83/02/22
بسم الله الرحمن الرحیم
سن بلوغ دختران
موضوع: سن بلوغ دختران
در بیان دیروز، توهمی است که جواب آن روشن شده است.
توهم این است که اراده امکان حیض از کلمه حیض، حمل اللفظ علی خلاف ظاهره میباشد، حمل اللفظ علی خلاف ظاهره قرینه میخواهد.
جواب از این توهم از ما ذکرنا روشن شده است و آن این است اگرچه حمل اللفظ علی النوعیة مثل سکر 80 در صد حیض 60 در صد یا حمل اللفظ علی الامکان مثل کلمه حیض در مورد بحث، خلاف ظاهر است، اما خلاف ظاهری است که قرینه دارد و آن قرینه، امور ثلاثه متقدمه است.
پس نتیجه اینکه این خلاف ظاهر للقرینه است.
در این رابطه یعنی مدخول ادوات تعلیل از قبیل لانها تحیض در روایات بلوغ از قبیل فانه علی یقین در روایات استصحاب، لا تنقض الیقین بالشک لانک کنت علی یقین من وضوئک در یک روایت یا فانه علی یقین وضو در روایت دیگر، هر دو تعلیلی است، یا فانه اذکر در روایات وضو یا لانها تنهی عن الفحشاء در روایات وجوب صلات، لانها تنهی عن الفحشاء و المنکر، لانه دابة لا تاکل اللحم در روایات حرمت نماز در پوست درندگان، لانها مسوخ، در ورایات عدم جواز صلات در پوست و مو و کرک حیوانات خیر ماکول اللحم.
از قبیل لاصابة الواقع در باب حجیت خبر واحد و موارد احتیاط، لانها توجب الاختلاط در روایات وجوب عده علی النساء.
لانه، فانه، لانها، لانکها، اصولی هستند که در روایات ائمه بیان شده است که هر کدام راهگشا فقهاء است در ابواب مختلفه، با یک کلمه ده ها فرع را استفاده میکنند و در برخی از روایات دارند که ائمه میگویند ما اصول را میگوئیم شما فروع را استخراج میکنید.
یک کلمه تحیض میگویند میبینید کاملا علی تقدیر کاملا وضع فقه را عوض میکنند و علی تقدیر نحوه دیگری به مسائل میدهند.
و لذا کل این موارد احتیاج به دقت بیشتر و آگاهی بیشتر از موارد استفاده از این قواعد است.
لذا سوال یک این است که کل این موارد، سه حالت دارد:
یا مدخول واسطه عروضی است،
یا واسطه ثبوتی است،
یا حکمت تشریع است.
سوال دو ضوابط واسطه ثبوتی چیست؟
سوال سه ضابطه واسطه عروضی چیست؟
سوال چهار ضابطه حکمت تشریع چیست؟
لانها تنهی، لانها تحیض، لانه مسکر و... همه لان است، فقیه است که باید با آگاهی از ضوابط بگوید لانه مسکر، واسطه عروضیه است لانها اذکر، واسطه ثبوتی است لانها تنهی عن الفحشاء علت تشریعی و حکمت جعل است.
سوال پنج برکات واسطه عروضی چیست؟
سوال شش آثار واسطه ثبوتی چیست؟
سوال هفت آثار حکمت تشریع چیست؟
سوال هشت فرق بین علت جعل و علت مجعول چیست؟
سوال نه چگونه واسطه عروضیه تصرف در موضوع یا محمول یا هر دو میکند؟
ذات تسع وجوب صوم دارد، ذات تسع موضوع، وجوب صوم محمول، لانها تحیض، در هر دو باید تصرف کند تا وضع را عوض کند.
لانه مسکر، یک موضوع دارید که خمر است، یک محمول دارید که حرمت است، طبع اولیه حرمت خمر میگوید، لانه مسکر، باید خمر و حرمت را از اختصاص بیاندازد. چگونه این گونه تصرفات از این کلمه ساخته است.
سوال ده جمله تعلیلیه مفهوم دارد یا خیر؟ در مباحث کفایه این را برخورد کردهاید که در کلام در مفهوم تعلیل باشد یا خیر؟ چرا این را بحث نکردهاند چرا در اصول نیامده است؟ در کفایه یقینا نیامده است و در اصول اصلی نیامده است.
یکی از جاهایی که میتوانید مراجعه کنید برای پاسخ این سوالات در بحث مفاهیم باشد که مفهوم تعلیل در کفایه نیامده است و به بقیه مراجعه کنید ببنید آمده است.
سوال یازده مفهوم برای تعلیل چگونه است که سه بعد دارد:
1. واسطه ثبوتی مفهوم دارد یا خیر؟
2. واسطه عروضی مفهوم دارد یا خیر؟
3. حکمت جعل مفهوم دارد یا خیر؟
این سه سوال که به 12 اضافه میشود میشود 15.
سوال شانزده مناطی که از ادوات تعلیل استفاده نشود اما معلوم العلیه است که در اصول و فقه خوانده اید، تنقیح مناط میگویند مناط قطعی میگویند احد مصادیق علل قرار گرفته است، در برخی از کتب اصول دارد که یکی از اقسام علل قرار میدهند که در کنار واسطه ثبوتی و عروضی و حکمت جعل، تنقیح مناط قرار میدهند که میگویند در تنقیح مناط ادوات تعلیل نیست و از خارج استفاده شده است، مثلا انسان وضو میگیرد و هر کس میفهمد که این وضو بخاطر طهارت برای صلات است و علت وضو معلوم است برای طهارت نماز است.
یا بفرمائید علم به اینکه وجوب وضو برای طواف، صلات، قرائت قرآن، مس قرآن است، این خارج از منصوص العله است، مناط قطعی که از اجماع استفاده شده است، لانه و لانها را دارد یا خیر؟ اگر دارد یک جور برداشت میشود و الا یک جور دیگر برداشت میشود. مثلا اگر علم دارید وجوب وضو برای صلات است اگر مفهوم دارد، نفی وجوب نفسی میکند یا خیر در غسل جنابت بحث میکنند که بعد از دخول وقت، وجوب نفسی دارد یا غیری؟ اگر مثل منصوص العله باشد، باید نفی وجوب نفسی کند.
حاصل سوال 16 این است در عللی که علیت آنها مستند به ادوات تعلیل نبوده است، آیا میتوانند مفهوم داشته باشند یا خیر؟
سوال هفده اینکه میگویند منصوص العله معمم و مخصص است، یعنی چه؟
یا اینکه میگویند منصوص العله اطراد و انعکاس دارد یعنی چه؟
سوال هجده اطراد از کجا پیدا میشود انعکاس از کجا پیدا میشود؟ لانها تحیض، میخواهید انعکاس و اطراد بنا بر آن توهم از کجا استفاده میکند، نه سالی که وجوب صوم ندارد از کجای لانها تحیض استفاده میشود ده سالی که وجوب صوم دارد از کجای لانها تحیض استفاده میشود؟
می خواهد بگوید حشیش حرمت دارد از کجای لانه مسکر استفاده میکند خمری که مسکر نیست، حرمت ندارد از کجای لانه مسکر استفاده میشود، این یک جمله است عکس و طرد و تعمیم و تخصیص از کجا استفاده میشود؟
از کجای منصوص العله اطراد و انعکاس استفاده میشود.
سوال بیست اگر مراد از حیض از علت منصوصه در باب بلوغ امکان الحیض باشد که ما میگوئیم، امکان واسطه ثبوتی است یا حکمت تشریع است، سوال این است که امکان غالبی علت است یا مجرد امکان علت است که توضیح میخواهد که مسیر بحث عوض شد و ما میخواستیم این را توضیح بدهید.
امکان الحیض است، این امکان، واسطه ثبوتی است یا حکمت تشریع است؟
سوال این است که آیا فرق میکند حکمت تشریع باشد یا واسطه ثبوتی یا خیر؟
سوال این است که این امکان دائمی باشد یا اتفاقی باشد، فرق میکند یا خیر؟ سر بسته جوابش این است که فرق نمیکند چون واسطه ثبوتی ملحق به حکم شرعی است یا بفرمائید که وسائط ثوبتی در علل یا از مصادیق حکم هستند یا حکم حکم تشریعی دارند. امکان را میتوانید واسطه ثبوتی یا حکمت تشریعی بگیرید، برکات منصوص العله ندارد الا در بعضی از موارد آنها در طرد نه عکس.
بخاطر همین برخی دو قسم درست کردهاند علت منصوصه و حکم تشریعیه، چون وسائط ثبوتیه حکم حکم تشرعیه و علل جعل را دارد و حکم علل مجعول را ندارد.
علی کل حال، حکمت باشد یا واسطه ثبوتی، معمم و مخصص نیست اگرچه ب نظر ما واسطه ثبوتی است نه حکمت، دائمی باشد یا اختصاصی باشد، معمم و مخصص نیست اگرچه نظر ما دائمی است. از قبیل لا تشرب الخمر لانه مسکر نیست.
سوال بیست و یک فرق بین اکرم زیدا لعلمه و اکرم زیدا لانه عالم چیست، خیلی دقت دارد یعنی کل شرایط علل منصوصه باید پیاده شود تا فرق مشخص شود.
فرق بین لا تشرب الخمر لسکره و بین لا تشرب الخمر لانها مسکر چیست؟ میگویند اولی واسطه ثبوتی است و دومی واسطه عروضی است و منشاء اختلاف اینجا است.
هر دو اضافه دارد، چه فرقی دارد.
می گویند شرط منصوص العله این است که کبری کلی باشد و کل اضافات را بزند، در لانه مسکر اضافه است چرا اضافه اثر نکرد.
اینجا دو سه بعد دارد یکی اینکه در باب علل میگوید باید مناسبت بین علت و معلول باشد. چرا اضافه لانه مسکر نمیتواند اختصاص به خمر داشته باشد اضافه لسکره میتواند اختصاص به خمر داشته باشد.
سوال بیست و دوم یکی از شرایط منصوص العله این است که کبرای کلی باشد، که مهم این است که راه رسیدن به این کجا است؟
اگر کل این مطالب را مسلط باشید، از اول فقه تا آخر بدرد میخورد و تطبیق میتوانید کنید و الا بعضی میگویند ملاک در بلوغ حیض است بخاطر عموم علت این روایت، چون علت منصوصه معمم و مخصص است.
این بحثها در مجلات آمده است.