« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن مرتضوی

1404/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

گروهی از فقهای دوره اول/دوره اول: عصر تشریع و تبلیغ احکام /تاریخ و ادوار علم فقه

 

موضوع: تاریخ و ادوار علم فقه/دوره اول: عصر تشریع و تبلیغ احکام /گروهی از فقهای دوره اول

 

گروهی از فقهای دوره اول(قرّاء و روات احادیث)

دوره اول مشتمل بر اصحاب فتوا؛ از صحابه، تابعان و تابعان تابعان و در ادامه آن تا فقهای حدود سال ۲۶۰ ق را دربر می گیرد. با توجه به وسعت دامنه تحقیق و تعداد بسیار زیاد فقهای این دوره — خصوصاً شاگردان و اصحاب ائمه شیعه — در این کتاب گروهی از آنان که از جایگاه فقهی ویژه ای برخوردار بوده اند، با معیار و ملاک معین اختیار شده و ترجمه حال آنان ذیل دو گروه بررسی می گردد:

1) گروه اول: اصحاب فتوا از صحابه

2) گروه دوم: اصحاب فتوا و فقها از تابعان و تابعان تابعان و دیگران.

گروه دوم نیز تحت سه طبقه تبیین می شود:

الف: فقهای قرن اول و نیمۀ اول قرن دوم معاصران امام علی(ع)(۲۳ ق. قبل از هجرت تا ۴۰ ق) تا امام باقر(۵۷–۱۱۴ ق.).

ب: فقهای قرن دوم شاگردان و اصحاب امام صادق(ع)(۸۰ یا ۸۳–۱۴۸ ق.) و امام کاظم(ع)(۱۲۸–۱۸۳ ق)

ج: فقهای قرن سوم — شاگردان و اصحاب امام رضا(ع)(۱۴۸–۲۰۳ ق.) تا غیبت صغری حضرت حجت(ع)(۲۶۰ ق.).

1) گروه اول: اصحاب فتوا از صحابه

کسانی از صحابه مورد شرح و ترجمه حال قرار می گیرند که، اوّلاً: فتاوای زیادی از آن ها نقل شده باشد یا تعداد نسبتاً قابل توجهی فتوا داده باشند؛ و ثانیاً: از ملازمان و محبان امام علی(ع) و اهل بیت بوده باشند.

تعدادی از افراد این گروه، به ترتیب تاریخ وفات، عبارتند از:

1. معاذ بن جبل(۲۰ ق. قبل از هجرت – ۱۸ ق.)

پیامبر(ص) پس از غزوه تبوک — در سال نهم هجری — معاذ را به عنوان قاضی و مرشد به کشور یمن فرستاد و به وی سفارش نمود. از معاذ روایت شده که وقتی رسول خدا(ص) او را به سوی یمن می فرستاد، از او سؤال فرمود: «اگر نزاع عارض شود، به چه چیزی قضاوت می کنی؟» وی پاسخ داد: «به آنچه در کتاب خداهست قضاوت می کنم.» فرمود: «اگر در کتاب خدا نباشد؟» گفت: «به سنت رسول خدا(ص) قضاوت می کنم.» فرمود: «اگر در قضاوت های رسول(ص) هم نباشد؟» گفتم: «با رأی خود اجتهاد می کنم.» سپس رسول خدا(ص) به سینه ام زد و فرمود: «الحمد لله الذي وفّق رسول الله لما یرضی رسول الله».

معاذ از رسول الله(ص) تعدادی احادیث روایت کرده است. شیخ طوسی در کتاب «الخلاف» چهار فتوا از معاذ نقل کرده است. از مسائل فقهی که از معاذ نقل شده این است که وقت نماز جمعه مقارن با زوال شمس است. بیهقی گفته این قول از عمر، علی(ع) و معاذ بن جبل ذکر شده است.

همچنین احمد بن حنبل در مسند خود به سند معاذ این روایت را ذکر کرده است که نبی(ص) در غزوه تبوک بین نماز ظهر و عصر و نیز بین مغرب و عشاء را جمع نمود.

2. عبدالله بن مسعود(۳۲ ق.)

عبدالله بن مسعود از رسول الله(ص) روایت کرده و یکی از راویان حدیث غدیر از صحابه می باشد. حافظ ابن مردویه به اسناد از وی نزول آیه تبلیغ «یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ» را در مورد حضرت علی(ع) در روز عید غدیر روایت کرده و سیوطی نیز در کتاب «الدر المنثور» از عبدالله بن مسعود همین روایت را نقل کرده است.فتاوای زیادی از ابن مسعود نقل شده و شیخ طوسی در کتاب «الخلاف»، ۱۴۵ فتوا از او آورده است. ایشان از کسانی است که قائل به بقاء متعه بر اباحه بودن آن می باشد. ابن مسعود و عمر از کسانی هستند که با لمس کردن زن، وضو را واجب می دانستند و برای جنب تیمم را لازم نمی دیدند. از ابن سیرین نیز روایت شده که ابن مسعود در نماز ظهر و عصر در دو رکعت اول نماز فاتحةالکتاب و سوره را قرائت می کرد و در دو رکعت سوم و چهارم فاتحةالکتاب را.

3. سلمان فارسی

سلمان از خواص شیعیان علی(ع) و یکی از راویان حدیث غدیر بود. وی در مسأله صید یک فتوا دارد که شیخ طوسی در کتاب «الخلاف» آن را ذکر کرده و نیز آن فتوا در کتاب هایی همچون «السنن الکبری»، «المغنی» و «شرح الکبیر» آمده است. سلمان اوّل کسی است که در آثار و حدیث کتاب تصنیف نمود.

4. ابورافع(درگذشت ۴۰ ق.)

ابورافع از خواص شیعیان و اهل فضل و علم بود؛ او از راویان حدیث غدیر و از صحابه شمرده می شود. وی از اوّل کسانی بود که حدیث را جمع آوری کرد، آن را در ابواب خاص مرتب ساخت و کتاب «السنن والاحکام والقضایا» را تألیف نمود. او در زمان خلافت امام علی(ع) وفات کرد.

5. زید بن ثابت(۱۱ ق. قبل از هجرت — ۴۵ ق.)

گفته شده است که ابوبکر زید را امر به جمع آوری قرآن در صحیفه ها کرد؛ زید هم قرآن را در صحیفه ها نگاشت. در زمان عثمان، وقتی مسلمانان در مورد قرآن اختلاف کردند، عثمان زید را امر کرد تا مصحف را بر قومی از قریش که قرآن را جمع کرده بودند املا کند. آنان قرآن را نوشتند، آن چنان که در آن روز در دست مسلمانان بوده است. در حدیث انس بن مالک آمده که زید بن ثابت،در عصر رسول الله(ص) قرآن را جمع آوری نمودند.

زید بن ثابت از رسول الله روایت کرده و یکی از راویان حدیث غدیر از صحابه است. یعقوب بن سفیان به اسناد از زید بن ثابت روایت کرده که رسول الله(ص) فرمود: «إني تارك فيكم خليفتی كتاب الله - عزوجل - و عترتی أهل بيتي و إنهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض.» فتواهای زیادی از زید نقل شده و شیخ طوسی در کتاب «الخلاف»، ۳۰ فتوا از او نقل کرده است.

6. أم سلمه(۶۱ ق.)

هند بنت ابی امیه، قرشی و زوجه نبی(ص)، از مهاجرین به حبشه و مدینه بود و از عاقل ترین و شریف ترین زنان بود. وی فقیهه ای عارف به غوامض احکام شرعی بود، تا آن جا که جابر بن عبدالله با وی مشورت می کرد و به رأی او مراجعه می نمود. از نبی(ص) و فاطمه زهرا(س) روایت حدیث کرده و شیخ طوسی در کتاب «الخلاف» ۳ فتوا از وی نقل کرده است.

ام سلمه جملاتی از احادیث را در فضائل علی(ع) و مناقب اهل بیت روایت کرده است. از ابو ثابت مولی ابوذر چنین روایت شده: «دخلت على أم سلمة فرأيتها تبكي و تذکر علیّاً و گفت: سمعت رسول الله(ص) یقول: علیٌّ مع الحقّ والحقّ معه، ولن یفترقا حتی یَردا عَلَى الحوض.»همچنین عطاء بن یسار از أم سلمه چنین روایت کرده است: «فی بیتى نزلت: إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ». قالت: فأرسل رسول الله إلى علی و فاطمه والحسن والحسین فقال(ص): «هؤلاء أهل بیتى».

7. عبدالله بن عباس(۶۸ ق.)

پسرعموى رسول الله، فقیه، مفتی، محدث و عالم به تفسیر قرآن بود. او اوّل کسی است که در تفسیر قرآن از امام علی(ع) املا کرده است؛ وی به جهت سرشار بودن علمش «بحر» نامیده می شد. از وی چنین روایت شده: «دعانی رسول الله(ص) فمسح على ناصیتی و قال: اللهم علّمه الحکمة وتأویل الکتاب». وی در زمان عمر و عثمان و تا آخر عمرش فتوا می داد و فتاوای زیادی از او نقل شده است. شیخ طوسی در کتاب «الخلاف» ۲۰۱ فتوا از او نقل کرده و ایشان از کسانی است که بر قول به اباحه متعه و عدم نسخ آن ثابت بود.

8. ابوسعید خذری(74 ق.)

وی از خواص اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) شمرده می شود. ابوسعید یکی از فقهای فتوادهنده در مدینه بود و از نبی(ص) احادیث زیادی روایت کرده است. شیخ طوسی در کتاب «الخلاف» ۸ فتوا از ابوسعید نقل کرده که از جمله آنها این فتواست: «إذا التقى الختانان ولم ینزل لا یجب الغسل».

9. جابر بن عبد الله

جابر احادیث زیادی را روایت کرده و از نبی(ص)، علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، معاذ بن جبل، علی بن الحسین امام سجاد و محمد بن علی امام باقر(ع) روایت کرده است. در کتب اربعه شیعه، در اسنادِ عدّه ای از روایات از رسول الله و ائمه، بالغ بر ۲۹ مورد ثبت شده است. جابر در مدینه فتوا می داد و در مسجد نبوی به دور او حلقه می زدند و از او اخذِ علم می کردند. از بزرگان مفسران بود و در آخر عمر دیدگان خود را از دست داد. وی یکی از راویان حدیث غدیر از صحابه بود. شیخ طوسی در کتاب «الخلاف» یازده فتوا از جابر نقل کرده است که از جمله آن چنین است: «القهقهة لاتنقض الوضوء سواء كانت فی الصلاة أو فی غیرها.»

10. انس بن مالک

انس بن مالک خادم رسول الله بود و از نبی(ص)، ابوذر، فاطمه زهرا، عبدالله بن مسعود و سلمان فارسی روایت کرده است. وی در اسنادِ ۲۲۸۰ حدیث قرار دارد؛ بخاری و مسلم در ۱۸۰ حدیث او اتفاق دارند.

از انس در کتاب «الخلاف» شیخ طوسی، ۲۴ فتوا روایت شده که از جمله آن وجوب مسح بر دو پا در طهارت صغرا است. انس آخرین صحابی بود که در بصره از دنیا رفت.

2) گروه دوم: اصحاب فتوا و فقها از تابعان و تابعان تابعان

این گروه تحت سه طبقه ذیل تبیین می شود:

الف - طبقه اول: فقهای قرن اول و نیمۀ اول قرن دوم؛ معاصران امام علی(ع)(۲۴۰ ق.) تا امام باقر(ع)(۵۷ -۱۱۴ ق.)

در میان فقهای تابعین که در قرن اول و نیمۀ اول قرن دوم هجری می زیستند، افرادی مورد ترجمه و شرح حال قرار گرفته اند که معاصر با ائمه اهل بیت(ع) تا امام باقر(ع) بوده و از شاگردان آنان باشند و حداقل یکی از ویژگی های زیر را دارا باشند:

- کتاب فقهی تألیف کرده باشند.

- فتاوای متعدد فقهی از آنان نقل شده باشد.

- احادیث متعدد از ائمه روایت کرده و در اسناد روایات قرار گرفته باشند.

- از فقیهان و مفتیان مشهور زمان خود باشند.

این افراد از صاحبان فتوا و فقیهان عبارتند از:

۱. سلیم بن قیس(4 قبل از هجرت - حدود ۹۰ ق.)

وی در عهد عمر بن خطاب وارد مدینه شد و تا زمان عثمان در آنجا ماند و در این مدت با تعداد زیادی از صحابه ملاقات کرد. از جمله از امیرالمؤمنین علی و حسن و حسین(ع)، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، ابوسعید خدری و براء بن عازب روایت کرده است. او متکلم و فقیه و محدث بود.

شیخ نعمانی در کتاب «الغیبة» از کتاب سلیم چنین سخن گفته و این از اصولی است که شیعه بدان رجوع کرده و بر آن اعتماد دارد. قاضی بدرالدین شبکی در کتاب «محاسن الرسائل في معرفة الاوائل» چنین گفته است: «اولین کتابی که شیعه تصنیف نمود، همان کتاب سلیم بن قیس است.» سلیم حدود سال ۹۰ ق. از دنیا رفت.

۲ سعید بن مُسیب(۱۹۴ ق.)

وی از عثمان، زید بن ثابت، ابوحریره، عایشه، امّ سلمه، اسماء بنت عُمَیْس و ابن عباس همین طور از امام سجاد، جابر بن عبدالله، سلمان و علی بن ابی رافع روایت کرده است. سعید بین حدیث و فقه را جمع کرد. از فضل بن شاذان نقل شده که سعید یکی از پنج عالمی بود که در زمان امام سجاد(ع) حضور داشتند. از امام سجاد روایت شده که فرمود: «سعید بن مسیب داناترین مردم به آثار گذشته و بافهم ترین آنان در زمان خودش است.»

شیخ طوسی در کتاب «الخلاف»، ۷۱ فتوی از او نقل کرده است. همین طور سعید بن مسیب در اسناد جمله ای از روایات کتب اربعه از ائمه اهل بیت واقع شده که به چهارده مورد می رسد.

أصبغ بن نباته(بعد از ۱۰۱ ق.)

وی از بزرگان تابعین و از خواص اصحاب امیرالمؤمنین بود. روایات زیادی در فقه و تفسیر دارد که بیشتر آن ها از امام علی(ع) است. اصبغ در اسناد ۶۲ روایت در کتب اربعه واقع شده است؛ همچنان که عهد امام علی به مالک اشتر هنگام ولایت دادن او بر مصر و وصیت آن حضرت بر فرزندش محمد معروف به ابن حنفیه از اصبغ روایت شده است.

سید محسن عاملی گوید: «أصبغ کتاب «عجائب احکام امیرالمؤمنین» را دارد که نسخه ای از آن کتاب — با کتابت اوائل قرن پنجم هجری — نزد ما موجود است.»

۴. عطاء بن أبي رباح(۲۷-۱۱۴ق.)

وی فقیه، عالم و کثیرالحدیث بود و از امّ سلمه، أم هانی، عایشه، ابن عباس، زید بن أرقم، ابن زبیر، جابر بن عبدالله انصاری، ابن حنفیه و مجاهد روایت کرده است. ابو حازم اعرج گفته است: عطاء در فتوا بر اهالی مکه تفوق داشت و محمد بن عبدالله دیباج گفته است: «مفتی را بهتر از عطاء ندیدم؛ اگر از چیزی سؤال می شد و او با تفکر کلامی پاسخ می داد، بهترین جواب را می داد.» شیخ طوسی در کتاب الخلاف ۸۵ فتوا از عطاء نقل کرده است.

۵. زهری(۵۲–۱۲۴ ق.)

محمد بن مسلم بن عبیدالله بن عبدالله بن شهاب قرشی، معروف به زهری، از جابر انصاری، انس، سهل بن سعد، ابو الطفیل عامر، سعید بن مسیب و امام سجاد(ع) روایت کرده است. وی از بزرگان فقها، حفاظ و محدثین بود. زهری در شام مستقر شد و ملازم عبدالملک بن مروان و هشام بن عبدالملک گردید؛ یزید بن عبدالملک او را قاضی قرار داد. گفته شده محمد بن نوح فتاوای زهری را در سه جلد ضخیم به ترتیب ابواب فقهی مرتب کرده است.

زهری از اصحاب امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) شمرده شده و در کتاب «الخلاف» شیخ طوسی، ۱۱۰ مورد از فتاوای او نقل شده است. روایت شده ایشان ۲۲۰۰ حدیث را در حفظ داشت که نصف آن مسند بود. تعدادی از روایات مذکور در کتاب های «الکافی»، «من لا یحضُرُه الفقیه» و «تهذیب» به اسناد وی می باشد.

۶. جابر جعفی(۱۲۸ ق.)

جابر بن یزید بن حارث جعفی، کوفی، از بزرگان فقهای شیعه بود. وی از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و کثیرالروایه بود؛ هرگاه از امام باقر(ع) روایت می کرد می گفت: «حَدَّثَنِي وَصِيُّ الأوصياء». جابر در اسناد عده ای از روایات اهل بیت(ع) در کتب اربعه وارد شده است. ابو داود و ترمذی و ابن ماجه نیز از او روایت کرده اند. ابن قولویه، شیخ مفید و ابن غضائری او را توثیق کرده اند، جابر جعفی منزلت والایی در کوفه داشت و علما از او اخذ حدیث می کردند. عبدالرحمن بن شریک گفته: «نزد پدرم از جابر جعفی ده هزار مسأله موجود بود.»

گفته شده جابر جعفی کتاب های متعددی دارد که از جمله آن ها عبارتند از: کتابی در تفسیر، کتاب مقتل الحسین(ع)، کتاب الجمل، کتاب صفین، کتاب النهروان، کتاب الفضائل، کتاب مقتل امیرالمؤمنین(ع)، کتاب النوادر..

حُمران بن أعین(حدود ۱۳۰ ق.)

وی برادر عبدالملک و بکیر و زراره از فرزندان أعین می باشد. این خاندان به فقه و علم و ولایت اهل بیت مشهور بود و فرزندان آن روایات فراوان و تصانیف متعدد داشتند. حُمران امام سجاد(ع) را درک کرد و مصاحب و ملازم امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) بود و از خواص و اصحاب آن دو امام گردید. وی از ابوالطفیل عامر بن واثله، عبید بن نضیله و از ابو جعفر امام باقر(ع) روایت کرده است و در اسناد تعداد زیادی از روایات اهل بیت وارد شده که به ۱۱۹ مورد در کتب اربعه می رسد.

حُمران از بزرگان مشایخ شیعه، محدث، فقیه، مقرّی بزرگ و از حاملان قرآن بود. در فقه و حدیث جلالت داشت و عالم به نحو و لغت بود. در کلام و مناظره تفوّق داشت و به امر اهل بیت(ع) با اصحاب خود به مناظره و مذاکره می نشست.

. ابو حمزه ثمالی(۱۵۰ ق.)

ثابت بن أبی صفیه دینار، مشهور به ابو حمزه ثمالی آزدی کوفی، از بزرگان علما در فقه و حدیث و علوم لغت بود. علم را از امامان زین العابدین و محمد باقر(ع) گرفته است.

ابوحمزه کتاب هایی تألیف کرده که از جمله آن ها چنین است: النوادر، الزهد، تفسیر القرآن. ابوحمزه ثمالی رساله الحقوق را از امام زین العابدین(ع) روایت کرده؛ همین طور دعای طولانی سحر در ماه مبارک رمضان را از امام زین العابدین(ع) روایت کرده است و این دعا به دعای ابوحمزه ثمالی معروف است.

زید بن علی(۶۷–۱۲۱ ق.)

زید، فرزند امام زین العابدین، در دامان پدرش امام سجاد تربیت شد و از امام سجاد و امام باقر(ع) علوم، معارف و اسرار احکام را اخذ کرد. پس از امام باقر(ع) در میان برادران خود افضل آنان بود. وی فقیه، خطیب، قاری و معروف به فصاحت منطق، سرعت جواب و وضوح بیان بود. امام صادق(ع) در مورد زید فرمود: «او عالم و صدوق بود.» امام رضا(ع) نیز درباره او چنین گفت: «او از علماء آل محمد بود. زید فردی عابد، باورع، سخی و شجاع بود و به داعی تحکیم کتاب الله و سنت نبی، جهاد با ظالمین، ردّ مظالم و یاری اهل بیت علیه حکومت اموی قیام کرد.» اصحاب کتب اربعه از زید جملاتی از روایات نقل کرده اند که عدد آن به ۶۶ مورد می رسد. مصنفاتی به زید منسوب است که از جمله آنها عبارتند از: «المجموع فی الفقه»، «کتاب الحقوق»، «المجموع فی الحديث» و «کتاب التفسیـر الغریب».

مذهب زیدیه منسوب به زید بن علی است؛ به جهت اعتقاد آنان به امامت زید پس از امام سجاد(ع)، لکن آنها در فروع فقهی بر مذهب واحدی نیستند.

ب) طبقه دوم: فقهای قرن دوم — شاگردان و اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)

در میان فقهای تابعین که در قرن دوم هجری می زیستند، افرادی مورد توجه قرار گرفته اند که معاصر با امام صادق و امام کاظم(علیهما السلام) بوده و شاگردان آنان بوده و ویژگی های زیر را دارا باشند:

- کتاب فقهی تألیف کرده باشند.

- در اسناد، تعداد زیادی از روایات ائمه معصومین به آنان وارد شده باشد.

- از اصحاب اجماع بوده؛ یعنی کسانی که شیعه بر تصدیق آنان اجماع داشته باشند.

- از فقهای مشهور در زمان خود بوده اند؛ به نحوی که فقهای دیگر فتاوی و احکام از آنان اخذ کرده باشند.

برخی از این فقهاء عبارتند از:

1. أبان بن تغلب(۱۴۱ ق.)

وی محدث، فقیه، قاری، مفسر لغوی و از رجال مبرز در علم و از حاملان فقه آل محمد بود. فقه و تفسیر را از ائمه(ع) اخذ کرد و نزد امام زین العابدین(ع)، سپس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) حاضر می شد و نزد آنان از منزلت خاصی برخوردار بود. امام باقر(ع) به او می فرمود: «اجلس فی مسجد المدینة و أفتِ الناس، فإنّی أحبّ أن یری فی شیعتی مثلک.» امام صادق(ع) نیز به مسلم بن ابی حَبّه فرمود: «ائتِ أبان بن تغلب، فإنّه قد سمع منّی حدیثاً کثیرًا، فما روى لك فاروه عنی.». اصحاب کتب سته، به جز بدّاری، از او روایت کرده اند. کتاب های ابان عبارتند از: «غریب القرآن»، «الفضائل»، «معانی القرآن»، «القرائات»، «الأصول فى الرواية على مذهب الشيعة» و «كتاب صفین». ابان بن تغلب اولین مصنّف در «غریب القرآن» است.

2. محمد بن سائب(– ۱۴ ق.)

وی والدِ هشام بن سائب و یکی از نزدیکان امام صادق(ع) بود و به فضل و علم مشهور بود. از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) شمرده شده است. محمد بن سائب مفسر، فقیه، مورّخ، نسب شناس و راوی بود. ترمذی و ابن ماجه در تفسیر از او روایت کرده اند. کتاب های محمد بن سائب کلبی عبارتند از: «احکام القرآن»، «تفسیر القرآن» و «تقسیم القرآن».

وی اول کسی شمرده می شود که در «احکام القرآن» کتاب تصنیف کرده است. جلال الدین سیوطی در کتاب «الاوائل» امام شافعی را اول کسی شمرده که در «احکام القرآن» کتاب تصنیف کرده، در حالی که امام شافعی متوفی به سال ۲۰۴ ق. بوده؛ لیکن محمد بن سائب کلبی متوفی به سال ۱۴۶ ق. می باشد.

3. حریز بن عبدالله(– بعد از ۱۴۸ ق.)

حریز بن عبدالله بن أزدی کوفیِ سجستانی، فقیهِ کثیرالحدیث و از مشایخ شیعه بود. وی به سبب سفرهای زیاد به سجستان(سیستان) و تجارت در آن ناحیه منسوب بدانجاست؛ بنابر قولی، وی به سیستان منتقل شد و در آنجا ساکن گردید و پدرش قاضی در همان مکان بود. حریز، علم را از امام صادق(ع) اخذ کرد و احادیث متعددی را—بلاواسطه یا با واسطه—از امام صادق روایت کرده و در اسناد روایات زیادی از ائمه اهل بیت واقع شده که به ۱۴۵۱ مورد می رسد. حریز کتاب هایی را تألیف نمود که تمامی آن ها از اصول مورد اعتماد شیعه شمرده می شود و از جمله آنهاست: کتاب الصلاة، کتاب الزکاة، کتاب الصوم و کتاب النوادر.

4. سماعة بن مهران(زنده بعد از ۱۴۸ ق.)

وی علم را از امام صادق(ع) اخذ کرد و از آن امام و از امام کاظم(ع) احادیثی در فقه روایت نمود. از بزرگان راویان و ثقات آنان بود و یکی از فقیهانی بود که حلال و حرام و فتوا و احکام از او اخذ می شد.

سماعة در اسناد بسیاری از روایات ائمه اهل بیت واقع شده که به ۱۱۷۶ مورد می رسد. وی کتابی در حدیث تصنیف کرد و عده ای از بزرگان راویان آن کتاب را از وی روایت کرده اند. سماعة تا زمان امام کاظم(ع) باقی ماند و احادیث زیادی را از آن امام روایت کرد.

5. زرارة بن أعین(حدود ۸۰–۱۵۰ ق.)

از مشاهیر رجال شیعه در فقه و حدیث و کلام و از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) بود. از اصحاب اجماع شمرده شده است که شیعه به وثاقت و فقاهت آنان اجماع کرده است. وی از امام باقر ۱۲۳۶ مورد و از امام صادق ۴۴۹ مورد حدیث روایت کرده است. زراره یکی از پایه گذاران فقه اهل بیت بوده و روایات او جمیع ابواب فقه از عبادات و معاملات و غیره را شامل بوده است. نزد امام صادق(ع) از منزلت والایی برخوردار بود و روایات متعددی در مدح و ثنای وی نقل شده است. از جمله آن، روایت فیض بن مختار است که وی گوید: بر امام صادق وارد شدم و از اختلافات در حدیث سؤال کردم. امام پس از بیان کلام طولانی فرمود: «اذا اردت حدیثنا فعلیک بهذا الجالس» و اشاره به زراره کرد. از مصنفات زراره، کتاب «الاستطاعة و الجبر» می باشد. جاحظ در کتاب خود او را به رئیس شیعه توصیف کرده است.

6.محمد بن مسلم الطائفی(۸۰ - ۱۵۰ ق.)

یکی از پیشوایان علم در اسلام و از اعلام شیعه در کوفه بود که مباحث زیادی از علوم امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) را روایت کرده است. وی محدث و فقیه و از اصحاب اجماع بود که شیعه در تصدیق و تصحیح روایات او اجماع داشته اند، و روایات متعددی از ائمه اهل بیت در مدح ایشان وارد شده است. او از فقهای اعلام بود که مسائل حلال و حرام، فتوا و احکام از وی اخذ می شد، و در اسناد روایات زیادی از ائمه اهل بیت در کتب اربعه واقع شده که به ۲۲۷۷ می رسد. محمد بن مسلم کتابی به نام «اربع مائة مسألة فی أبواب الحلال والحرام» دارد.از عبدالله بن یعفور روایت شده که او به امام صادق(ع) چنین گفت: «انه ليس كل ساعة ألقاك، ولا يمكن القدوم، ويجي الرجل من أصحابنا فيسألني وليس عندي كلّ ما يسألني عنه». امام فرمود: «فما يمنعك من محمد بن مسلم الثقفي؛ فإنه قد سمع من أبی وكان عنده وجیه».

7.. معاوية بن عمار(درگذشته: ۱۷۵ ق.)

یکی از وجوه شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم(ع) و از حاملان علوم دو امام بود. ابن شهر آشوب وی را از خواص اصحاب امام صادق(ع) شمرده است. معاوية بن عمار در اسناد بسیاری از روایات ائمه معصومین واقع شده که به ۹۶۴ مورد می رسد. همین طور کتاب هایی تألیف کرده که از جمله آن ها: الصلاة، الحج، الزكاة، الطلاق، يوم و لیلة، الدعاء و مزار امیرالمؤمنین(ع).

8. عبدالله بن بکیر(زنده تا حدود ۱۷۵ ق.)

عبدالله بن بکیر بن أعین از خاندان معروف به فقه و ولایت اهل بیت، یعنی آل أعین، بود. وی علم را از امام صادق(ع) اخذ و از آن امام روایت کرده است. او یکی از فقها و محدثین اعلام است؛ حلال و حرام و فتوا و احکام از آنان اخذ شده و شیعه بر تصحیح احادیث و روایات آنان اجماع کرده و بر فقه آنان نیز اقرار نموده است. عبدالله کتابی در حدیث داشت که عبدالله بن جبلة کنانی آن را از او روایت کرده است. وی در اسناد بسیاری از روایات ائمه معصومین واقع شده که به ۹۰۰ مورد می رسد. روایت شده که عبدالله بن بکیر در بعض اقسام مطلقه رجعیه رأی خاصی داشت و آن رأی معروفی است که شیخ طوسی در کتاب تهذیب آن را ذکر کرده است.

9.هشام بن الحكم(۱۷۹ ق.)

متکلم حاذق، مبرز در فقه و حدیث، مقدم در تفسیر و سایر علوم؛ بیشتر کتب او در مباحث کلامی است، اعم از توحید، امر حدوث اشیاء، جبر و قدر، و ردّ بر زنادقه و ردّ بر معتزله. از کتب فقهی او عبارت اند از: «علل التحریم»، «الفرائض والوصیة» و «الردّ على من أنکرها».

10. عبدالله بن مسکان(قبل از ۱۸۳ ق.)

وی فقیه و محدثی از اصحاب امام صادق و امام کاظم(علیهما السلام) شمرده شده و در اسناد بسیاری از روایات ائمه طاهرین واقع شده که به ۱۲۵۳ م می رسد. از علمای اعلام و از فقهایی است که حلال و حرام و فتاوی و احکام آنان اخذ شده، و از کسانی است که شیعه در تصدیق آنان و اقرار به فقاهتشان اجماع نموده است. وی کتابی در حلال و حرام دارد که بیشتر آن از محمد بن علی بن أبی شهاب حلبی روایت شده است.

11. جمیل بن دراج(زنده؛ قبل از ۱۸۳ ق.)

از بزرگان فقهای شیعه بود و علم را از امام صادق و امام کاظم(علیهما السلام) اخذ کرده و از آن دو امام روایت نموده است. وی یکی از شش نفر اصحاب امام صادق و امام کاظم است که شیعه بر تصدیق آنان و اقرار به فقاهتشان اجماع نموده است.

12. عبدالله بن سنان(زنده؛ قبل از ۱۹۳ ق.)

وی محدث و فقیه جلیل القدر بود. علم را از امام صادق و امام کاظم(علیهماالسلام) اخذ و از آن دو امام روایت کرد. در اسناد، روایات زیادی از ائمه معصومین وارد شده که به ۱۱۴۶ مورد می رسد. ابن سنان از فقهاء اعلام است که حلال و حرام و فتوا و حکم از ایشان اخذ شده است. کتاب های او عبارتند از: کتاب «الصلاة» معروف به «عمل الیوم واللیلة»، کتاب «الصلاة الکبیر» و کتابی در سایر ابوابِ حلال و حرام.

ج) طبقه سوم: فقهای قرن سوم؛ شاگردان و اصحاب ائمه اهل بیت: امام علی الرضا(علیه السلام)(۱۴۸–۲۰۳ ق.)، امام محمدالجواد(علیه السلام)(۱۹۵–۲۲۰ ق.)، امام علی الهادی(علیه السلام)(۲۱۲–۲۵۴ ق.)، امام حسن العسکری(علیه السلام)(۲۲۳–۲۶۰ ق.) و امام المهدی(علیه السلام)(زاده ۲۵۵ ق.).

از فقهای قرن سوم، کسانی موردِ شرح حال قرار گرفته اند که معاصر با ائمه اطهار بوده اند.از زمان امام رضا(ع) تا زمان غیبت صغری بوده و از آن ائمه روایات زیادی نقل شده و هر یک دارای تصانیف متعددی در فقه بوده اند. برخی از این فقهاء عبارتند از:

1. یونس بن عبدالرحمان(قبل از ۱۲۵ ـ ۲۰۸ ق.)

وی فقیه، محدث و مفسر و دارای شأن و منزلت نزد ائمه اطهار بود. در مدرسه امام موسی کاظم(ع9 تربیت یافته و علوم و معارف را از آن امام اخذ کرد و پس از آن از نزدیکان امام علی بن موسی الرضا(ع) شد. با اشاره آن حضرت به فتوا و نشر علم مشغول شد تا آن جا که امام رضا(ع) یونس را به سلمان فارسی تشبیه نمود. یونس یکی از بزرگانی است که اصحاب شیعه بر تصدیق آنان و اقرار به فقاهتشان اجماع نموده است. در اسناد، روایات زیادی از ائمه معصومین نقل شده که بالغ بر ۲۶۳ مورد می باشد. وی مؤلفات زیادی داشته که بالغ بر ۳۰ کتاب است و دلالت بر فراوانی علم و احاطه او بر علوم و فنون مختلف دارد. آثار فقهی یونس چنین است: الصلاة، الصيام، الزكاة، الفرائض، المكاسب، الطلاق، الحدود، النكاح، علل النكاح و تحليل المتعه، السهو، الجامع الكبير في الفقه.

2. صفوان بن یحیی(۲۱۰ ق.)

از اصحاب امام کاظم(ع) بود و پس از رحلت آن حضرت، ملازم امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) شد. او علم را از این سه امام اخذ کرد و از آنان و از طائفه ای از محدثین - از جمله ۴۰ تن از شاگردان امام صادق -روایت کرده است. وی یکی از بزرگان فقها و از عیون محدثین بود؛ اهل علمی گسترده، دارای روایات فراوان و تصانیف کثیر، و از منزلت شریفی نزد امام رضا و امام جواد(علیهما السلام) برخوردار بود و از جانب آن دو امام وکالت داشت. صفوان یکی از شش نفر از اصحاب امام کاظم و امام رضا شمرده شده که اصحاب شیعه در تصدیق و اقرار به فقاهت آنان اجماع کرده است، و بنا بر قولی، صفوان و یونس بن عبدالرحمان فقیه ترینِ آن شش نفر بوده اند. وی در ابواب مختلف فقهی و غیر فقهی روایات زیادی دارد و در اسناد نزدیک به ۲۸۲۱ مورد از روایات ائمه اهل بیت(ع)در کتب اربعه واقع شده است. صفوان نزدیک به سی کتاب تصنیف نموده که کتب زیر از جمله معرفی شده آنهاست: الوضوء، الصلاة، الصوم، الزكاة، النكاح، الطلاق، الفرائض، الوصایا، الشِراء و البيع، العتق و التدبیر، کتاب البشارات و النوادر. بنابر گفته ابن ندیم، کتاب المحبة و الوظائف و کتاب الآداب نیز از جمله کتب صفوان می باشد.

3. ابن ابی عمیر(۲۱۷ ق.)

محمد بن ابی عمیر، زیاد بن عیسی ازدی، یکی از اصحاب شش گانه امام موسی کاظم و امام رضا(ع) بود که شیعه بر تصدیق و اقرار به فقاهت آنان اجماع کرده است. او امام موسی کاظم(ع) را ملاقات کرده و از آن حضرت استماع حدیث نمود و از امام رضا(ع) نیز روایت کرده است. وی در اسناد بسیاری از روایات ائمه معصومین وارد شده است؛ شمار آنها در کتب اربعه به بیش از ۵۳۶۰ مورد می رسد.

ابن ابی عمیر تألیفات زیادی داشت و بنابر قولی ۹۴ کتاب تألیف کرده بود؛ در ایامی که ابن ابی عمیر در حبس بود، بیشتر آن کتاب ها تلف شد. گفته اند خواهرش آن کتاب ها را به جهت ترس از خلیفه دفن کرده و بعدها بیرون آورد، اما سرانجام آن ها تلف گردید. برخی نیز ذکر کرده اند که کتاب ها در اتاقی رها شده بود و باران بر آن بارید و کتاب ها از بین رفتند. به هر حال، ابن ابی عمیر از حفظ احادیث را روایت می کرد؛ لذا بیشتر روایات او مرسل بوده و مشایخ به مراسیل او اعتماد کرده اند.از کتاب های باقی مانده ابن ابی عمیر عبارتند از:

الحج، فضائل الحج، المتعة، الاستطاعة، الصلاة، مناسک الحج، الصيام، النکاح، الطلاق، الرضاع، يوم و ليلة و مسائل عن الرضا(ع). چند کتاب غیر فقهی نیز از او به جا مانده است.

4. موسی بن قاسم النجلی(زنده: قبل از سال ۲۲۰ ق.)

وی از اصحاب امام رضا(ع) شمرده شده و از امام جواد(ع) نیز روایت کرده است. در اسناد بسیاری از روایات ائمه اطهار واقع شده که به ۹۴۶ مورد می رسد. موسی بن قاسم کتاب های زیادی نگاشته که دلالت بر وسعت علم و فقاهت او دارد و آن کتاب ها همانند کتاب های حسین بن سعید اهوازی، مورد اعتماد شیعه می باشد. از کتاب های او عبارت اند از: الوضوء، الصلاة، الزکاة، الصیام، الحج، النکاح، الطلاق، الحدود، الدیات، الشهادات، الإیمان و النذور.

5. محمد بن سنان(۲۲۰ ق.)

محمد بن حسن بن سنان کوفی در طفولیت پدر خود را از دست داد و جدش سنان او را کفالت نمود؛ به همین جهت وی منسوب به جدش می باشد. از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد(علیهم السلام) شمرده شده و حدیث و فقه را از امام رضا و امام جواد اخذ و از آن دو امام روایت کرده است. در اسناد بسیاری از روایات اهل بیت واقع شده که به ۷۹۷ مورد می رسد. از کتاب های محمد بن سنان عبارت اند از: المكاسب، الحج، الصید والذبائح، الشراء والبیع، الوصیة، الأظلة، الطرائف، مسائل عن الامام الرضا(ع) و رسالة أبي جعفر الجواد(ع) به اهل البصرة.

6. أحمد بن أبي نصر البزنطي(۲۲۱ ق.)

أحمد بن محمد بن عمرو بن أبي نصر زید سکونى، معروف به بزنطی، امام کاظم و امام رضا(علیها السلام) را ملاقات کرد و از آن دو امام فقه و حدیث را استماع و از آنان روایت کرد و در نزد آن دو امام از منزلت والایی برخوردار بود. همچنین امام جواد(علیه السلام) را درک و از آن امام روایت کرد. وی از بزرگان فقهای شیعه و از محدثین لاحقه و یکی از اصحاب اجماع است؛ شیعه بر تصحیح آنان و اقرار به فقاهت ایشان اجماع کرده است. بلکه او یکی از مشایخ سه گانه است که در حق آنها گفته اند: «روایت نکرده اند مگر از ثقه» نخست واقفی بود؛ بر امامت امام موسی کاظم توقف کرده و به امامت فرزندش امام رضا(علیه السلام) اقرار نکرده بود، سپس پس از مشاهده کرامات به دست علی بن موسی الرضا(علیه السلام) از وقف رجوع کرد و اثناعشری گردید. بزنطی در اسناد بسیاری از روایات اهل بیت(علیهم السلام) واقع شده که به ۱۰۵۰ مورد می رسد و از آثار او عبارتند از: کتاب «الجامع»، «المسائل»، «ما روى عن الرضا(ع)» و کتاب «النوادر».

7.. حسن بن محبوب سراد(۱۴۹–۲۲۴ق.)

وی علم را از امام رضا(علیه السلام) اخذ و از آن امام روایت کرد؛ و ۶۰ نفر از اصحاب امام صادق(علیه السلام) را درک و از آنان نیز روایت کرده است. از فقهای اصحاب امام کاظم و امام رضا(علیهما السلام) شمرده شده که شیعه بر تصحیح آنها و اقرار به فقاهت ایشان اجماع کرده است. ابن ندیم نیز او را از مشایخ شیعه شمرده که فقه را از ائمه روایت کرده اند. حسن بن محبوب در اسناد بسیاری از روایات ائمه اهل بیت(علیهم السلام) واقع شده که به ۱۵۱۹ مورد در کتب اربعه می رسد. وی مصنفات زیادی دارد که بیشتر آنها در فقه است و از جمله آن ها چنین اند: «الحدود»، «الديات»، «الفرائض»، «الطلاق»، «العتق»، «التفسیر»، «المشیخه» و «النوادر».

8. علی بن مهزیار اهوازی(قبل از ۲۵۴ ق.)

ز بزرگان فقهای شیعه و محدثین جلیل القدر و از عباد، مجتهدین و وکیل ائمه معصومین بود. یوسف بن سخت بصری گفته است هنگام طلوع خورشید علی بن مهزیار به سجده می رفت و سر از سجده برنمی داشت تا آن که برای هزار نفر از برادران دینی خود همانند نفس خود دعا کند. حسن بن سعید اهوازی او را به نزد امام رضا(ع) آورد و مشرف به دیدار آن حضرت ساخت. سپس از اصحاب امام جواد و امام هادی(علیهم السلام) شد و از آنان روایت کرد. امام جواد(ع) با وی مراسله و مکاتبه داشت و در مراسلات آن امام علاقه مندی ایشان به علی بن مهزیار آشکار می شود. علی بن مهزیار در اسناد بسیاری از روایات ائمه معصومین واقع شده است که به ۴۳۷ مورد در کتب اربعه می رسد. همچنین کتاب های متعددی تألیف کرده که بیشتر آنها فقهی بوده؛ شیخ طوسی تعداد کتاب های او را ۳۳ کتاب ذکر کرده است.از جمله کتاب های فقهی او چنین اند: «الوضوء»، «الصلاة»، «الزكاة»، «الصوم»، «الحج»، «الطلاق»، «الحدود والديات»، «العتق والتدبير»، «التجارات والاجارات»، «الوصايا»، «المواريث»، «الخمس»، «النذر والأيمان والكفارات». کتاب های دیگر او عبارتند از: «التفسير»، «حروف القرآن»، «الردّ على الغلاة»، «الأنبياء»، «وفاة أبي ذر»، «إسلام سلمان فارسی». وفات علی بن مهزیار قبل از دوران امامت امام حسن عسکری(۲۵۴–۲۶۰ ق.) بوده است.

9. فضل بن شاذان(درگذشته ۲۶۰ ق.)

پدرش از راویان حدیث و از اصحاب یونس بن عبدالرحمان بود که از ائمه روایات زیادی نقل کرده است. فضل نزد پدرش رشد کرده و از علوم وی فراگرفته و مشایخ بزرگی را که با پدرش رفت و آمد داشته اند، ملاقات کرده است. فضل بن شاذان از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری(علیهما السلام) شمرده شده و از امام رضا(ع) نیز احادیثی را روایت کرده که شیخ صدوق آنها را ذکر کرده است. وی دارای تصانیف زیادی بود و در علوم مختلف همانند فقه و کلام و تفسیر و لغت آثاری را تألیف کرده و در کتب مختلف خود از عقاید اسلام و از ائمه اهل بیت(علیهم السلام) دفاع کرده و آراء فرقه های مختلف را رد کرده است. بنابر روایتی وی ۱۸۰ کتاب تألیف کرده است. آثار فقهی او چنین است: الفرائض الکبیر، الفرائض الأوسط، الفرائض الصغیر، السنن، الطلاق، المتعتین: متعة النساء و متعة الحج و کتابی که در آن مسائل متفرقه از شافعی و ابوثور و اصفهانی و دیگران را جمع آوری کرده و شاگردش علی بن محمد بن قتیبه نام آن را کتاب الدیباج نهاده است. فضل بن شاذان در اسناد بسیاری از روایات ائمه اهل بیت(علیهم السلام) در کتب اربعه واقع شده که به ۷۷۷ مورد می رسد.

10. محمد بن علی بن محبوب(زنده قبل از سال ۲۷۴ ق.)

لقب وی ابو جعفر قمی و از مشایخ قم در زمان خود بود. فقیه، عالم و محدث کثیرالروایه و ثقه در حدیث بود. در اسناد ۱۱۲۰ مورد از روایات ائمه معصومین واقع شد و کتاب های متعددی را تألیف کرد که از جمله آنها چنین است: الوضوء، الصلاة، الجنائز، الزکاة، الصوم، الحجّ، النکاح، الطلاق، الحدود، الدیات و کتاب های دیگری همچون: الثواب، الضیاء والنور فی الحکومات، الزمردة، الزبرجدة و التولد.

11.احمد بن محمد بن عیسی(زنده به سال ۲۷۴ ق.)

از مشایخ و بزرگان فقها و محدثین قم بود. امام رضا(ع) را ملاقات کرد و از امام روایت کرده است و در اسناد بیش از هزار روایت واقع شده است. وی کتاب های زیادی دارد که از جمله آن چنین است: کتاب الوضوء، کتاب الصلاة، کتاب الزکاة، کتاب الصيام، کتاب الحج، جوامع الحج و کتاب های دیگری همچون کتاب الرحمة، کتاب بصائر الدرجات، الردّ على الغلاة، ناسخ القرآن و منسوخه و محکمَه و متشابه، النوادر و المنتخبات.

 

نُوّاب اَربَعه در عصر غیبت صغری:

به چهار نماینده یا نایب خاص امام مهدی(عج) در دوران غیبت صغری گفته می‌شود که رابط میان شیعیان و امام بودند: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری. نواب اربعه از اصحاب باسابقه و مورد اعتماد امامان بودند که یکی پس از دیگری از طرف امام زمان و با معرفی نایب پیش از خود شناخته می‌شدند. این چهار نفر به‌مدت هفتاد سال، نیابت امام را عهده‌دار بودند و با داشتن وکلایی در دورترین شهرهای اسلامی، پیام‌ها و خواسته‌های شیعیان را به امام و پاسخ‌های امام را به آنان می‌رساندند..

عثمان بن سعید عمری(درگذشت قبل از ۲۶۷ق) اولین نایب خاص امام زمان(عج) است. در روایات آمده است امام عسکری(ع) فرزندش امام مهدی(عج) را به چهل نفر از اصحاب خود نشان داد و به آنان گفت در طول غیبت امام دوازدهم، از عثمان بن سعید اطاعت کنند همچنین امام زمان در دیدار با اهل قم، به نیابت عثمان بن سعید اشاره کرد و آنان را به او ارجاع داد عثمان بن سعید تا پایان عمر(در حدود ۶ سال) نیابت امام زمان را بر عهده داشت. عثمان بن سعید در شمار اصحاب امام هادی بوده و به وکالت او از سوی امام هم تصریح شده است. در روایتی که احمد بن اسحاق قمی از امام هادی نقل کرده، عثمان بن سعید مردی موثق و امین معرفی شده است. همچنین شیخ طوسی در رجال خود، عثمان بن سعید را وکیل امام عسکری معرفی کرده است.

محمد بن عثمان بن سعید عَمری(درگذشت ۳۰۵ق)، پسر نایب اول، دومین نایب خاص امام زمان است.وقتی نایب اول وفات کرد، امام زمان(عج) نامه‌ای به پسر او محمد بن عثمان نوشت و ضمن تسلیت به او، وی را جانشین پدر کرد پیش از آن نیز، امام حسن عسکری(ع) محمد بن عثمان را وکیل امام زمان معرفی کرده بود محمد بن عثمان عمری در حدود چهل سال نیابت امام را بر عهده داشت در حدیثی از امام حسن عسکری علیه السلام آمده است: «اَلْعمری وابْنَهُ ثِقتان...»؛ عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان هر دو ثقه و مورد اعتماد هستند.

حسین بن روح نوبختی:(درگذشت ۳۲۶ق)، سومین نایب امام مهدی(عج)، از معتمدان محمد بن عثمان و نزدیکان وی در بغداد بوده است. محمد بن عثمان در واپسین روزهای حیات، او را به دستور امام زمان، جانشین خود معرفی کرد، او در حدود ۲۱ سال نایب امام زمان بود.

علی بن محمد سَمُری:(درگذشت ۳۲۹ق) چهارمین نایب امام زمان(عج) که به مدت سه سال(۳۲۶ - ۳۲۹ق) عهده‌دار مقام نیابت‌ شد. دوران نیابت سمری با سخت‌گیری حکومت و شدت خفقان همراه بود و همین او را از فعالیت‌های گسترده در سازمان وکالت باز می‌داشت توقیع امام زمان به علی بن محمد سمری درباره خبر وفات او و پایان‌یافتن دوره نیابت خاصه و آغاز غیبت کبری از مهم‌ترین اتفاقات حیات آخرین نایب است،در توقیع امام عصر _(عج) این چنین آمده است: " بسم الله الرحمن الرحیم، یا على بن محمدالسمرى اعظم الله اجر اخوانک فیک فانک میت ما بینک و بین ستة ایام فاجمع امرک و لا توص الى احد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة(التامة) فلا ظهور الا بعد اذن الله - عزوجل - و ذلک بعد طول الامد و قسوة القلوب و امتلأ الارض ‌جورا و سیأتى شیعتى من یدعى المشاهدة الا فمن ادعى المشاهدة قبل خروج السفیانى و الصیحة فهو کاذب مفتر، و لا حول ولا قوة الا بالله العلى العظیم".خداوند در وفات تو به برادرانت اجر عنایت فرماید. تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و هیچکس را جانشین خود قرار نده؛ زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده و تا زمانی طولانی که خداوند اجازه فرماید، ظهوری نخواهد بود تا قلوب(مردم) از قساوت، و جهان از بی‌عدالتی مشحون گردد و کسانی به سوی هواداران(شیعیان) من آیند و مدعی شوند که مرا رؤیت کرده‌اند. لکن آگاه باش، هر کس قبل از قیام سفیانی و صیحه آسمانی ادعای رؤیت مرا کند، افترازننده و دروغگوست"

نواب خاص، وظایفی بر عهده داشتند که عبارت بود از:

     اول: پنهان نگه داشتن نام و مکان امام زمان علیه السلام و رفع شک و تردید درباره آن حضرت.

     دوم: جلوگیری از به وجود آمدن فرقه ‌های انحرافی شیعیان.

     سوم: پاسخ ‌گویی به پرسش ‌های فقهی و مشکلات علمی و عقیدتی.

     چهارم: مبارزه با مدعیان دروغین نیابت.

     پنجم: اخذ و توزیع اموال متعلق به امام.

     ششم: سازماندهی وُکلا.

و در عصر غیبت کبری ائمه اطهار(ع) مردم را به فقها ارجاع داده اند و آنها را نواب عام خود قرار داده اند:

اسحاق بن یعقوب در زمان غیبت صغری، سؤالاتی از حضرت ولیّ عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می پرسد و در پاسخ او، نامه ای از ناحیه مقدسه می رسد. در بخشی از این نامه آمده است: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَیكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ؛ و اما در حوادثی که واقع می شود، به راویان حدیث ما مراجعه کنید که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشانم»؛(بحارالأنوار، ج۵٣، ص١٨٠)

همچنین در اين جا مى‌توان به سخن مشهور امام عسكرى عليه السلام در معرّفى عام و نصب كلّى همه عالمان عادل براى جواز تقليد و پيروى شيعيان از ايشان اشاره كرد:« فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائِناً لِنَفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على‌ هَواهُ مُطِيعاً لِأمرِ مَولاهُ فَلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ.»

logo