیری به سوی موفقیت:
اهل علمی که در تربیتگاه ولی عصر آمده اند تا از اتباع حضرت شوند و وارد حوزه علمیه قم شده اند، آداب و سننی دارند که نسبت به اقشار دیگر قابل مقایسه نیست. این قشر با یک فرهنگ و آدابی هستند که در اقشار دیگر وجود ندارد. این محبت و مهر، این باطن با صفا و این ادب و تواضع نوعا در اقشار دیگر دیده نمیشود. راه موفقیت اهل علم چیست؟
در این رابطه نکاتی که پس از تحقیقات، تجربیات و ... به دست آمده این است که یک اهل علم کار درسی اش را از ابتدا قربة الی الله قصد کند. هیچ غرض دیگری برایش وجود نداشته باشد. تمام آلودگیها و چرکها را از ذهنش پاک کند. ما اگر مسیر خود را درست برویم مدیریت بالا هم زمینه درست میکند و هم کار و هم زندگی و هم آبرو و هم عزت؛ چنانکه مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده: «لطالب العلم عز الدینا و فوز الآخرة».[3] کلام الامام امیر الکلام. اولین کار ما این است که درس و بحث را قربة الی الله بخوانیم که دقیقا یک عبادت ثبت شده و نورانی است. یک اهل علم که با قصد قربت و با وضو وارد جلسه درس شود، همان جلسه عبادت ثبت میشود. ﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ﴾[4] شما که با قصد قربت درس را شروع کردی، توفیقات شامل حال شما میشود. توفیق از دریچه قصد قربت وارد زندگی انسان میشود. انسانی که ناموفق است، قصد قربتش اشکال داشته باشد. پس اول قصد قربت با تمام وجود باشد؛ یعنی بدون هیچ شائبهی باشد. افرادی که یک مقدار مرض و غرضی دارند یا یک مقدار ذهنش ترک دارد یا فکرش یک مقدار آلودگی دارد میگوید اهل علم و طلبهها در حوزه میخورند و میخوابند. جواب این است که این اهلم علم که درس میخوانند و اصلی ترین کار را انجام میدهند؛ برای این که تمام کارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... یک بنیاد دارد و بنیاد همهی این شاخهها فقه آل البیت علیهم السلام است. کسی که مشغول درس فقه است کار بنیادی میکند. اگر بنیاد استحکام نداشته باشد، شاخهها کم کم رنگ دیگری به خود میگیرد. پس کار فقهی کار بسیار مهمی است. این کار فقهی بی هیچ تعارفی یک کار بینادی بی نظیری است که توفیقش برای شما عنایت شده است. توفیق الهی است و باید شکر کرد. بعد از آن که قصد قربت بود جنبهی معنوی که یک مقدار پا گیرد و کامل تر شود، آن وقت انسان باید بداند که معرفت نفس معرفت احوال هم میطلبد. ما در وضعیت قربة الی الله هستیم. در جهت خدمت و خادمیت برای ارباب عالم هستی هستیم. در زندگی خود سعی کنیم که ما به عنوان یک خادم و یک فرد آماده خدمت در محضر ارباب عالم هستی باشیم و ارتباط را با حضرت محکم کنیم. هر طلبهی که ارتباطش هر چه بیشتر باشد، از قوت و استحکام و معنویت و از موفقیت بیشتر برخوردار خواهد بود. هر کسی که ارتباطش ضعیف باشد ضعف دارد، افتادن و گرفتاری و بیچارگی دارد. بنابراین ما باید با تمام وجود احساس کنیم که این سر و جانی را که خدا به ما داده، همه اش در خدمت مولای خود هستیم که «بيمنه رزق الورى، وبوجوده ثبتت الأرض والسماء»[5] امام عصر سلام الله تعالی علیه واسطهی هستی در تمامی عالم است و برای اهل علم ارباب دلسوزی است که ما را فراموش نمیکند چو آقا است و کرم دارد. کرم که قابلیت لازم ندارد. کرم بخشش از سر بزرگواری است.
کریم در به روی بی نوا نمیبندد گشای در به روی بی نوای در بدرم
پس هر چه ارتباط با حضرت قوی تر و محکم تر باشد جنبهی طلبگی اش محکم تر، استوارتر، قویتر و پرنورتر است؛ لذا در تجربهی دینی ثابت شده است که آقا امام عصر هوای ما طلبهها را دارد و دستش بالای سر ماست. حکایت معروفی است مربوط به یکی از مراجع بزرگ به نام آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی که پدرش تاجر بزرگی بود. سید ابوالحسن یک عشقی به سویش آمد و گفت میخواهم طلبه شوم. پدرش گفت تمام امکانات زندگی در اختیارت است و حجره در بازار و امکانات وسیع در خدمتت است، طلبگی را چه میکنی؟ طلبگی بدبختی و زندگی غیر قابل تحملی دارد. خلاصه سید ابوالحسن طلبه شد و به مدرسه رفت. شبهای جمعه، طلاب خانههای خود میرفتند و کسی در مدرسه نبود. پدر سید ابوالحسن با زیرکی و کیاست تاجرانه شب جمعه آمد، در مدرسه را زد و دید که مدرسه خالی است و فضای مدرسه تاریک و وحشتناک است. جلو که آمد دید پسرش در گوشهی با چراغ موشی نشسته است و رفت او را نصحیت کرد و گفت این زندگی است که تو داری؟ برگرد منزل وقتی صحبتهای او تمام شد، در مسجد دق الباب شد. سید ابوالحسن رفت و یک آقایی را دید که به او گفت ابوالحسن برو به بابایت بگو ما صاحب داریم و این پول را بگیر و برای پدرت پذیرایی آماده کن. رفت از بازار کلوچه و شیرینی آورد. پدرش پرسید و گفت چه کسی بود؟ گفت یک آقایی بود که نمیشناختم و این پول را به من داد و گفت برو برای پدرت پذیرایی آماده کن و به بابیت بگو که ما آقایی داریم که دستش بالای سر ماست. آنگاه سید فهمید و مشتاقانه دوید که تشرف حاصل کند دید کسی نیست.
بنابراین در مرحله نظری یک اهل علم قصد قربت دارد و ارتباط با ارباب خودش برقرار میکند. در کتاب احتجاج طبرسی، ج2، ص95 یک روایتی را از امام عصر نقل میکند که حضرت فرموده: «إِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم ... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ»[6] به طور جدی مراعات میکند سربازان خود را و یاد شما را از سر خود بیرون نمیکند و شما را فراموش نمیکند و ما هم باید همیشه در فکر و ذکر ما آقا باشد. یکی از توصیههای آیت الله بروجردی این است که هر کجا رفتید یادی از امام عصر کنید.
آنچه که از شخصیتهای مهم برای ما رسیده است این است که در تعقیبات نماز صبح یک حمد و یازده تا توحید قرائت کنید برای سلامتی وجود مقدس و پرنور حضرت بقیة الله الاعظم که ارتباط هم برقرار میشود. در زیارتها زیارتنامهی برای آقا بخوانید. در کتاب غیبت شیخ طوسی آمده که بر آقا سلام دهید «السلام علیک یا رحمة الله و رحمة الله و برکاته». کلمه رحمة الله برای ولی عصر به کار میرود. سید ابن طاوس زیارتنامهی را نقل میکند که در ابتدای آن آمده «السَّلَامُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ»[7] و یک طلبه هر روز این زیارتنامه را بخواند و بداند که ما بی کس نیستیم. خود امام فرموده یاد شما را فراموش نمیکند. پس این مرحله، مرحله اول در جهت موفقیت طلبه است. امام خمینی آن میزان ارتباط بالایی با حضرت داشت که هر شب حرم امیر المؤمنین مشرف میشد. مقام معظم رهبری اشعاری که در بارهی امام عصر گفته است یک نوای دلی است و نشان میدهد که چقدر ارادت به محضر مولی دارد. پس قدم اول قصد قربت و ارتباط با امام عصر است.