73/09/20
بسم الله الرحمن الرحیم
/ شک در وجوب خمس/خمس معادن
موضوع: خمس معادن / شک در وجوب خمس/
بررسی فروض فرع چهارم علی مسلک سیدنا الاستاد توضیح داده شد. بررسی این فروض علی مسلکنا که اخبار تحلیل اطلاق دارد و شامل کافر و مخالف و شیعه منکر و شیعه ممتنع می شود، بنا بر این مسلک در فروض متقدمه چه باید گفت؟
واحدا واحدا فروض متقدمه را بنویسید و حکم را بیان کنیم:
1. نمی دانیم زید کافر است یا مخالف است.
2. نمی دانیم زیدی که مرده است مخالف است یا ممتنع است.
3. نمی دانیم زید مخالف است یا منکر است.
4. نمی دانیم زید منکر است یا ممتنع است.
عمرو 5 مثقال طلا از زید خریده است و زید قطعا یک مثقال را خمس نداده است، عمرو باید خمس پرداخت کند یا خیر؟ سیدنا الاستاد گفته اند که در بعضی از فروض واجب است پرداخت خمس و در بعضی از فروض خیر.
بنا بر مسلک ما خمس در هیچ فرضی واجب نیست چون اگر عاصی باشد یا کافر باشد یا مخالف باشد غیر معتقد باشد و... خمس بر شیعه که این را گرفته است واجب نیست.
دلیل بر عدم خمس بر منتقل الیه روایات تحلیل است.
علی مسلکنا یک فرض به اشکال برخورد می کند و آن فرض این است که نمی دانیم زید فروشنده یا زید مرده معتقد بوده است که خمس را پرداخت کرده است یا کافر بوده است. زید معتقد بوده است یا سنی بوده است، زید معتقد بوده است یا منکر بوده است، زید معتقد بوده است یا ممتنع بوده است. بر پسر زید که عمرو بوده است پرداخت یک مثقال واجب است یا خیر علی مسلکنا؟
در اینجا گفته شود بر عمرو پرداخت مثقال واجب است، به دلیل استصحاب بقاء این مثقال در ملک صاحب آن که امام و ذریه طیبه باشند. این یک احتمال.
احتمال دوم این است که گفته شود که بر عمرو پرداخت یک مثقال از پنج مثقال واجب نمی باشد.
دلیل بر عدم وجوب، قاعده ید باشد، اصالة الصحه باشد، قاعده حیلوله باشد، قاعده تجاوز باشد.
آیا مضافا به این قواعد، راه دیگری دارید یا خیر؟ نکته این مطلب همین است.
یمکن ان یقال که طریق پنج اینجا وجود دارد و آن دلیل پنجم اصاله عدم وجوب خمس است به این بیان که اگر فروشنده مخالف بوده است، بر خریدار قطعا خمس واجب نیست و اگر شیعه معتقد بوده بر خریدار خمس واجب نیست، الان نمی داند که خمس این واجب است یا خیر که اینجا شک در تکلیف است که اصل برائت است.
پس دلیل عدم وجوب خمس در اینجا، به چهار چیز یک چیز اضافه می شود که اصاله عدم وجوب است.
نسبت به دلیل پنجم سوال این است که اگر ادله اربعه قبل مناقشه شد، با این دلیل پنجم می توانیم مشکله را حل کنیم یا خیر؟
شما بگوئید نسبت به یک مثقال دو اصل است:
1. استصحاب می گوید پرداخت خمس واجب است.
2. اصاله عدم وجوب خمس می گوید خمس واجب نیست.
قبل از اینکه بخرد، ملک امام بوده است و الان که خریده شک می کنید که ملک امام است یا خیر که استصحاب ملکیت است، این با عدم وجوب خمس تعارض دارد. در اینجا باید گفت استصحاب حکومت بر برائت دارد من غیر فرق که متخالفین باشند یا نباشند.
غرض ظاهرا و الله العالم در مورد بحث باید بگوئیم خمس واجب است چون استصحاب حکومت بر اصل برائت دارد و نوبت به برائت نمی رسد.
هذا تمام الکلام نسبت به فرع چهار در مسئله 2 که این فرع این بود نمی دانیم منتقل علیه کافر بوده است یا معتقد بوده است یا مخالف بوده است.
به دنبال این چندین فرض مطرح می شود که باید حکمش از قواعد قبل مشخص شود.
1. زید مرده است و یقین داریم که اشتغال ذمه به خمس داشته است، این فروض ارتباط به معدن ندارد، زید مرده است یقین داریم 50 هزار دستگردان کرده است و به دفتر بدهکار است، ورثه باید این را پرداخت کنند یا خیر؟
2. قالی از زید بوده است که در عین آن خمس بوده است، بر ورثه زید پرداخت آن واجب است یا خیر؟
3. زید مرده است که از او ماشینی مانده است که آن جزء فوائد نیست اما عوض آن است، پرداخت خمس آن بر ورثه واجب است یا خیر؟
اگر در این موارد پرداخت خمس واجب است، چه دلیلی دارد؟ اطلاق ادله خمس است یا استصحاب؟
عین سه فرض در مورد خرید پیاده کنید، بر مشتری پرداخت خمس در این سه فرض واجب است یا خیر؟
اگر واجب است بر مشتری خمس، دلیل آن را بیان کنید.
پس صورت عمل به تعلق خمس به مورث یا فروشنده، ش فرض شد.
دو صورت، صورت شک در اشتغال یادداشت کنید:
زید مرده است و از او 100 هزار به ورثه رسیده است و ورثه یقین دارند که پدر آنها 5 هزار خمس دو سال قبل بدهکار بوده است اما نمی دانند پدرش پرداخت کرده است یا خیر؟ اگر بر ورثه پرداخت خمس واجب است دلیل آن را بیان کنید و اگر واجب نیست دلیلش را بیان کنید.
فرض دوم زید مرده است و ورثه شک می کنند که پدرشان اشتغال ذمه به خمس داشته اند یا خیر؟ بر ورثه پرداخت خمس واجب است یا خیر؟
این هشت فرض شد که احکامش راحت است.
از اینجا به بعد توجه کنید:
عینی از اعیان به ورثه انتقال پیدا کرده است مثلا ماشینی از زید به عمرو به ارث رسیده است و یقین دارد که متعلق خمس بوده است و لکن شک دارد که زید خمس آن را پرداخت کرده است یا خیر، این دقت دارد، از قاعده ید استفاده کنیم یا خیر؟ تفصیل بین فروض بدهیم یا خیر؟
این دو صورت دارد:
1. عین منتقل شده است در بین سال بوده است.
2. ماشین از دو سال قبل دست زید بوده است و یقین داریم متعلق خمس بوده است و نمی دانیم این شخص مرده، خمس را داده است یا خیر.
این تقریبا صورت نهم بود که دو فرض دارد، در اثناء سنه مرده است یا بعد از سنه مرده است.
در اینجا در چه فرض از قاعده ید می توانیم استفاده کنیم و در چه فرضی خیر، در چه فرضی از قاعده حیلوله می شود استفاده کرد و در چه فرضی خیر، در چه فرضی از اصالة الصحه می شود استفاده کرد در چه فرض خیر و...
فرض کنید قاعده ید را توضیح دادیم در این دو فرض می توانیم استفاده کنیم یا خیر؟ چرا؟
صورت دهم این است که یقین داریم این ماشین از فوائد زید بوده است و خمس به آن تعلق گرفته است و الان شک داریم خمس آن واجب است یا خیر؟ چون نمی دانیم ماشین جزء سرمایه بوده است که خمس داشته باشد یا جزء ما یحتاج است که خمس نداشته باشد.
این هم دو فرض است: در سنه ربح و در غیر سنه ربح فرض کنید.
در این فرض از کدامیک قواعد اربعه می توانید استفاده کنید.
صورت یازده این است که ماشینی از پدر عمرو مانده است و نمی داند این را کسی به او بخشیده است یا عوض کسب بوده است، نمی داند به ارث به پدرش رسیده است یا به تجارت خریده است؟ ده مثقال طلا از مادرش مانده است نمی داند مهریه بوده است یا عوض از بافتنی بوده است؟ خمس را بدهد یا خیر اگر هدیه بوده است یا ارث بوده است یا مهریه خمس ندارد و اگر عوض کسب بوده است خمس دارد.
کل این فروض را اگر احاله کنید به صور شک و صور مرکبه شود که پدرش معتقد بوده است یا خیر، فروض خیلی زیاد می شود.
در کل این فروض یا باید از استصحاب استفاده کرد یا از قواعد اربعه.
هذا تمام الکلام در فرع چهار از مسئله 2.