74/07/23
بسم الله الرحمن الرحیم
اخراج مؤونه
موضوع: اخراج مؤونه
موید ما ذکرنا روایت احمد بن محمد بن عیسی است: «وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يَزِيدَ قَالَ: كَتَبْتُ جُعِلْتُ لَكَ الْفِدَاءَ تُعَلِّمُنِي مَا الْفَائِدَةُ وَ مَا حَدُّهَا رَأْيَكَ أَبْقَاكَ اللَّهُ أَنْ تَمُنَّ عَلَيَّ بِبَيَانِ ذَلِكَ لِكَيْ لَا أَكُونَ مُقِيماً عَلَى حَرَامٍ لَا صَلَاةَ لِي وَ لَا صَوْمَ فَكَتَبَ الْفَائِدَةُ مِمَّا يُفِيدُ إِلَيْكَ فِي تِجَارَةٍ مِنْ رِبْحِهَا وَ حَرْثٌ بَعْدَ الْغَرَامِ أَوْ جَائِزَةٌ».[1]
این روایت اوضح من الکل است و حرث بعد الغرام یعنی گندمی که بعد از اخراج مصارف به دست آورده ای، برنجی که بعد از اخراج مصارف به دست آورده ای. این واضح است که موونه تحصیل ربح را خارج می کنند.
این روایت از سند مشکل دارد و موید است اما از نظر دلالت اقوی من الکل است.
پس نتیجه ما ذکرنا این است که مخارج به دست آوردن منافع خمس ندارد.
در این رابطه برای به دست آوردن منافع، سه حالت دارد، مثلا کسانی که می گویند 100 تومان داشته ام و 50 تومان سود کرده ام که 10 تومان مخارج صرف شده است این سه حالت دارد:
1. از 50 تومان کسر می کنید در بعضی از موارد.
2. در بعضی از موارد مخارج را حساب نمی کنید.
3. در بعضی از موارد از 40 تومان اخراج می کنید.
مثلا فرد می گوید این ده تومان از سرمایه داده ام که در این صورت این ده تومان از منافع کم می کنید و خمس 40 را می دهید و اگر گفت ده تومان خرج شده را بدهکار هستم و هنوز نداده ام، در این صورت ده تومان اخراج می کنید.
در 99 درصد مخارج کم نمی شود، مثلا 100 تومان سرمایه بوده است و از منافع ده تومان پول برق و ده تومان پول اجاره و... داده است و الان 150 دارد که نوعا اجاره ها و برق و... از منافع داده می شود. کرایه ماشین که می دهد، از منافع بر می دارد. 99 درصد اگر 99 و نیم درصد اینگونه نباشد، مخارج تحصیل از خود منافع بین سال برداشته می شود. مثلا می گوید 170 تومان بوده است که 20 تومان برای مخارج خرج کرده است و 150 باقی مانده است.
پس در مقام عمل اینگونه موونه تحصیل یا کسر می شود یا اخراج می شود یا حساب نمی شود و جامع این سات که موونه تحصیل خمس آن پرداخت نمی شود.
مطلب دوم در مسئله 10 این است که خروج موونه تحصیل از ادله وجوب خمس خروج موضوعی بوده است یا حکمی؟ بفرمایید خروج موونه تحصیل از ادله وجوب خمس، خروج تخصصی و موضوعی بوده است یا خروج حکمی بوده است؟ استثنای موونه تحصیل از وجوب خمس استثنای منقطع بوده است یا متصل بوده است؟
از ما ذکرنا روشن شد که خروج موونه تحصیل از ادله وجوب خمس، خروج تخصصی و موضوعی بوده است، استثنای منقطع بوده است. لما ذکرنا به اینکه ده تومان در مقابل این مخارج فایده نبوده است و خمس ندارد و سالبه به انتفاء موضوع بوده است. خروج موضوعی بوده است و تخصصی بوده است و حکمی و بالتخصیص نبوده است.
مطلب سوم در مسئله 10 این است که استثناء موونه تحصیل اختصاص به ارباح مکاسب ندارد و لو سیدنا الاستاد فرموده است الخمس فی هذا القسم، موهم این است که در بقیه اقسام اینگونه نباشد اما این مفهوم ندارد. این استثناء در همه اقسام سبعه هست در غوص و غنیمت دار الحرب و... همه این مخارج استثناء است.
دلیل بر این استثناء اولا اجماع می باشد.
ثانیا عدم صدق فایده می باشد. تقدم الکلام که می توانیم جمیع موارد وجوب خمس را از مصادیق غنیمت بدانیم، بر این اساس در مقابل مخارج غواصی و استخراج و... فایده صدق نمی کند و فرق ندارد کدام قسم از اقسام خمس باشد.
پس اخراج مخارج در مورد معادن و... علی القاعده است چون در مقابل این مخارج سود و استفاده ای نبرده سات.
و ثالثا اطلاق روایات الخمس بعد الموونه است. این روایات همانطور که ارباح مکاسب را شامل می شود، شامل غنائم و غواصی و کنوز و... می شود.
و رابعا صحیحه زراره است که در مورد معدِن واقع شده است که در آن آمده است: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَعَادِنِ مَا فِيهَا فَقَالَ كُلُّ مَا كَانَ رِكَازاً فَفِيهِ الْخُمُسُ وَ قَالَ مَا عَالَجْتَهُ بِمَالِكَ فَفِيهِ مَا أَخْرَجَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مِنْهُ مِنْ حِجَارَتِهِ مُصَفًّى الْخُمُسُ».[2]
حجاره مصفی یعنی مقداری که بعد از مخارج باقی مانده است خمس دارد.
پس لا ینبغی التامل که اخراج موونه اختصاص به قسم دون قسم ندارد و منظور سیدنا الاستاد هم اختصاص نبوده است.
فرع چهار این است که قسم دیگری از موونه است که آن هم از ادله وجوب خمس استثناء شده است. تقدم الکلام که موونه دو قسم است: 1. موونه التحصیل؛ 2. موونة الرجل.
تا اینجا بحث در موونه التحصیل بوده است و از اینجا بعد بحث در موونه الرجل است، به اصطلاح مخارج سالیانه کاسب است، مثل مریض شدن، مخارج زیارت، مخارج مهمانی و... کل مخارج سالیانه شخص از ادله وجوب خمس استثناء شده است، یعنی در جمیع موارد الخمس واجب است ولی در این مقدار از مخارج وجوب خمس ندارد. مثلا 100 تومان از 200 تومان ربح مخارج سالیانه بوده است که وجوب خمس ندارد.
دلیل بر این استثناء اولا اجماع قطعی بین فقهاء می باشد.
ثانیا جملة من الروایات است.
یا بفرمایید اولا سیره مستمره بین مسلیمن و متدینین هست، هر عالمی که حساب می کند، مخارج سالیانه را استثناء می کنند و تا زمان ائمه این بوده است.
ثانیا جملة من الروایات است.
منها: صحیحه ابن مهزیار «مِمَّنْ كَانَتْ ضَيْعَتُهُ تَقُومُ بِمَئُونَتِه».[3]
الروایة صحیحة و الدالة واضحة که خمس در طول مخارج و موونه است.
و منها معتبره ابراهیم بن محمد: «عَلَيْهِ الْخُمُسُ بَعْدَ مَئُونَتِهِ وَ مَئُونَةِ عِيَالِهِ».[4]
واضح است که موونه شخص را می گوید و عیال شخص را می گوید نه موونه تحصیل ربح را.
در روایت کلمه موونه دارد که از این ختنه و ماشین و جهیزیه و عمره و... باید برداشت شود. بعد موونته، یعنی بعد از مخارج این فرد، اگر ضبط و رادیو احتیاج دارد در این کلمه موونته داخل است.
روایت نیشابوری: «وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ شُجَاعٍ النَّيْسَابُورِيِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الثَّالِثَ ع عَنْ رَجُلٍ أَصَابَ مِنْ ضَيْعَتِهِ مِنَ الْحِنْطَةِ مِائَةَ كُرِّ مَا يُزَكَّى فَأُخِذَ مِنْهُ الْعُشْرُ عَشَرَةُ أَكْرَارٍ وَ ذَهَبَ مِنْهُ بِسَبَبِ عِمَارَةِ الضَّيْعَةِ ثَلَاثُونَ كُرّاً وَ بَقِيَ فِي يَدِهِ سِتُّونَ كُرّاً مَا الَّذِي يَجِبُ لَكَ مِنْ ذَلِكَ وَ هَلْ يَجِبُ لِأَصْحَابِهِ مِنْ ذَلِكَ عَلَيْهِ شَيْءٌ فَوَقَّعَ ع لِي مِنْهُ الْخُمُسُ مِمَّا يَفْضُلُ مِنْ مَئُونَتِه».[5]
روایت اشعری: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِيِّ قَالَ كَتَبَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع- أَخْبِرْنِي عَنِ الْخُمُسِ أَ عَلَى جَمِيعِ مَا يَسْتَفِيدُ الرَّجُلُ مِنْ قَلِيلٍ وَ كَثِيرٍ مِنْ جَمِيعِ الضُّرُوبِ وَ عَلَى الصُّنَّاعِ وَ كَيْفَ ذَلِكَ فَكَتَبَ بِخَطِّهِ الْخُمُسُ بَعْدَ الْمَئُونَةِ».[6]
واضح است که بعد از موونه را می گوید یعنی بعد از کسر مخارج سالیانه خمس واجب است.
پس دلیل دوم بر مدعی روایات است.
فرع پنج در این است مخارجی که استثناء شده است چه مقدار است، مخارج یک روزه استثناء شده است مخارج یک هفته یا یک ماه یا یک سال یا 5 سال یا عمر فرد استثناء شده است؟
فرض کنید اگر کسی 100 تومان سود کرده است اگر مخارج دو سال یا 5 سال کنار بگذارد بدهکار نمی شود و اگر یک سال کنار بگذارد، بدهکار می شود.
علی کل حال باید تحدید به مدتی و لو دائمی باشد، باشد. یک روز باشد یا ماه یا فصل یا سنه باشد.
فرع پنج این است که مخارج شخص که استثناء شده است، مخارج چه زمانی استثناء شده است.
در روایات به اعتراف جماعتی از فقهاء مثل حدائق[7] و... سخنی از سنه به میان نیامده است، پس مخارج سال مثل مخارج شش ماه است و هر کدام باشد، دلیل می خواهد؟
دلیل بر استثناء مخارج سال چیست؟ چهار روایت بود که می گفت خمس بعد از کسر موونه در ارباح مکاسب است و چند روایت می گفت الخمس بعد الموونه، اینها وقت تعیین نکرده است که بعد از استثناء موونه سنه خمس داده می شود.
دلیل بر این مطلب، اولا اجماع می باشد. سیره مستمره بین علماء می باشد، بالاتفاق فقهاء می گویند موونه سنه استثناء شده است. استثناء این مورد به اجماع درست می شود.
ثانیا بگوئید انصراف کلمه الخمس بعد الموونه، به موونه سنه است یا بگوئید تبادر کلمه سنه از جمله الخمس بعد الموونه یا تبادر و فهم از کلمه بعد موونتهم، مخارج سال بوده است.
این انصراف و تبادر دلیل می خواهد و نیاز به قرینه است و دلیل بر این منصرف الیه این است که من جانبٍ لا شبهة به اینکه جمیع تقییدات احتیاج به قرینه دارد، مثلا اگر بخواهید مقید کنید به موونه هفته یا ماه یا سال یا پنج سال، قرینه می خواهد. اراده هر یک از این خصوصیات از لفظ مطلق احتیاج به قرینه دارد.
الی هنا تقیید کلمه موونه به هر یک از خصوصیات نیاز به دلیل دارد.
من ناحیة اخری تقیید به سنه قرینه دارد اما تقیید به ماه یا هفته یا پنج سال قرینه ندارد. پس لفظ انصراف به احتمالی پیدا می کند که قرینه دارد.
پس اینگونه بگوئید من جانبٍ اراده هر یک از خصوصیات قرینه نیاز دارد و من جانبٍ آخر، اراده خصوص سنه قرینه دارد. در نتیجه کلمه الخمس بعد الموونه انصراف به موونه سنه دارد و ظهور در این دارد.
قرینه ای که موجب این تبادر و انصراف و اطلاق در این موارد دلالت در سنه دارد، چیست؟ این قرینه تعارف خارجی است که توضیح آن خواهد امد.