تبلیغ بدون زبان/فضایل امام صادق علیه السلام /کونوا مع الصادقین

موضوع: کونوا مع الصادقین/فضایل امام صادق علیه السلام /تبلیغ بدون زبان

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[1] خداوند متعال در این آیه شریفه دو تا پیام را در قالب دو فرمان و دو دستور به مومنین ابلاغ فرموده اند:

پیام اول تقوی و پرهیز گاری و از ارتكاب حرام و ترک واجب و ارتكاب مشتبهات:

در ارتباط با این مسائل جانب حق را رعایت کردن فرائض رو انجام بده انسان از حرام ها و مشتبهات اجتناب کند.

پیام دوم در قالب دستور دوم همراهی کردن با صادقین است همراه صادقین بودن و از آنهافاصله نگرفتن.

این دو پیام در قالب دو دستور در اینجا اگر بخواهیم قدری به معنای صادق و صادقین نزدیک بشیم در دو جا باید سیری عقلانی تتبع و بحث دقیقی کنیم یکی در فضای آیات از منظر آیات صادق و صادقین بر چه مواردی تطبیق شده و حقیقت صادق و صداقت چگونه تفسیر شده یکی از آیاتی که صادقین را برای ما معرفی می کند و ابعاد مختلف اعتقادی و اخلاقی و عمل کرد مسئولانه ی آنها را میفرماید آیه صد و هفتادو هفت بقره است ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ﴾[2] بعد از اینکه ایمان انسان های مورد قبول را و متعلقات ایمان را بیان می کند عمل آنها را که اقامه نماز است و جهادمالی آنها را که ایتای زکات است و جهاد جانی آنها راکه حضور جدی و واقعی در عرصه های جنگ ﴿فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ﴾[3] بعد از ایمان و عمل آنها جهاد مالی و جهاد جانی آخر می فرماید ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[4] صداقت یعنی از حیث ایمان و اعتقاد به تمام مقدسات باور داشتن و از حیث عمل جهاد مالی و جهاد جانی داشتن و از حیث اخلاقی صبور بودن و استقامت داشتن این یکی از آیاتی است که می تواند و کونو مع الصادقین را تا اندازه ای برای ما مشخص کنه که صادقین چه انسان های ممتاز برجستگی های آنها؟چیست عرصه دوم و ساعت دومی که برای نزدیک شدن به حقیقت صادقین مفید است روایات فریقین است صادقین را تفاسیر اهل سنت در المنصور در دو روایت یکی را از ابن عباس می گوید مقصود از صادقین علی علیه السلام است دو روایت صاحب اسباب النزول یا شواهد التنزیل از علمای اهل سنت چندین روایت در تفسیر یا تطبیق و کونو مع الصادقین بر علی ابن ابی طالب علیه السلام یا بر علی و اولاد معصومینش علیه السلام در تفسیر خاصی روایات زیادی داریم که اون روایات صادقین را تطبیق کرده اند بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اوصیای معصومش یا بر اهل بیتش پس وکونوا مع الصادقین یعنی با علی و اولاد معصوم یا همراه با پیامبر و اوصیای معصومش و اهل بیت معصومش علیهم السلام قهرا و قطعا امام صادق علیه آلاف التحیت و الثنا مصداق قطعی و روشن این آیه است و این روایات ببینیم اینکه امام دستور داده همراه اینها باشید اینها چه انسانهایی بودن چه برنامه هایی داشتن و در تاریخ چه کارنامه های درخشانی برای بشریت به ارمغان آوردند آن وقت ملاک و راز و رمز این آیه شریفه که دستور به همراهی می دهد روشن می شود معلوم می شود که بشر اگر از امام صادق علیه السلام باید تبعیت بکنه چرا تبعیت تبعیت از علم است از تقوا و فضیلت محدث قمی از شیخ مفید از برجسته ترین رؤسای فکری و اعتقادی شیعه نقل می کند که امام صادق ۴ هزارشاگرد ثقه در ابعاد مختلف در عرصه کلام ،تفسیر ، فقه و در عرصه های مختلفی که بشر آن روز به آن نیاز داشت برجسته ترین دانشمندان را تحویل و در اختیار جامعه قرار داد هر کس هر شبهه ای در راستای دین ستیزی داشت پاسخ اون شبهه را به صورت قاطع و قانع کننده از امام صادق علیه السلام و شاگرد دریافت می کرد از نظر تربیت انسان های فرهیخته این خدمت بزرگ را کرد رئیس فرقه مالکی اعتراف می کند که مثل امام صادق علیه السلام من کسی را ندیدم هیچگاه او را نمیدیدی جز یا در روزه یا در حال نماز یا در حال عبادت و عبادت و انجام کار خیر عبادات شور انگیزی که اون حضرت داشت در توصیف توصیف همین امام مالکیه چه گونه اعمال عباری را انجام می داد که دیگران به عبادت لذت ایمان اونها و در ذائقه جان اونها می نشست طور که امام ابی حنیفه اعترافی دارد اعترافی دارد شنیدنی می گوید منصور منصور دوانقی یکی از خلفای کینه توز نسبت به اهل بیت از بنی عباس بود علمای مختلف را جمع کرده بود بسیج کرده بود و به اونها گفته بود جعفر ابن محمد بسیار جاذبه دارد نفوذ می کند دل ها را به خود شوقمند می کند کاری کنید این جاذبه را از طریق مطالعه بحث کردن مناظره و القای شبعات و کسر شخصیت علمی و اخلاقی او این جاذبه را اگر نمی توانید محو کنید لااقل کنترل کنید کاهش بدید به خود من گفته بود تتبع کن استقسا کن شبهه های فضاشکن و را پیدا کن تا یک روز که به تو گفتم از این شبهه ها و القای اونها برای برای بستن دست و پای العیاذبالله امام صادق علیه السلام استفاده کنید میگه یک روز در منصور در حیره بود از من دعوت کرد رفتم وارد مجلس شدم در سمت جعفر ابن محمد علیه السلام نشسته بود هیبت و دولت و جذبه شخصیت امام صادق آن چنان من را تحت تاثیر قرار داد که منصور را نمیدیدم منصور به من گفت بنشین برای اینکه قدری من به خود بیام و اون سلطه معنوی حضرت بر من فروکش کنه به امام صادق علیه السلام فرمود این ابو حنیفه است به ابو حنیفه نگفت این جعفر ابن محمد به امام صادق علیه السلام گفت این ابو حنیفه است او را می شناسی تا اینکه شخصیت کاذب ابو حنیفه را در ذهن امام برجسته کنه حضرت فرمودند بله من اورا می شناسم منصور به ابو حنیفه دستور داد سوالات رو طرح کن منصور به طرح سوالات و سیر طرح سوالات و مجال سوالات مجال یعنی فرجام این مجلس فکر می کرد و بر اساس برآورد خودش پایان کار را به نفع من فروکش کنه اما هر سوالی که مطرح می شد امام در پاسخ اول مشرب علمای حجاز را می گفت اون علمایی که اونجا مطرح بودند و در اونجا قرارگاه ضد ولایت و ضد قرآن در راستای حس بنا کتاب الله را داشتند مبنای اونها رو می گفت بعد مبنای عراقی ها که ابو ابی حنیفه در این سلسله بود بعد که پاسخ اون سوال و حل اون شبهه را بر اساس مبانی دیگران می گفت مبنای خودش را امامت در این زمینه .رسالت در این زمینه چی میگه در پایان همه عقده ها مطرح و منصور ناکام از رسیدن به اون مقصود باطلش این را جواب نگفت علماء نتونستن از عهده تسخیر این عقاب تیز پرواز و این سیمرغ قاف نشین برآیند اونجا که عقاب پربریزد از پشه لاغری مثل این علمای زبان به مزد دست ساز دستگاه بنی عباس چه خیزد این را جواب نگفت آزارها و اذییت هایی که نسبت به امام از قبل داشت حالا تشدید شد همون بود که دستور میداد شبانه به خانه امام حمله کنند با پای برهنه سر برهنه امام رو کشان کشان زبانم لال با خفت به قصر بیارن و به قصر که می آمد از پیش شمشیری و جایگاهی برای به شهادت رساندن اما چه پیش می آمد که از این تصمیم خبیث منصرف می شد با شمشیر تصمیم داشت امام را به شهادت برسانند با تهدید و توهین وارد مجلس ولی با احترام امام را بدرقه می کرد چه پیش می آمد ماجرا هایی نقل شده ماجرا هایی نقل شده سرانجام امام را مسموم کرد مسموم کرد و امام هفتم شهادتش رو که بعد از شهادت چه شد شهادت چه شد توضیحی داده است چگونه او را چگونه او را کفن کردم کجا او را دفن کردم عزیزان من بیانی دارد امام صادق علیه الصلواةوالسلام این بیان باید مبنای کار ما باشه در تبلیغ، تبلیغ دین، تبلیغ مذهب، تبلیغ قرآن، تبلیغ و ترویج از انقلاب شکوهمند اسلامی و تقویت نظام که یادگار فقیه متضلع عالم تشیع بنیان گذار جمهوری اسلامی و نظام مقدس اسلامی و یادگار شهدا ما اگر می خواهیم تبلیغ کنیم ترویج بکنیم باید این پیام را نصب العین آویزه گوش و مبنای عمل خودمون قرار بدیم اون تبلیغ اون پیام چیه ببینید چقدر پیام زیبا عملیاتی و خوب «كونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» حدیث چهارم از باب الورع در کافی در سند مجلسی اعلی الله مقامه فرموده است این حدیث صحیح است تحققی دارد تحقیق واژگانی هم واژگانی هم دارد ادامه حدیث این است وقتی که می فرماید که می فرماید «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»[5] مردم را به دین به مذهب به ارزش ها دعوت کنید اما نه باللسان لی فیکم الورع امام باید شما را نماد ورع ورع یعنی چی تقوا داریم و ورع یا الذین آمنوا اتقو الله و کونوا مع الصادقین تقوا یعنی ترک محرمات ورع فرموده ترک مشتبهات و ترک مالا ینبغی نه تنها از حرام ها بلکه از مشتبهات نه فقط از مشتبها ما ینبغی در یک روایت دیگه یا در تفسیرش اومده و ترک بعض المباحات مردم اگر شما می خواهید تبلیغ دین بکنید باید در شما ورق ببینن فیلم بازی کردن دعوت به دین نیست .ورع داشتن بعد والاجتهاد مردم باید در شما اجتهاد ببینند یعنی چی؟ بزل الجهاد با طاقت تمام توان خودتون را به کار بگیرید در انجام فرائض دینی اجتهاد یعنی نهایت تلاش کردن برای انجام واجبات این دو در شما و ببینند در شما تلاش جدیت کوشا بودن و مسئله سوم والصدق کونو مع الصادقین در شما صداقت ببینند والخير شما منبع فیاض خیر رسانی باشید خیر بعد می فرماید در آخر می فرماید دعا داعیه ای. در داعیه اای مبالغه است داعیه یعنی اون که داعی مردم میشه مشوق مردم میشه محرک مردم میشه و مردم را نسبت به دین و انقلاب و حوزه و روحانیت و مرجعیت شوقمند میکند این ا است حوزه علمیه مرکز تولید ورع مرکز تولید اجتهاد مرکز تولید صدق و مرکز تولید خیرخواهی دعوت مردم بغیر زبان یعنی ارزش ها را در خودتان و در محیط پیرامونی خودتون نهادینه کنید آدم چقدر باید تعصب بخوره که بسیاری از کسانی که ملبسند دانسته یا نداسته در مورد تبلیغ از حجاب سخنانی می گویند که نباید بگویند تحقیق شده نیست احساساتیست نه تنها در مورد حجاب در مورد بسیاری از واجبات فردی و اجتماعی سخنانی می گویند که از اونها مورد توقع و انتظار نیست اولا اونطور که در این پیام منعکس است در مقام تبلیغ باید تبلیغ غیر زبانی مان برجسته باشه و همین معنایی که امام فرمودند در رفتار ما در عمل ما در اخلاق ما در منش ما در روش ما در اتخاذ مواضع عملی ما آنها تدین ما و اعتقاد ما و اخلاق ما را مشاهده کنند چون «دو صد گفته چون نیم کردار نیست »ما اگر می خواهیم مردم رو علاقه مند بکنیم به دین و تشیع و مذهب و امام زمان علیه آلاف التحیة و الثنا باید سرلوحه این کارهای ما برنامه قرار دادن این پیام امام صادق علیه السلام باشد خداوند متعال ان شاء الله به همه ما توفیق بده که زندگی پیشوایان دینی و عشق و سوز و دغدغه مندی آنان را نسبت به هدایت مردم مطالعه کنیم و از اون زندگی ها درس بگیریم و رخوت و سستی و و بی انگیزگی را به طور کلی در خودمان بمیریم و انگیزه ها رو تقویت کنیم ان شاءالله وصلی الله علی محمد و آله .