97/01/18
بسم الله الرحمن الرحیم
اعمال حج تمتع
موضوع: اعمال حج تمتع
فرع دوم از جهت اول: عدد وجوب مبیت
سیدنا الاستاذ میفرمایند: «لیلتی الحادیة عشرة والثانیة عشرة».[1]
در این فرع سه مطلب است:
مطلب اول: ملاحظه کلمات فقهاء
مطلب دوم: بیان ثمره بین اقوال
مطلب سوم: ادله اقوال
مطلب اول: اقوال در فرع
این مطلب، به دو نحو در کلمات فقهاء عنوان شده است:
نحوه اول: مبیت باید در سه شب 11 و 12 و 13 باشد.
ارشاد الاذهان میفرماید: «فبات بها لیالی التشریق ، وهی الحادی عشر والثانی عشر والثالث عشر».[2]
عین این عبارت با اضافهای در حدائق آمده است «الظاهر أنه لا خلاف بین أصحابنا (رضوان الله تعالى علیهم) فی أنه إذا قضى الحاج مناسكه بمكة من طواف الزیارة و السعی و طواف النساء فإنه یجب علیه العود فی یوم النحر إلى منى و المبیت بها لیالی التشریق، و هی لیلة الحادی عشر و الثانی عشر و الثالث عشر».[3]
نحوه دوم: از جماعتی دیگر مثل محقق در شرایع و صاحب جواهر و سیدنا الاستاد اینگونه ظاهر میشود که زمان مبیت دو شب 11 و 12 است.
شرایع میفرماید: «ویجب علیه أن یبیت بها لیلتی الحادی عشر والثانی عشر مطلقا».[4]
جواهر میفرماید: «وعلى كل حال فلا یجب مبیت الثالثة إلا علیهما».[5]
این گروه میگویند واجب دو شب است الا ما خرج که در بعضی از موارد سه شب است.
از همه واضح تر فرمایش سیدنا الاستاد است که میفرمایند دو شب واجب است.
مطلب دوم: ثمره اقوال
ثمره این اختلاف، در موارد استثناء است که بر دو قسم است:
قسم اول: مواردی که دو شب قطعا کفایت میکند.
قسم دوم: مواردی که مبیت واجب نیست و ساقط میباشد که استثناء از اصل وجوب است.
ثمره را از موارد استثناء قسم اول پیاده کنید کما اینکه فقهاء اینکار را کرده اند.
مجمع الفائده میفرماید: «هذا بمنزلة الاستثناء عن الحكم المتقدم یعنى یجب المبیت بمنى تلك اللیالی الثلث».[6]
هذا با توجه به این جمله معنا میشود «و یجوز النفر فی الثانی عشر» که معلوم میکند از موارد استثناء اول است و این یجوز النفر فی الثانی استثناء از وجوب مبیت از لیالی تشریق که سه شب بود میباشد.
حال اگر قانون کلی سه شب باشد، این استثناء صحیح است و اگر قانون کلی دو شب باشد، این استثناء صحیح نیست چون شب 13 اصلا واجب نبود که بخواهد استثناء شود.
شبیه این جمله با اضطراب بیشتر در کلام محقق نراقی آمده است: «إلاّ أنّها خرجت فی بعض صورها بالأدلّة الآتیة».[7]
موارد استثناء از قسم اول مراد است یا از قسم دوم و بدتر این است که در اوایل صفحه میگوید دو شب را قانون کلی میگوید و دیگر خروج شب 13 معنی ندارد.
این عبارت هم این جمله با متن سازگار نیست و هم ادلهای که برای مراد خود بیان کرده است، سازگار نیست، چون مدعا دو شب است و ادله برای سه شب است.
اما استثناء قسم دوم با هر دو قول میسازد، چون استثناء از کل است و فرق ندارد 2 شب باشد یا سه شب باشد.
پس ایشان با مرحوم اردبیلی در وجود استثناء اتفاق دارد اما این استثناء بنا بر قول اول صحیح است اما بنا بر قول دوم صحیح نیست.
مطلب سوم: دلیل بر اقوال
دلیل بر قول اول:
حداقل دو روایت صحیحه وجود دارد که یکی صراحت در عنوان قول اول دارد و دیگری با توجه به اطلاقش شامل میشود.
منها: «...وَ رَجَعَ إِلَى مِنًى فَأَقَامَ بِهَا حَتَّى كَانَ الْیوْمُ الثَّالِثُ مِنْ آخِرِ أَیامِ التَّشْرِیقِ ثُمَّ رَمَى الْجِمَارَ وَ نَفَرَ حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْأَبْطَح..».[8]
در این صحیحه راوی میگوید رسول خدا تا روز 13 در منی بوده و بعد از رمی جمرات خارج شدند.
اجمال اینکه دو شب بیتوته واجب است یا سه شب با فعل رسول خدا برداشته میشود.
مقرر: فاقام اعم از واجب و مستحب است و نمیتواند صریح در وجوب باشد. مخصوصا با آیه که تخییر را ثابت میکند و خودتان بارها گفته اید که فعل اعم از استحباب و وجوب است.
منها: «وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ وَ فَضَالَةَ بْنِ أَیوبَ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَبِتْ لَیالِی التَّشْرِیقِ إِلَّا بِمِنًى فَإِنْ بِتَّ فِی غَیرِهَا فَعَلَیكَ دَمٌ فَإِنْ خَرَجْتَ أَوَّلَ اللَّیلِ فَلَا ینْتَصِفُ اللَّیلُ إِلَّا وَ أَنْتَ فِی مِنًى- إِلَّا أَنْ یكُونَ شَغَلَكَ نُسُكُكَ أَوْ قَدْ خَرَجْتَ مِنْ مَكَّةَ- وَ إِنْ خَرَجْتَ بَعْدَ نِصْفِ اللَّیلِ فَلَا یضُرُّكَ أَنْ تُصْبِحَ فِی غَیرِهَا».[9]
این روایات اطلاق دارد و تصریح به وجوب بیتوته در شب 13 نشده اما با توجه به اطلاق، شامل شب 13 هم میشود.
مقرر: این روایت فقط عدم بیتوته در غیر منی را میگوید اما وجوب در منی را نمیگوید.
این قول با خروج شب 13 اشکال ندارد، چون استثناء شده است و منافاتی با هم ندارد.
دلیل نظریه دوم:
دلیل این نظریه، جمع بین طوائفی از روایات است.
این وجه هم با مواردی که گفته شده سه شب باید بیتوته کند، منافات ندارد و استثناء میباشد مثل کسی که جماع کرده یا صید کرده یا مطلق محرمات را انجام داده و...
پس مهم ذکر این روایات است که سیاتی ان شاء الله.