1403/09/03
بسم الله الرحمن الرحیم
مسلوب العباره بودن صبی/أركان الإجارة /كتاب الإجارة
موضوع: كتاب الإجارة/أركان الإجارة /مسلوب العباره بودن صبی
شیخ انصاری برای اثبات شرطیت بلوغ به ادله ای تمسک کردند : شهرت فتوایی، اجماع منقول از غنیه ولیّ اجازه بدهد صحیح نیست. ار تذکره مطلبی نقل کردند فرموده صبی مسلوب العباره است به این معنی در معامله ولی تمام کارها را ولی انجام بدهد و فقط به صغیر بگوید تو انشاء بکن در ایجا هم معامله صحیح نیست نتیجه این می شود که صبی مسلوب العباره است. صبی مثل نائم و هازل است. از کلام تذکره شیخ استظهار کرده است که صبی مسلوب العباره است وقتی مسلوب العباره شد معامله صبی درست نیست. « و عن التذكرة: أنّ الصغير محجور عليه بالنصّ و الإجماع سواء كان مميّزاً أو لا في جميع التصرّفات إلّا ما استثنى، كعباداته و إسلامه و إحرامه و تدبيره و وصيّته و إيصال الهديّة و إذنه في الدخول، على خلافٍ في ذلك»[1]
افعال دو قسم اند:
1. عنوان تصرف بر آن ها اطلاق می شود .
2. عنوان تصرف برای آن اطلاق نمی شود. کسی که فقط صیغه را اجرا بکند تصرف اطلاق نمی شود.
با توجه به استثنا ومقدمه در چند چیز صبی محجور نیست یعنی اجماع بر حجرش نیست گرچه اختلاف است: عبادات صبی : خیلی را عبادات صبی را صحیح می دانند. در احرام واسلامش اختلاف است. تدبیرش هم قول به صحت دارند
مستثنیات: پدر صبی می خواهد هدیه ای را به شخصی بفرستد این جا صبی مثل باد و طوفان است یا باز کردن درب منزل .
علامه آمده از جمیع تصرفات این اموررا استثا کرده و استثناء اخراج حکمی است . در مورد آخر هم شامل می شود پس انشاء صبی را هم انشاء صبی شاملش می شود. پس صبی مسلوب العباره است.
اگر حجر شامل انشاء صبی نمی شد استثنا می کرد
«و استثناء إيصال الهديّة و إذنه في دخول الدار، يكشف بفحواه عن شمول المستثنى منه لمطلق أفعاله؛ لأنّ الإيصال و الإذن ليسا من التصرّفات القوليّة و الفعليّة، و إنّما الأوّل آلة في إيصال الملك كما لو حملها على حيوان و أرسلها، و الثاني كاشف عن موضوعٍ تعلّق عليه إباحة الدخول، و هو رضا المالك.»[2]