1403/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
اشتراط العلم بقدر المثمن/الشرط الرابع: العلم بالعوضین /شروط العوضین
موضوع: شروط العوضین/الشرط الرابع: العلم بالعوضین /اشتراط العلم بقدر المثمن
متن کتاب: ثمّ إنّ الحكم في المعدود (1) و وجوب معرفة العدد فيه (2)، حكم المكيل و الموزون (3) بلا خلاف ظاهر.
و يشير إليه (4) بل يدلّ عليه تقرير الإمام عليه السلام في الرواية الآتية المصرّحة بتجويز الكيل في المعدود المتعذّر عدّه (5).
1. ای ما من شأنه ان تکون معدوداً.
2. ای فی المعدود.
3. ای فی وجوب معرفة الکیل و الوزن فیهما.
4. ای وجوب معرفة العدد فی المعدود.
5. مراد از این روایت، روایت ابن مسکان از امام صادق (ع) است که می گوید: «انّه سئل عن الجوز لا نستطیع أن نعدّه، فیكال بمكیال ثمّ یعدّ ما فیه، ثمّ یكال ما بقی على حساب ذلك العدد، قال: لا بأس به»[1] .
مرحوم مصنّف می فرمایند سؤال سائل مشتمل بر دو مطلب است: یکی اینکه نزد سائل مفروغٌ عنه می باشد که کالای معدود یعنی کالایی که در بازار با شمارش معامله می شود باید شمارش گردد و در صورت امکان شمارش، کیل برای اندازه گیری آن کافی نیست و مطلب دوّم اینکه در صورت زیاد بودن مقدار کالای معدود به حدّی که شمارش آن مقدور نباشد، سیره متشرّعه آن است که یک کیل از کالا را می شمارند و بعد کالا را کیل می کنند و تعداد کلّ کالا را به صورت تقریبی با ضرب تعداد یک کیل در تعداد کیل هایی که کالا مشتمل بر آنها بوده است، محاسبه می نمایند، حضرت نیز در پاسخ با جمله «لا بأس به» هم مطلب اوّل یعنی اعتبار عدّ معدود در صحّت بیع را که مفروغٌ عنه راوی بوده تقریر می نمایند و هم مطلب دوّم را که سیره متشرّعه می باشد امضاء می نمایند.
متن کتاب: و يظهر من المحكي عن المحقّق الأردبيلي المناقشة في ذلك (1) بل الميل إلى منعه (1) و جواز بيع المعدود مشاهدة، و يردّه (2) رواية الجوز الآتية (3).
1. ای وجوب معرفة العدد فی المعدود.
2. ای یردّ ما حُکِیَ عن المحقّق الأردبیلی من المناقشة.
3. مراد از روایت جوز، همان روایت ابن مسکان از امام صادق (ع) است که می گوید: «انّه سئل عن الجوز لا نستطیع أن نعدّه، فیكال بمكیال ثمّ یعدّ ما فیه، ثمّ یكال ما بقی على حساب ذلك العدد، قال: لا بأس به»[2] و همانطور که گذشت، مفروغٌ عنه سائل، اعتبار عدّ در صحّت بیع معدود بوده است و حضرت در این روایت، این اعتقاد او را تقریر می نمایند.
ممکن است گفته شود استدلال مرحوم مصنّف به این روایت برای ردّ فرمایش مرحوم محقّق اردبیلی مبنی بر جواز بیع جوز بالمشاهده صحیح نیست، زیرا این روایت نهایتاً دلالت بر آن دارد که در صورت امکان عدّ جوز، کیل کردن آن صحیح نیست، ولی دلالت بر آن ندارد که بیع آن بالمشاهده جایز نمی باشد، زیرا استدلال به عدم کفایت کیل از عدّ در صورت امکان عدّ برای اثبات عدم کفایت مشاهده در صورت امکان عدّ از قبیل تمسّک به مفهوم لقب بوده و مفهوم لقب حجّت نمی باشد[3] .
پاسخ آن است که اساساً این استدلال از قبیل مفهوم لقب نیست، بلکه از قبیل تقریر اعتقاد سائل می باشد به این بیان که دو امر برای سائل در این روایت مفروغٌ عنه می باشد: اوّل آنکه در صورت امکان عدّ جوز، عدّ در صحّت بیع جوز معتبر می باشد و دوّم آنکه در صورت عدم امکان عدّ جوز، متشرّعه جوز را با کیل معامله می نمایند؛ از مجموع این دو اعتقاد، اعتقاد ثالثی برای سائل متولّد شده و مفروغٌ عنه او خواهد بود و آن اینکه چه امکان عدّ جوز وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد، بیع جوز بالمشاهده صحیح نیست. امام صادق (ع) در این روایت با عبارت «لا بأس به» هر سه اعتقاد او از جمله اعتقاد سوّم او را تقریر نموده و مثلاً نمی فرمایند چه امکان عدّ وجود داشته باشد و چه امکان عدّ وجود نداشته باشد، بر خلاف اعتقاد سوّم تو مشاهده برای صحّت معامله جوز کافی بوده و بر خلاف اعتقاد اوّل و دوّم تو نیازی به عدّ در صورت امکان عدّ و کیل در صورت عدم امکان عدّ وجود ندارد و همین تقریر امام (ع) در این روایت دلالت بر عدم کفایت مشاهده در بیع جوز و ردّ مبنای مقدّس اردبیلی «رحمة الله علیه» خواهد نمود.
متن کتاب: و المراد بالمعدودات ما يعرف مقدار ماليّتها بأعدادها كالجوز و البيض، بخلاف مثل الشاة (1) و الفرس (2) و الثوب (3).
و عدّ العلّامة البطيخ (4) و الباذنجان في المعدودات حيث قال (5) في شروط السلم (6) من القواعد: و لا يكفي (7) العدّ في المعدودات، بل لا بدّ من الوزن في البطّيخ و الباذنجان و الرمّان، و إنّما اكتفى بعدّها (8) في البيع (9) للمعاينة (10)» انتهى.
1. زیرا مقدار مالیّت شاة به وزن آن است نه به تعداد آن.
2. زیرا مقدار مالیّت فرس، به سلامتی و مهارت آن است که مثلاً اسب جنگی است یا اسب مسابقه است یا اسب بارکش است یا غیر آنها، نه به تعداد آن.
3. زیرا مقدار مالیّت ثوب به جنس آن است که مثلاً از پنبه است یا از کتان است یا غیر آنها و همچنین به نحوه و کیفیّت بافت آن می باشد، نه به تعداد آن.
4. «بطّیخ» به معنای هندوانه می باشد
5. ای العلّامة رحمه الله.
6. ای شروط صحّة بیع السلم.
7. ای فی صحّة السلم.
8. ای عدّ هذه المذکورات من البطّیخ و الباذنجان و الرمّان.
9. ای بیع النقد.
10. یعنی وجه اینکه این کالاها در بیع نقد با عدد معامله می شوند آن است که این کالاها در بیع نقد دیده می شوند و کیفیّت و کمّیّت هر کدام از آنها معلوم است، به خلاف بیع سلم که معلوم نیست مثلاً گردوهای این باغ امسال ریز می شوند یا درشت، لذا در بیع سلم عدّ کفایت ننموده و وزن لازم می باشد، امّا در بیع نقد، این امور از قبیل معدودات هستند و عدّ در مورد آنها کافی می باشد.