1404/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکالات استعمال لفظ در شخص لفظ/الوضع /المقدمة
موضوع: المقدمة/الوضع /اشکالات استعمال لفظ در شخص لفظ
اشکالات استعمال لفظ در شخص لفظ
اشکال اول: متباین بودن حاکی ومحکی
حاکی و محکی دو امر متباین و متغایرند و استعمال لفظ در لفظ لازمه اش این است که دو امر متباین و متضاد باهم متحد بشوند . صاحب کفایه گفتند این اشکال را به این صورت دفع می کنیم : تغایر اعتباری و لحاظی هم کافی است. به همین اندازه تغایر کفایت می کند و اتحاد متقابل و متضاد پیش نمی آید.
اشکال دوم: بدون موضوع بودن قضیه
هر قضیه ای از سه عنصر موضوع، محمول و نسبت تشکیل می شود وبین قضیه خارجیه و ذهنیه فرقی نیست. وقتی موضوع کاشف و حاکی نداشت و قضیه بدون موضوع می ماند . در جواب گفتند: در قضایای متعارف سه مطلب داریم: قضیه لفظیه( از صورت به خارج می روید)، قضیه ذهنیه( صورت زید خارجی و قیام خارجی در ذهن ایجاد می کند و سپس به خارج منتقل می شوید)، انطباق این قضیه بر خارج یعنی مطابق زیدٌ قائمٌ و امثال این قیه های متعارف. یعنی در حقیقت ما یک قضیه لفظی داریم متعاقب آن صورتی که در ذهن ما به واسطه این قضیه لفظی به وجود میآید و بعد از اینکه این صورت به وجود آمد، انطباق در خارج محقق میشود انطباق بر خارج ولی در قضایای مثل مانحن فیه که لفظ را در لفظ استعمال میکنیم و حاکی ندارد.اینجا دیگر انطباق بر خارج نیست.نه اینکه موضوع نداشته باشد.
در قضایای منطقیه واقع در عالم ذهن است ولی در قضایای علوم مثل زید قائم مابه ازای خارجی دارند .
خارج در زید قائم و انسان نوع صادق اند ومیزان صدق در آن ها متفاوت است .
تفاوت بین کلمه استعمال و اطلاق
استعمال کاربردش محدود است که در معنای خودش استعمال می شود: الاسد یستعمل فی الحیوان المفترس
گاهی در معنای خودش استعمال نمی شود مثل الانسان نوع که یک عنوانی را بر عنوانی دیگر حمل کردید این حا اطلاق است واطلاق اعم از استعمال است.