« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدحسن مرتضوی

1401/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

سجده سهو ترک شده/سجده سهو /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/سجده سهو /سجده سهو ترک شده

 

مسأله 4: «تجب المبادرة في سجود السهو بعد الصلاة، و يعصي بالتأخير و إن صحت صلاته، و لم يسقط وجوبه بذلك و لا فوريّته فيسجد مبادرا، كما أنه لو نسيه مثلا يسجد حين الذكر فورا، فلو أخر عصى»[1]

فرع پنجم: انجام سجده سهو ترک شده

سیدنا الاستاد می فرمایند: «فيسجد مبادرا»[2]

این نتیجه چند سوال است:

1. کسی که سجده سهو را عمدا ترک کرده است، مثلا در نماز صبح سجده سهو واجب شده و عمدا نمی خواند، در وقت نماز ظهر، انجام سجده سهو واجب است یا خیر؟ اگر معصیت کرد باید توبه کند و قضاء دارد یا خیر؟

2. در وقت نماز ظهر که یادش آمد و تصمیم بر انجام گرفت، انجام این سجده سهو در وقت ظهر، واجب فوری است یا خیر؟ انجام بفرمایید واجب است، اما فوری است یا خیر؟ کسی که عصیان کرده است، سجده سهو مثل نماز زلزله است که فورا ففورا است و دیگر وقت ندارد؟

در جمله فیسجد مبادرا این دو فرع باید گنجانده شود، هل الوجوب ثابت او لا؟ فوری أو لا؟

سیدنا الاستاد می فرمایند هم واجب است هم فوری است.

در این فرع، دو نظریه است:

نظریه اولی: سجده سهو هم واجب است و هم فوری است، صاحب جواهر به این قول اشاره می کند، ایشان به دنبال نفی شرطیت می گوید: «نعم يجبان فورا كما عرفت، فيأثم لو أخرهما عمدا و يأتي بهما في ثاني الأوقات أو ثالثها كما لو نسي، و لا تسقط الفورية أيضا بالتأخير كما هو ظاهر الموثق و الفتاوى إن لم نقل إن الأصل في كل واجب فوري ذلك، و لا ينافيه ما في ذيله من التأخير حتى تطلع الشمس»[3]

کما عرفت سه کلمه بود: در حال جلوس باشد بعد از سلام باشد و قبل از انجام منافی باشد، یعنی واجب است فوری و اگر فرد عمدا نخواست انجام بدهد، معصیت کرده است و باید این را نظیر نماز زلزله فورا ففورا انجام بدهد و فوریت ساقط نمی شود.

نظریه دوم: اگر معصیت کرد، در ساعات بعد سجده سهو واجب نیست، این نظیر میتی است که گرگ خورده است و نماز میت واجب نیست لعدم الموضوع. صاحب جواهر به این نظریه اشاره کرده است: «و أنها بعد السلام و قبل الكلام و أنت جالس و إذا سلمت و نحو ذلك مما هو ظاهر في أن وقتهما هذا لا مدة العمر، و بتوقف البراءة اليقينية عن الشغل اليقيني على فعلهما»[4] یعنی این از موقتات است و اگر قضاء بخواهد واجب باشد، دلیل می خواهد، سجده سهو نماز صبح باید بعد از نماز صبح باشد نه ظهر.

خود صاحب جواهر از این حرف جواب داده است: «لعدم ظهور التوقيت من الأخبار المزبورة، بل هي مجرد فورية كما لا يخفى على من لاحظها، خصوصا بعد فهم الأصحاب»[5]

از این دو کلمه معلوم می شود که احتمال موقتات است، به قرینه این دو کلمه اگرچه قائل نداشته باشد.

نتیجه ما ذکرنا این است که هر دو فرض ساقط است، وجوب اتیان ساقط است چون وقتش تمام شده است و فوریت هم از ساقط است چون موضوع نیست. پس از این احتمال مشخص می شود که وجوب و فوریت هر دو ساقط است.

فعلیه از ما ذکرنا دو فرع بیان شد، احتمالات در مسئله ذکر شد، موقت یا غیر موقت، بقاء وجوب و عدم وجوب، بقاء فوریت و عدم فوریت، این اصل فرع پنج در مسئله چهار.

کل این فروع مترتب بر بحث سابق است، سابق تقدم الکلام که سجده سهو وجوب فوری دارد یا خیر که مرحوم نراقی می گوید ندارد و مشهور می گویند دارد و اگر بگوئیم نداریم، کل این فروع ساقط است و وجهی برای این دو فرع نمی ماند.

فعلیه لابدّ از ذکر دلیل بر این دو احتمال:

دلیل احتمال دوم(ساقط بودن): دلیل این احتمال بیان شد که جواهر می گوید ظهور کلمات در توقیت است و وقتی توقیتی باشد برای انجام آن بعد از وقت، دلیل می خواهد و لذا بعضی از محققین فوریت را قبول کرده اند اما قضاء را رد کرده اند.

ادله نظریه اول:

دلیل اول: استصحاب؛ اگر بگوئیم ادله ظهور در توقیت ندارد و فوریت عرفیه را می گوید، مفاد کلمات ثلاثه، اعتبار فوریت است و تقیید دلیل می خواهد و لذا صاحب جواهر فرمود لعدم ظهور التوقیت من الأخبار، در نتیجه شک داریم که وجوب باقی است یا خیر و لا تنقض الیقین بالشک می گوید وجوب باقی است. و استصحاب بقاء فوریت، مفادش این است که سجده سهو وجوب فوری دارد.

پس دلیل نظریه دوم بعد از اجمال کلمات ثلاثه، استصحاب بقاء وجوب و بقاء فوریت است.

این اهم ادله ای است که برای این نظریه گفته شده است.

دلیل دوم: تمسک به اطلاقات.

اشکال: اگر ظهور در توقیت ندارد، لا اقل در این است که اجمال داشته باشد.

دلیل سوم: موثقه عمار در باب 3 خلل: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ صَلَّى ثَلَاثَ رَكَعَاتٍ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهَا أَرْبَعٌ فَلَمَّا سَلَّمَ ذَكَرَ أَنَّهَا ثَلَاثٌ قَالَ يَبْنِي عَلَى صَلَاتِهِ مَتَى مَا ذَكَرَ وَ يُصَلِّي رَكْعَةً وَ يَتَشَهَّدُ وَ يُسَلِّمُ وَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ وَ قَدْ جَازَتْ صَلَاتُهُ»[6]

سوال می کند که اگر کسی سجده سهو رو فراموش کرد، امام می فرماید هر وقت یادش آمد انجام بدهد، اگر در سهو وجوب و فوریت باقی است، در صورتی که عمدا نیاورده است، به طریق اولی وجوب و فوریت باقی است.

این استدلال در زیادی از کلمات است، من جمله در همین صفحات مورد بحث جواهر که تمسک به موثقه عمار شده است، منتها تارة برای ابطال شرطیت به آن استدلال شده است که در روایت می گوید نماز صحیح است و سجده سهو رو انجام بدهد.

جواهر از چند جهت به این موثقه استدلال کرده است.

عبارت «و لیسجد سجدتی السهو» می گوید هر وقت یادش آمد، سجده سهو را انجام بدهد، اگر در مورد سهو وجوب ساقط نشده است، در صورت عمد به طریق اولی ثابت می شود.

اشکال: اولویت صحیح نیست، نماز وقتی قضاء شده، دلیل بر وجوب می خواهد، در سجده سهو هم همین است، در مورد، سهو دلیل بر قضاء داریم اما استدلال به این دلیل در مورد عمد، خلاف ضوابط است.

فرع ششم: فراموشی سجده سهو

سیدنا الاستاد می فرمایند: «كما أنه لو نسيه مثلا يسجد حين الذكر فورا، فلو أخر عصى»[7]

این در واقع سه فرع است، در مورد عصیان، انجام واجب است، در مورد عصیان، فوریت واجب است، در مورد عصیان اگر ترک کرد، عاصی است. هم اصل وجوب در مورد نسیان و هم فوریت در مورد نسیان و هم اینکه ترک فوریت در مورد نسیان، عصیان دارد.

دلیل بر این سه فرع، موثقه عمار است که در بالا ذکر شد. اصل وجوب با «و لیسجد سجدتی» ثابت می شود و موردش نسیان است. در مورد سهو همچنین وجوب باقی است و استصحاب می گوید فوریت باقی است و با وجود فوریت، تقدم الکلام که با ترک فوریت، عصیان است.

فعلیه در مسئله 4، شش فرع بیان شد البته بعضی از فروع، خودش چند فرع است.


[1] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج1، ص214.
[2] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج1، ص214.
[3] جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج12، ص459.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج12، ص458.
[5] جواهر الکلام، محمد حسن نجفی، ج12، ص458.
[6] وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج8، ص203، ابواب الخلل فی الصلاة، باب3، ح14.
[7] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج1، ص214.
logo