« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن مرتضوی

1404/07/21

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان ثمرات و مطالب مربوطه/ثمره و غایت علم ادوار فقه /تاریخ و ادوار علم فقه

 

موضوع: تاریخ و ادوار علم فقه/ثمره و غایت علم ادوار فقه /بیان ثمرات و مطالب مربوطه

 

ثمره و غایت علم ادوار فقه

ثمره و غایت علم ادوار فقه چیست؟ این قسمت، قسمتى بسیار مهمّی است، مى‌خواهیم ثمرات علم ادوار فقه را بیان کنیم.

ما در اینجا به پنج ثمره اشاره می کنیم:

ثمره اوّل: آشنایى با انواع مکاتب و سبک‌هاى فقهى. در سایه این علم، آشنایى اجمالى نسبت به انواع مکاتب فقهى و سبک‌هاى متنوّع استنباط حکم از منابع معتبرفقهى، به دست می آید. این اوّلین ثمره‌اى است که در بحث ادوار فقه مطرح می‌شود. به طور مثال سبک شیخ مفید در استنباط، غیر از سبک ملامحمّد امین استرآبای است و سبک مقدّس اردبیلى، غیر از سبک علّامه حلّى است و تفاوت هایى در سبک‌ها و جود دارد. شیخ انصارى گونه دیگرى غیر از صاحب جواهر حکم شرعى را استنباط مى‌کند.

ثمره دوّم: شناخت اجمالى سلسله فقهاء. شما با سلسله فخیمه فقهاء از صدر اسلام تا امروز آشنا مى‌شوید. فقهاى شاخصی که صاحب رأى بوده‌اند و امروز تألیفاتشان در دست ما است و به کار امروز ما مى‌آید.

ثمره سوّم: این علم به آسیب‌شناسی اندیشه و فهم فقهی فقهاء کمک می‌کند. با شناخت عوامل دخیل در رشد و بالندگى فقه و عواملى که باعث تحجّر و رکود فقه مى‌شوند تا حدّى مى‌توان آسیب‌شناسى کرد و فهمید که اندیشه کجا دچار آسیب، تحجّر و جمود مى‌شود و کجا همین فقه بالنده و رشد یافته مى‌شود.

ثمره چهارم: فهم عمیق‌تر از اقوال فقهاى پیشین. این نکته مهمّی است. مثلا مکاسب مملوّ از اقوال فقهاى بزرگى است. اگر کسی ادوار فقه را خوب بفهمد فهم اقوالی که شیخ از فقهاء نقل مى‌کند به مراتب کامل‌تر خواهد بود؛ چون دقیقا می‌فهمد که این فقیه طبق چه مبنایى این حرف را زده است. بر اساس کدام مکتب، کدام دیدگاه و آراء این سخن را گفته است. تا حدّى به عمق این قول و استدلال هایى که پشت این قول است دست پیدا مى‌کند مثلا و قتى شما بدانید که شیخ یوسف بحرانى اخبارى است و عقل را آن جور که بایسته است در استنباط حکم شرعى دخیل نمى‌داند مطمئنّا بهتر مى‌توانید فتاوایى را که از او نقل مى‌شود بفهمید و بدانید که او این فتاوا را از کجا گرفته است و یا مثلا بدانید سیّد مرتضى به اخبار آحاد اعتنا نمى‌کند و در عین حال فلان فتوا را داده است متوجّه مى‌شوید پشتوانه این فتوا اجماع است چون سیّد بر اساس اجماعات فتوا مى‌دهد نه بر اساس اخبار ثقات و اخبار آحاد.

ثمره پنجم:که خیلى مهمّ است و باید به آن عنایت داشت و شاید انگیزه اصلى از بحث‌هاى ادوار فقه همین باشد، این است که شناخت تاریخ یک علم باعث مى‌شود که ذهن شما در آن علم باز شود، تاریخ هر علمى آفاقى را براى متعلّمین آن علم باز مى‌کند که برای غیر از آنها مسدود و بسته است. خیلى از زوایاى مخفى فقط با اطّلاع بر تاریخ یک علم بدست مى‌آید. خیلى از تعصبات بى جا با مطالعه تاریخ یک علم حلّ مى‌شود، فکر مى‌کنید که فلان اصل، مسلّم و رد خور ندارد، بعدا که به تاریخ آن مراجعه مى‌کنید مى‌بینید که مثلا فقها این حرف را تا 4 یا 5 قرن پیش قبول نداشته اند و اجماع و شهرتی در این مسأله اصلا وجود ندارد.

آیه‌الله شیخ جعفر سبحانى در کتاب ادوار فقه خود مطلبی دارند به این مضمون که: پژوهش و فهم عمیق علوم، امرى است که از مطالعه تاریخ آن جدا نیست، هر علمى باید با تاریخش مطالعه شود؛ چرا که به و اسطه مطالعه تاریخ علم است که پژوهش‌گر بر تمام اسرار و زوایاى مخفى علوم و قوف پیدا مى‌کند.

 

معرّفی بعضی از کتب در رابطه با ادوار فقه‌ و مکاتب فقهی

در اینجا لازم می‌دانم به معرّفی بعضی آثار مکتوب در این فنّ و شناخت اجمالی آنها بپردازم. از کتابهایى که در زمینه‌ی ادوار فقه است "ادوار فقه‌" مرحوم آقاى شهابى است که شاید قدیمى‌ترین و اوّلین منبع این علم باشد.

از آیت الله جنّاتى نیز در این موضوع دو کتاب به نام های "‌ادوار فقه و کیفیت بیان آن‌" و "تطور اجتهاد در حوزه استنباط" منتشر شده است.

از دیگر کتبی که نوشته شده است کتاب "مقدّمه‌اى بر فقه شیعه" تألیف سیّد حسین مدرّسى طباطبائى است که اصل آن به زبان انگلیسی است و مقدّمه‌ی آن هرچند موجز امّا پرمحتوا است.

دیگر از کتبى که در این موضوع نوشته شده است کتاب نام "تاریخ الفقه الاسلامی و ادواره" تألیف آیه الله جعفر سبحانی می باشد.

از کتب دیگر می‌توان به کتاب «تاریخ فقه و فقهاء» تألیف آقاى دکتر گرجى اشاره کرد.

همچنین می توان به کتب برخی از نویسنگان معاصر همچون تاریخ فقه و فقها دکتر حبیب الله عظیمی،ادوار الاجتهاد عند الشیعه الامامیه دکتر شیخ عدنان فرحان، فقه و فقهای امامیه استاد محمد حسن ربانی بیرجندی و مبانی و تاریخ تحول اجتهاد آقای حسین عزیزی و کتاب "مروری بر تاریخ فقه و فقها" از استاد جعفری هرندی اشاره نمود.

 

عوامل تحوّل و پیشرفت فقه:

اسباب و عواملی که موجب تطوّر و تحوّل و توسعه علم فقه شده است را می‌توان در سه عامل دسته‌بندی کرد:

عامل اوّل: عبارت است از تغییر و تحوّل طبیعی زندگی مردم، همین تغییر، تحوّل و پیشرفتی که در حیات روزمرّه انسان رخ داده، باعث رشد و تحوّل فقه شده است زندگی جدید، موضوعات جدیدی را ایجاد کرده است که فقهاء در هر زمان این موضوعات جدید در قالب مسائل مستحدثه مطرح می‌کردند. این مسائل مستحدثه کم‌کم در خود فقه هضم و جذب شده و باعث فربگی و توسعه فقه شده است؛ چراکه فقه ناظر به حیات انسان است و طبیعتا با تحول و توسعه حیات انسان، فقه هم متحوّل خواهد شد.

عامل دوّم: عبارت است از تضارب اندیشه‌ها.فقه همیشه در معرض تضارب و تلاقی اندیشه‌ها و افکار بوده است و همین امر باعث توسعه، رشد و پیشرفت فقه شده است.این تلاقی و تضارب در دو ناحیه رخ داده است،ناحیه نخست و قتی بوده که فقه شیعه از ناحیه خارج و از غیر حوزه شیعی با انتقادات، تحقیرها و کنایه‌هایی مواجه بوده است. نمونه‌ای از این موارد آنچه شیخ طوسی در مقدّمه کتاب "مبسوط‌" آورده می‌باشد و می‌گوید که اهل سنّت چه افتراها و حرف‌های ناروایی را متوجّه فقه شیعه و اصحاب امامیّه می‌کنند طرح این انتقادات و اشکالات باعث می‌شد که فقهای شیعه بیشتر تلاش کنند و به دنبال پاسخ شبهات بگردند و طبیعتا مجموعه فقه مثل سایر علوم غنی‌تر عرضه بشود؛ چرا که نقد و ایراد باعث رشد و پیشرفت می‌شود.

ناحیه دوّم داد و ستدهای علمی است که در طول تاریخ بین فقه و سایر علوم بوده است. این داد و ستدها در دو قسمت قابل طرح است.

قسم اوّل: آنچه که بین فقه شیعه و فقه اهل سنّت بوده است؛ فقه سنّی در بسیاری موارد از فقه شیعی و فراورده‌های آن در راستای غنای خود بهره گرفته است. فقه شیعی هم در خیلی از جاها از فقه سنّی استفاده کرده و توانسته است بر فقه سنّی برتری یابد. به عنوان مثال مرحوم شیخ طوسی در کتاب "مبسوط" چنانچه از مقدّمه آن هم بر می‌آید بسیاری از فروعی را که اهل سنّت در کتاب‌هایشان ذکر کرده‌ و در آن تاریخ رشد و پیشرفت خوبی داشته‌اند طرح کرده و آنها را بر مبنای شیعه بررسی کرده است. مرحوم علّامه حلّی و شهید اوّل هم مایه‌هایی را از فقه سنّی گرفته‌اند و بر غنای فقه شیعی افزوده‌اند.

قسم دوّم: داد و ستد بین فقه شیعه و سایر علوم بشری است،به عنوان مثال برخی از محقّقین با مطالعه حقوق غرب و بین الملل و عرضه آن به منابع شیعه سعی کرده‌اند این حقوق را بر اساس فقه شیعه استنباط نمایند.

یا همین قوانین فقهی که در دادگاه‌ها اجرا می‌شود به نوعی محصول تلفیق حقوق نوین و فقه کهن شیعه است. همچنین فقه شیعه با خیلی از علوم بشری نیز داد و ستد داشته است.به عنوان مثال فقهای شیعه در قرن هفت و هشت ریاضیاتی را که در طول زمان به دست ریاضی‌دانان رشد و پیشرفت کرده و فرمول‌های جدیدی به آن اضافه شده بود در فقه شیعه و ارد کردند؛ نمونه آن خیلی از مباحث ارث است که طبق ریاضیّات هفتصد، هشتصد سال پیش مطرح شده است. امروز هم می‌توان طبق قوانین ریاضی نوین، ارث جدیدی نوشت و تحوّلی در مباحث محاسباتی فقه ایجاد کرد. همچنین رشد علم هیئت و نجوم باعث رشد علم فقه در مباحثی چون رؤیت هلال و تشخیص قبله شده است.

عامل سوّم: عبارت است از تحوّلات منطقه‌ای و جهانی. تحوّلات منطقه‌ای و جهانی باعث شده ما در فقه شیعه شاهد دگرگونی‌ها و تحوّلاتی باشیم.یکی از مصادیق این عامل مطلبی است که مرحوم مطهّری به نقل از مرحوم آیت الله بروجردی می گوید: ظهور اخباری‌گری در قرن یازدهم و دوازدهم بیشتر تحت تأثیر فضایی بود که بر کلّ جهان حاکم شده بود؛ دنیا در آن مقطع زمانی خیلی حس‌گرا و محسوس گرا شده بود. یک گرایش افراطی به محسوسات داشتند؛ هر چیزی را که محسوس نبود را انکار می‌کردند، این جمله‌ی ایشان مشهور است که «تا خدا را زیر تیغ جرّاحی نبینم قبول نمی‌کنم» هر چیزی را که به چنگ حس نمی‌آمد منکر می‌شدند. در آن زمان چنین فضایی بر غرب حاکم بود و جوّ فراگیری نیز پیدا کرد. مقارن با همین قضیّه یک جریان اخباری‌گری در فقه شیعه ظهور کرد. که می گفتند تا حکم فقهی را درروایت و خبر نباشد قابل قبول نیست. این دیدگاه عقل را کلّا تعطیل کرده بود و معتقد بود که تمام احکام را باید در روایات ببینید تا طبق آن حکمی را صادر نماید.

نمونه دیگر جریانی است که در دهه‌های پیشین به نام «‌کمونیسم‌» مطرح و فراگیر شد.انعکاس جریان جهانی کمونیسم در معارف اسلامی و تألیفات دینی ما خیلی است؛ کتاب‌هایی که در این زمان نوشته شده است همه رنگ و بوی کمونیستی دارد. و امروزه به طور محسوس میبینیم و بیشتر خواهیم دید تاثیر تکنولوژی های جدید همچون هوش مصنوعی بر زندگی مردم و به طبع در فقه و استنباط احکام چگونه خواهد بود و این تاثیر پذیری امری اجتناب ناپذیر می باشد.

تقسیم ادوار فقه امامیه در کتب منبع:

در منابع مختلف علم ادوار فقه، تقسیمات مختلفی برای ادوار علم فقه ازجهت زمان و مکان و شخصیت های تاثیرگذار شده است.

از جهت زمانی ادوار مختلفی برای علم فقه ترسیم شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:

تقسیم ادوار فقه امامیه به ۹ مرحله:

آیت الله محمد ابراهیم جناتی در کتاب «ادوار فقه و کیفیت بیان آن»، دوره های فقه امامیه را به ۹ مرحله زیر تقسیم کرده است:

۱- مرحله تشریع از بعثت تا رحلت پیامبر(ص).

مرحله تبیین و تدوین بعد از رحلت پیامبر(ص) تا پایان غیبت صغری و مقداری از غیبت کبری.

مرحله دسته بندی و تبویب از زمان غیبت کبری تا آخر حیات شیخ مفید.

۴- مرحله گسترش مسائل فقه از راه تفریح و تطبیق از راه اجتهاد از زمان شیخ طوسی تا قبل از ابن ادری

۵- مرحله استدلال و برهان نقلی و عقلی از زمان ابن ادریس تا آخر حیات محقق حلی.

۶- مرحله گسترش استدلال و تنقیح از زمان علامه حلی تا قبل از وحید بهبهانی.

۷- مرحله رشد و تکامل فقه از عصر وحید بهبهانی تا قبل از شیخ انصاری.

۸- مرحله تدقیق در ابحاث فقهی از شیخ انصاری تا قبل از آخوند خراسانی.

مرحله تلخیص مباحث فقهی از زمان آخوند خراسانی تا به حال.

 

تقسیم ادوار فقه امامیه به ۹ عصر:

دکتر ابوالقاسم گرجی در کتاب «تاریخ فقه و فقها» نیز ادوار فقه شیعه را به ۹ دوره تقسیم کرده است:

۱- عصر تفسیر و تبیین از رحلت پیامبر(ص) تا پایان غیبت صغری(۳۲۹ ق.).

عصر محدثان: از غیبت کبری تا نیمه اول قرن پنجم هجری.

عصر آغاز اجتهاد؛ از حدود آغاز غیبت کبری و با حضور ابن ابی عقیل و ابن جنید تا آخر حیات سید مرتضی(متوفی ۴۳۶ ق.).

عصر کمال و اطلاق اجتهاد: مقارن با حیات شیخ طوسی(متوفی ۴۶۰ ق.).

عصر تقلید: از وفات شیخ طوسی تا قبل از ابن ادریس(متوفی ۵۹۸ ق.).

عصر نهضت مجدد مجتهدان: از ابن ادریس تا آخر حیات شیخ بهایی(متوفی ۱۰۳۰ ق.).

پیدایش مذهب اخباریان: از محمدامین استرآبادی تا آخر حیات شیخ یوسف بحرانی(متوفی ۱۱۸۶ ق.).

عصر جدید استنباط: از وحید بهبهانی تا قبل از شیخ انصاری(متوفی ۱۲۸۱ ق.).

عصر حاضر: از شیخ انصاری تا آخر حیات امام خمینی(متوفی ۱۴۰۹ ق.) و تا به امرو

 

ادوار فقه امامیه در هفت عصر:

آیت الله شیخ جعفر سبحانی در کتاب «موسوعة طبقات الفقهاء» برای فقه شیعی ادوار هفت گانه قائل است:

۱. عصر صغری نشاط حدیثی و اجتهادی(۱۱–۲۶۰ ق.): از رحلت پیامبر تا غیبت صغری.

عصر اسلوب دار شدن حدیث و اجتهاد(۲۶۰–۴۶۰ ق.): از غیبت صغری تا شیخ طوسی.

عصر رکود(حدود ۴۶۰–۶۰۰ ق.): از شیخ طوسی تا ابن ادری

۴. تجدید حیات فقهی(۶۰۰–۱۰۳۰ ق.): از ابن ادریس تا آخر حیات شیخ بهایی.

۵. عصر ظهور حرکت اخباری(۱۰۳۰–۱۱۸۰ ق.): از محمدامین استرآبادی تا اواخر حیات شیخ یوسف بحرانی.

۶. عصر بالا رفتن نشاط فقهی(۱۱۸۰–۱۲۶۰ ق.) — از وحید بهبهانی تا اواخر حیات صاحب جواهر.

عصر ابداع فقهی(از ۱۲۶۰ ق. تا زمان حاضر) — از شیخ انصاری به بعد.

 

تقسیم ادوار فقه امامیه به چهار عهد:

استاد محمود شهابی در کتاب «ادوار فقه» دوره تفریع و استنباط احکام در شیعه را به چهار عهد تقسیم کرده و هر عهد را به اعصار مختلف قسیم نموده است:

۱. عهد صحابه.

عهد تابعان و تابعان ایشان تا زمان غیبت صغری. این عهد به دو عصر تقسیم می شود:

عصر اول: از ابتدای تابعان تا زمان صادِقین، امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام).

عصر دوم: از زمان بعد از امام صادق(ع) تا زمان غیبت صغری.

عهد نواب و سفرای چهارگانه تا غیبت کبری.

 

۴. عهد غیبت کبری تا عصر حاضر(قرن ۱۴ ق.). این عهد به چهار عصر تقسیم می شود:

عصر اول: از آغاز غیبت کبری تا زمان شیخ طوسی.

عصر دوم: از عصر شیخ طوسی تا عصر علامه حلی.

عصر سوم: از عصر علامه حلی تا عصر وحید بهبهانی.

عصر چهارم: از عصر آقا وحید بهبهانی تا قرن ۱۴ ق.

 

تقسیم ادوار فقه امامیه در هفت دوره:

استاد جعفری هرندی در کتاب «مروری بر تاریخ فقه و فقها» ادوار فقه امامیه را به هفت دوره را تقسیم کرده است:

۱. دوره تشریع: زمان حضور شارع و قانون گذار، از زمان بعثت پیامبر(ص) تا غیبت کبری.

دوره تدوین: از غیبت کبری تا قبل از شیخ طوسی.

دوره تحول: مقارن با حیات شیخ طوسی.

۴. دوره جمود و تقلید: بعد از وفات شیخ طوسی تا قبل از ابن ادری

۵. دوره خیزش: از ابن ادریس تا قبل از محقق حلی.

۶. دوره رشد: از محقق حلی تا قبل از وحید بهبهانی.

۷. دوره تکامل: از وحید بهبهانی تا به امرو

 

ادوار فقه امامیه در ۸ دوره و مکتب:

استاد مدرسی طباطبائی در کتاب «مقدمه ای بر فقه شیعه» ادوار فقه شیعه را به 8 دوره تقسیم کرده است:

۱. دوره حضور: از رحلت پیامبر تا سال ۲۶۰ ق.

مکتب اهل حدیث: مقارن با غیبت صغری، از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ ق.

مکتب متکلمان: از شیخ مفید تا قبل از شیخ طوسی.

۴. مکتب شیخ الطائفه: از شیخ طوسی تا قرن هشتم هجری.

۵. مکتب شهید اول تا اواخر حیات شهید دوم.

۶. فقه دوره صفوی: از سال ۹۰۷ تا ۱۱۳۵ ق.

بخش اول - مکتب محقق کرکی

بخش دوم - مکتب مقدس اردبیلی

بخش سوم - مکتب اخباریان

مکتب وحید بهبهانی(متوفی ۱۲۰۵ ق.)

مکتب شیخ انصاری(متوفی ۱۲۸۱ ق.)

logo