1404/08/28
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه ادله حرمت اهدای اسپرم اجنبی/تلقیح مصنوعی /فقه پزشکی

موضوع: فقه پزشکی/تلقیح مصنوعی /ادامه ادله حرمت اهدای اسپرم اجنبی
روایت ششم: روایات حرمت استمناء و استشهاد به آیه حفظ فرج: عن أحمد بن محمد بن عيسى فى نوادره عن أبيه قال: سئل الصّادق علیه السلام عن الخضخضة؟ «فقال: إثم عظيم قد نهى لله عنه فى كتابه و فاعلها كناكح نفسه ولو علمت بما يفعله ما أكلت معه» فقال السائل: فبيّن لى يابنرسول الله من كتاب الله فیه؟ فقال: قول الله عزّوجلّ ﴿فمَن ابتغى وراءَ ذلك فأولئك هم العادون﴾و هو ممّا وراء ذلك»
احمد بن محمد بن عیسی در کتاب نوادرش از پدرش محمد بن عیسی روایت میکند که شخصی از امام صادق علیه السلام درباره "خضخضه"(استمناء) سؤال کرد. امام علیه السلام فرمود: گناه بزرگی است و خداوند در قرآن از آن نهی کرده است و فاعل آن مانند کسی است که با خودش نکاح کرده است(یعنی گویا با خودش ازدواج کرده است) و اگر تو میدانستی چه کار زشتی انجام داده، با او همغذا نمیشدی. آن شخص باز پرسید: یابنرسولالله، بفرمایید و بیان کنید که در کجای قرآن حرمت "خضخضه" آمده است؟
امام علیه السلام فرمودند: قول خداوند است ﴿فمَن ابتغی وراءَ ذلك فأولئك هم العادون﴾ یعنی پس کسانی که در کامجوییِ جنسی و راهی غیر از همسران و کنیزان خود انتخاب کنند، حتماً از حدود الهی تجاوز کردهاند.(تجاوز از حدود الهی حرام است).
سند روایت: این روایت از احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی و از پدرش محمد بن عیسی نقل شده و این دو از بزرگانِ اصحاب امامیه و در ردیف فقها و مشایخ بزرگ شیعه هستند و هیچکس در وثاقت و جلالت این دو عالم بزرگ تردید نکرده است.
تنها مشکلی که در این روایت از نظر سند به چشم میخورد این است که محمد بن عیسی در زمان امام صادق علیه السلام نبوده و آن حضرت را ملاقات نکرده است؛ پس شخص راوی که از امام صادق علیه السلام سؤال میکرده، مشخص نیست که معتبر بوده یا معتبر نبوده است. بنابراین، روایت مرسل تلقّی میشود و روایت مرسل معتبر نیست.
در جواب این اشکال میگوییم: مرسلات احمد بن محمد و پدرش محمد بن عیسی هر دو همانند مرسلات ابنأبیعمیر و قابل اعتماد و اعتبار است؛ زیرا چنین شخصیتهای بزرگ تشیّع که در نقل حدیث دقیق و مراقب بودهاند قطعاً از راویان ضعیف و غیر معتبر نقل نمیکردهاند.
پس روایت فوق با اینکه مرسل است، دارای اعتبار و وثاقت و در حکم مسند است؛ خصوصاً اینکه متن روایت بسیار دقیق و وزین است و حکایت از کلام امام معصوم علیه السلام دارد.
دلالت روایت: از نظر دلالت بهنظر میرسد این حدیث از گویاترین روایات در حرمت تلقیح منی مرد اجنبی به رحم زن اجنبی است زیرا امام صادق علیه السلام در حرمت استمنا "خضخضه" به آیه هفتم سوره مؤمنون استدلال فرموده: ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ یعنی کسی که استمناء کند، در زمره ﴿فمن ابتغى وراء ذلك﴾ است و او از عادون و متجاوزان از حریم الهی است.
از استدلال امام علیه السلام به این آیه شریفه در حرمت استمنا، میتوان یک حکم عام و کلی و دستکم یک اطلاق استفاده کرد که هر کسی، چه مرد و چه زن، عملی در ارتباط با آلت تناسلی خود انجام دهد که خارج از ﴿إلّا على أزواجهم أو ما ملكت أيمانهم﴾ باشد مشمول آیه ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ است؛ از اینرو امام علیه السلام به استناد همین آیه، استمناء را که ارتباط جنسی بین مرد و زن نیست حرام دانسته و استمناءکننده را از ستمکاران بهشمار آورده است. پس میتوانیم بگوییم این حدیث شامل تلّقیح مورد بحث هم میشود چون در تلقیح به روش اهدای اسپرم زن و مرد از آلت تناسلی خود برای غیر همسر خود استفاده می کنند.
بر همین اساس، نهتنها با استدلال امام علیه السلام به این آیه شریفه میتوان حرمت تلّقیح منی اجنبی به رحم زن اجنبی را فهمید بلکه میتوان به استناد همین آیه ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ که امام علیه السلام به آن استناد کردند ـ چنانکه در چهارمین آیهکه به آن استدلال شد ـ به بسیاری از محرّمات جنسی، ولو دلیلی بر حرمت آن هم نداشته باشیم استناد و تمسّک کنیم.
از جمله محرماتی که میتوان از آیه فهمید عبارت است از:
1) حرمت عمل شنیع لواط که در قرآن نامه از آن نیامده است. میتوان از آیه ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ که مورد استدلال امام علیه السلام برای استمنا بود استفاده کنیم که لواط به حکم قرآن حرام است. البته کیفر لواط که رجم است از قرآن استفاده نمیشود بلکه از روایات متواتره و اجماع ثابت شده است.
2) از جمله آن موارد، حرمت تفخیذ است. اگر مردی با زن نامحرمی یا با مردی تفخیذ کند، هرچند به حدّ زنا یا لواط نرسد، عمل او حرام است چون آیه شامل اوست و او از ستمکاران و عادون میباشد.
3) از جمله آن موارد، حرمت لمس و تماس دست و پای مرد نامحرم با بدن، یا صورت و یا عورت زن نامحرم و به عکس حرمت لمس و تماس زن نامحرم با بدن، یا صورت و یا عورت مرد نامحرم و امثال این گناهان است که از کلیّت آیه ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ که مورد استدلال امام علیهالسلام قرار گرفته، استفاده میشود.
4) از جمله آن موارد، اگر مرد یا زنی با بازی با آلتهایی که جدیداً برای خودارضایی و شهوترانی ساخته شده، کسب لذت کند، از آیه شریفه ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ حرمت آن استفاده میشود.
5) از همین موارد که شامل آن میشود تلّقیح مورد بحث استکه منی مردی با وسایل آزمایشگاهی به رحم زن اجنبی منتقل شود کلیّت آیه ﴿فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون﴾ شاملاش خواهد بود و او از عادون و ستمکران است و عمل او حرام میباشد.
دلیل سوم: ارتکاز متشرعه
ارتکاز متشرعه بر قبح و حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی و باردار شدن زن از اسپرم مردی است که با او رابطه زوجیت ندارد و این عمل از امور مستنکره و ناپسند نزد متشرعه میباشد،مرنکز در اذهان متشرعه این است که تولید نسل باید از مجرای علقه زوجیّت باشد و این ارتکاز اختصاص به زمان و مکان خاصی هم ندارد و این ارتکاز عام متشرعه کاشف از تلقی آن از شارع مقدس است.[1] لذا اگر کسی در دلالت آیات و روایات بر افراغ منی مرد در رحم زن اجنبی شک و تردید ایجاد کند، این ارتکاز متشرعه امری وجدانی است که میتواند به عنوان دلیل بر حرمت این عمل پذیرفته شود.
ممکن است اشکال شود که شاید این ارتکاز متشرعه بما هو متشرعه نباشد بلکه نشأت گرفته از برخی آداب و عقاید و عادات قومی و قبیلهای باشد که زن نباید در معرض این امور قرار بگیرد و الّا از آن جامعه مطرود میشود مثل رانندگی زنان یا تصدی برخی از مشاغل در برخی اقوام که از مستنکرات شمرده میشود.لذا ممکن است ارتکاز در محل بحث که باردار شدن زن از اسپرم مرد اجنبی باشد نیز از همین قبیل باشد که منشأ آن، ذهنیت قومی و قبیلهای و سلایق و عادات باشد و مدرک شرعی ندارد تا بتوان آن را به شارع نسبت داد بلکه از شدت غیرت و تعصب خاص متشرعه و متدیّنین نشأت گرفته است.
در پاسخ میتوان گفت که ارتکاز در محل بحث اینطور نیست بلکه ارتکاز و ذهنیت عامی است که در بین همه اهل شرع و دیانت وجود دارد و همه اهل شرع استیلاد از غیر طریق زوجیت را امری مستنکر و قبیح میدانند؛ نه این که گروه و قوم خاصی یا در زمان خاصی این ذهنیت را داشته باشند چون اگر اینطور بود با اختلاف اقوام یا زمانها مختلف می شد درحالیکه شناعت و قباحت این امر، پیش همه متشرعه با سلایق و روحیات مختلف ثابت است به طوریکه متشرعه استیلاد را از شئونات زوجیت به حساب میآورند و باردار شدن زن از منی مرد اجنبی را نوعی خیانت و عدم امانت نسبت به همسر قلمداد میکنند. لذا قبیح بودن باردار شدن زن از اسپرم مرد اجنبی و حامله شدن زن بدون علقه زوجیت و نکاح شرعی این از مرتکزات عام متشرعه است که در همه نسلها و زمانها بوده است و کاشف از رأی معصوم(ع) میباشد.
استاد شیخ حسن جواهری در این باره میگوید: ان دعوى قيام سيرة المتشرعة على الاجتناب عن مياه غير الازواج ولو مع عدم التمكن الازواج من الاستيلاد غير مجازفة والقول بعدم اتصالها إلى زمان المعصوم أو أنّها مستندة إلى الفتاوى غير مسموع.[2] ادعای قیام سیره متشرعه بر اجتناب از نطفه مرد اجنبی و بدون علقه زوجیّت بعید نمیباشد و قول به عدم اتصال این سیره به زمان معصوم یا اینکه مستند آن فتاوی فقها است قابل قبول نیست.