73/07/12
بسم الله الرحمن الرحیم
/ خمس معادن/وحدت مخرِج
موضوع: وحدت مخرِج / خمس معادن/
الامر السادس فی اعتبار اتحاد المخرج و عدمه.
تارة مخرَج 20 مثقال طلا است یا به مقدار 20 مثقال طلا، نقره یا نفت یا عقیق است. در اینجا مخرج وحدت دارد و تمام نصاب از یک جنس است.
و اخری مخرَج از دو جنس است، فرض کنید معدنی است که دو جنس تحویل می دهد هم نفت تحویل می دهد و هم گاز، به مقدار 10 دینار نفت استخراج کرده است، قه مقدار ده دینار گاز استخراج کرده است. این 20 مثقال می گوئیم نصاب از دو جنس تشکیل شده است.
در این امثله می گوئیم مخرَج اتحاد جنسی ندارد و از جنس واحد نمی باشند.
لذا امر ششم در این است که وحدت مخرَج از شرایط نصاب می باشد یا خیر.
و الیه اشار سیدنا الاستاد فی التحریر بقوله: و لو اشتمل معدن واحد على جنسين أو أزيد كفى بلوغ قيمة المجموع نصابا على الأقوى.
یعنی اگر از معدنی دو جنس یا بیشتر استخراج شود، در تحقق نصاب اتحاد مخرج از شرایط نیست و به نصاب رسیدن مجموع کفایت می کند.
طبق فتوای سیدنا الاستاد در امثله قسم اول که جنس واحد بود، خمس واجب است در مثال قسم دوم هم خمس واجب است.
و الوجه فی ما افاده واضحٌ چون یا می گوئیم موضوع وجوب خمس آنچه که از معدن خارج شده است و عشرین دینار است و یا می گوئیم موضوع وجوب خمس فائده ای است که معدن به دست آمده است.
علی التقدیرین موضوع در مورد بحث پیدا شده است، چون کما اینکه طلای فقط از معدن خارج شده است، طلا و نقره هم خارج از معدن است ایضا، کما اینکه نقره فقط ما اخرج من المعدن است کذلک نفت و گاز ما اخرج من المعدن است.
کما اینکه 20 دینار فقط فائده حاصله از معدن است، کذلک نفت و گاز فائده حاصله از معدن است.
موضوع خمس فائده باشد یا ما اخرج من المعدن باشد، در هر دو محقق می شود.
پس کما اینکه در وحدت مخرج نصاب کفایت می کند در تعدد مخرج هم نصاب کفایت می کند.
الامر السابع فی انه یعتبر فی النصاب کون المخرج من معدن واحد أو لا یعتبر؟ هل الاتحاد المعدن از شرایط نصب است یا خیر؟ وحدت معدن از شرایط نصاب است یا خیر؟
تارة از معدن واحد به مقدار 20 مثقال مس خارج کرده است و اخری از معدن در طبس 10 مثقال و از معدن کرمان 10 مثقال خارج کرده است. 20 مثقال خارج شده است اما از دو معدن.
آیا اتحاد معدن و مخرج منه شرط است یا خیر؟
در این مسئله سه قول است:
قول اول: اتحاد معدن از شرائط نیست و هو الذی حکی عن الشهید در دروس و کاشف الغطاء فی التشریع و سید الشاهرودی در حاشیه به عروه.
نظریه دوم این است که اتحاد معدن از شرائط است و هو الذی یظهر من الجواهر و المحقق الهمدانی و الشیخ انصاری و سیدنا الاستاد در تحریر.
نظریه سوم تفصیل است بین معادن متقاربه و معادن متباعده و بین معادن من جنس واحد و معادن من جنسین فصاعدا.
کل معادنی که از جنس واحد باشند و نزدیک هم باشند، اتحاد معدن لازم نیست، مثلا یک طرف کوه مرمر تحویل می دهد و یک طرف دیگر مرمر تحویل می دهد. اینجا متقارب است و من جنس واحد است.
بعضی معادن است که دو معدن است که متقارب هستند و دو جنس تحویل می دهد.
بعضی معادن است که متباعد هستند و جنس واحد تحویل می دهند.
بعضی معادن است که متباعد هستند و جنس واحد تحویل نمی دهد.
این تفصیل می گویند اگر نزدیک هم باشند و از جنس واحد باشند، در این فرض اتحاد معدن از شرائط نمی باشد و اگر دو معدن متباعد از هم باشند و دو جنس مختلف تحویل می دهد، در این فرض اتحاد معدن از شرائط است.
این نظریه سوم از مرحوم سید در عروه استفاده می شود.
و الی ما ذکرنا اشار سیدنا الاستاد در تحریر بقوله: و لو كانت معادن متعددة لا يضمّ بعضها الى بعض على الأقوى و إن كانت من جنس واحد.
می گویند اگر دو معدن و لو نزدیک هم باشند و از جنس واحد باشند، خمس واجب نیست. مثلا یک طرف کوه نمک و طرف دیگر هم نمک تحویل می دهد خمس واجب نیست.
این اقوال در مسئله که سه قول در آن است.
دلیل کسانی که می گویند اعتبار معدن از شرائط نمی باشد، استفاده از اطلاق صحیحه بزنطی می باشد. کیفیت این استفاده به این گونه است که گفته بشود آنچه که از این صحیحه استفاده می شود این است آنچه که خارج شده است عشرین مثقال باشد.
هرگاه ما اخرج عشرین مثقال باشد خمس واجب است، کون الخارج عشرین مثقال نصاب است و در کل این فروض الخارج عشرین مثقال بوده است از دو معدن قریب باشد یا بعید باشد، من جنس واحد باشد یا نباشد، خارج عشرین مثقال بوده است.
بناءا علی هذا در صحیحه بزنطی موضوع وجوب خمس کون الخارج عشرین مثقال می باشد، در این صحیحه نظری به مخرج منه نبوده است، مخرج منه واحد باشد یا متعدد باشد، یک جنس تحویل بدهد یا 5 جنس تحویل بدهد. در جمیع فروض نصاب محقق شده است.
پس باید گفت اتحاد معدن از شرایط نمی باشد.
کیفیت دوم این است که گفته بشود مستفاد از صحیحه این است آنچه که انسان غنیمت از معادن برده است، عشرین مثقال خمس دارد، موضوع فائده حاصله از معدن است، این روایت می گوید فائده ای که انسان از معدن برده است این خمس دارد، آنچه که از معدن خارج شده است خمس دارد که معدن دخالت در موضوع دارد بخلاف تقریب اول که دخالت ندادیم.
در تقریب دوم معدن یا تمام موضوع است یا جزء الموضوع است.
آنچه که از معدن عشرین مثقال باشد خمس دارد این موضوع است. در اینجا فرق ندارد معدن واحد باشد یا متعدد باشد، چون معدن اسم جنس است و بر واحد و متعدد اطلاق می شود.
معدن متعدد باشد یا واحد باشند نزدیک باشند یا نباشند، مخرَج از جنس واحد باشد یا خیر، معدن صادق است.
بناءا علی هذا در جمیع فروض می گویند اذا بلغ ما اخرج عشرین دینار، نصاب محقق شده است.
فعلیه مرحوم کاشف الغطاء و صاحب مدارک علی وجه و شهید در دروس می فرمایند لا فرق بین معدن واحد و بین معدن متعدد، نزدیک باشند یا دور باشند.
الی هنا به این نتیجه می رسیم که کسانی که می گویند اتحاد معدن شرط نمی باشد تمسک به اطلاق صحیحه بزنطی کرده اند.
دلیل بر نظریه دوم که اشتراط اتحاد است باز هم صحیحه بزنطی است و کیفیت آن سیاتی ان شاء الله تعالی.