« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد احمد مبلغی

1404/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع شناسی بانکداری اسلامی/بانکداری اسلامی /فقه مقارن

 

موضوع: فقه مقارن/بانکداری اسلامی /موضوع شناسی بانکداری اسلامی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة والسلام علی سیدنا و نبیّنا أبی‌القاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الطّیّبین الطّاهرین الهداة المَهْدین.

لزوم مقارنه فقه بانکداری

ین پرسش مطرح است که آیا مقایسه فقه بانکداری اسلامی با بانکداری متعارف ضرورتی دارد؟ پاسخ بی‌تردید مثبت است و اهمیت بسیار بالایی دارد.

نخست آنکه اصل مقارنه خود موضوعیت دارد؛ به‌ویژه برای نهادهایی که در تعامل با اندیشمندان اهل سنت قرار می‌گیرند و می‌خواهند در عرصه امت اسلامی سهمی در تولید و تبادل اندیشه‌های فقهی داشته باشند. ورود به حوزه‌های مقارن اگرچه در مواردی ممکن است چندان پررنگ نباشد اما امری اجتناب‌ناپذیر است.

از سوی دیگر، در حوزه بانکداری اسلامی اهمیت این مقارنه دوچندان است. چراکه مباحثی بنیادین مانند غرر، سود، سرمایه، ریسک و ربا در این حوزه مطرح می‌شود. اگرچه نقاط اشتراک بسیاری وجود دارد، اما در عین حال اختلاف‌نظرهای قابل‌توجهی نیز میان مکاتب فقهی دیده می‌شود. افزون بر این، تجربه بانکداری کشورهای اهل سنت با تجربه ایران پس از انقلاب تفاوت‌های آشکاری دارد. این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که پرداختن به مقارنه نه تنها سودمند، بلکه ضروری است. زیرا هر تجربه‌ای ریشه در فقه همان جامعه دارد و واکاوی آن می‌تواند راهگشا و آموزنده باشد.

فواید مقارنه در عرصه بانکداری

نخستین فایده مقارنه در بانکداری این است که می‌توانیم نقاط اشتراک و افتراق را در این حوزه شناسایی کنیم.

دومین فایده آن، تقویت قابلیت تطبیق و انسجام نظری بانکداری اسلامی است. هرچه بانکداری اسلامی پیش‌تر می‌رود، روابط میان بانک‌های کشورهای اسلامی نیز باید گسترده‌تر، منسجم‌تر و کارآمدتر شود. زیرا از ویژگی‌های بانکداری این است که با گذر زمان، نقش آن محوری‌تر می‌شود و ارتباطات بین‌بانکی در جهان اسلام رو به گسترش و عمق خواهد رفت. بنابراین نگاه مقارنه‌ای باید بستر اصلی این روند باشد.

سومین فایده، غنای علمی است؛ همان‌طور که در هر موضوع مقارنه‌ای دیگر، نتایج پژوهش همواره به افزایش دانش و عمق‌بخشی به ادبیات علمی کمک می‌کند.

بانکداری اسلامی همچنین یک وجه نمایشی در برابر غیرمسلمانان یا حتی برخی مسلمانانی دارد که چندان پایبندی به شریعت ندارند. کشورهای اسلامی با ارائه الگوی بانکداری اسلامی در حقیقت یک ویترین ساخته‌اند. اگر همگرایی و همکاری میان کشورهای شیعی، سنی و دیگر مذاهب اسلامی در زمینه بانکداری اسلامی تقویت شود، هم می‌توانیم ادبیات علمی آن را غنی‌تر کنیم، هم اهمیتش را پررنگ‌تر نشان دهیم و هم این ویترین را جذاب‌تر و کامل‌تر سازیم. در حقیقت، چه خودمان بدانیم و چه نه، شیعه و سنی در یک صف قرار دارند و بهتر است این همبستگی را هرچه بیشتر تقویت کنیم. این همگرایی می‌تواند در چند عرصه آشکار شود:صنعت حلال، بانکداری، میراث فرهنگی و علوم انسانی در چهارچوب‌های دینی. در کنار این‌ها، موضوع امت اسلامی و ایجاد هویت مشترک و انسجام عملی امت، جایگاهی بسیار مهم دارد؛ هرچند بسیاری از ظرفیت‌های آن همچنان فعال نشده است. اما باید آن‌ها را به جریان انداخت. بانکداری اسلامی نیز می‌تواند یکی از عرصه‌های مهم برای تحقق این هدف باشد.

سه لایه بانکداری

بانک از سه لایه اصلی تشکیل می‌شود:

لایه هسته بانکداری (که پیش‌تر توضیح داده شد)، لایه سود و سرمایه و لایه ریسک، پوشش ریسک و مدیریت ریسک.

اگر بتوانیم این سه لایه را به‌طور جامع بررسی کنیم و فقه را در هر یک از آن‌ها وارد سازیم، آن‌گاه می‌توانیم ادعا کنیم که «فقه بانکداری» را به‌معنای واقعی کلمه مطرح کرده‌ایم. مشکل ما تاکنون این بوده که نتوانسته‌ایم یک بانک اسلامی کامل و بدون ابهام، مستقل و کارآمد ارائه کنیم؛ بانکی که هم جذابیت داشته باشد و هم مسائل را حل کند. چرا؟ چون تصور کردیم که بانک اسلامی یعنی فقط حذف ربا؛ در حالی که ربا تنها به لایه دوم (سود و سرمایه) مربوط است. اما بانکداری تنها به این لایه محدود نمی‌شود؛ بلکه لایه‌های دیگری هم دارد، از جمله ریسک، مدیریت آن و حتی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حکمرانی.

اشکال اینجا بود که ما فقط به لایه اول چسبیدیم و حتی در همان لایه هم تنها بر سود و سرمایه متمرکز شدیم. این نگاه محدود باعث شد اسلامی‌سازی بانکداری دشوار شود. در حالی که سود و سرمایه هرچند بحثی اساسی است، اما همه ماجرا نیست.به همین دلیل، سه لایه را مطرح کردیم: لایه هسته با سه رکن اصلی، لایه سود و سرمایه، و لایه ریسک و مدیریت آن.

اکنون ما در مرحله‌ای مقدماتی هستیم؛ یعنی بیشتر به موضوع‌شناسی می‌پردازیم تا حکم‌یابی. یکی از اشکالات کار ما این بوده که موضوع را فقط در حاشیه مباحث فقهی مرور کرده‌ایم. در حالی که این کافی نیست. ما باید اصطلاحات، مفاهیم و اقسام را دقیق تعریف کنیم و زمان کافی برای آن بگذاریم. وقتی موضوع‌شناسی کامل شد، آنگاه نوبت بررسی حکم موضوع می‌رسد. در این مرحله می‌توان از تجربه‌های فقهی معاصر بهره گرفت، ولی دست ما بسته نیست؛ ما می‌توانیم استدلال‌های تازه هم بسازیم.

برای نمونه، در بحث «پس‌انداز»، در بانک‌های ربوی مسئله ربا پیش می‌آید. حال سؤال این است: آیا تنها راهکار اسلامی، محدود کردن آن به قرض‌الحسنه‌ی خیرخواهانه است یا راه‌های دیگری هم وجود دارد؟ اینجاست که باید آزاداندیشی فقهی داشته باشیم و با اتکا به نظام فقهی، ادله‌ی قوی‌تری ارائه دهیم.

البته تلاش‌های فراوان فقها و اندیشمندان ـ چه در جمهوری اسلامی ایران و چه در دیگر کشورهای اسلامی ـ شایسته تقدیر است. اما برای تکمیل مسیر، ما نیازمند نگاهی جامع‌تر و نوآورانه‌تر هستیم.پس ما الان فقط و فقط موضوع‌شناسی می‌کنیم؛ هیچ، اصلاً انتظار اینکه نگاهی به فقه داشته باشیم، نداریم. ممکن است دو سه جلسه طول بکشد؛ یا مثلاً اگر مثال دیگه‌ای بخواهم بزنم: در بانکداری متعارف، یکی از روش‌های جذب منابع، نشر اوراق است، ولی عمدتاً ربوی است. در مقابلش، مسلمان‌ها که سنی و چه شیعه، بر صکوک با صاد شکوه تمرکز کردند ذیل نظام‌های فقهی. خوب، پس هر یک عدلههایی دارد؛ یک عدله‌ها را الان نمی‌خواهیم بگوییم؛ الان فقط آنی که در بانک ربوی و بانک متعارف جهانی است.

خب، با توجه به این مقدمه، حالا ورود به بحث کنیم: تبیین هر یک از این سه لایه.

لایه اول: لایه هسته بانکداری (متشکل از سه رکن)

لایه اول، لایه هسته بانکداری بود که خود متشکل از سه رکن است.

ارکان لایۀ هسته

رکن اول: تجهیز و تخصیص منابع

تجهیز و تخصیص: تجهیز و تخصیص دو اصطلاح پا گرفته، شایع شده، اساسی بانکداری است؛ یعنی اصلاً بانکداری بر این دو ستون استوار است: یکی تجهیز کند، یکی تخصیص دهد. تجهیز منابع عبارت است از شبکه‌ای از عملیات مالی، حقوقی و بازاریابی که بانک عملیاتی را انجام می‌دهد که مالی است (یعنی ماهیتش مالی)، متمرکز بر جذب مال است؛ حقوقی: یک سری قواعد حقوقی هم تعریف کرده برای عمل خود و التزاماتی که می‌دهد؛ بازاریابی: یعنی صرفاً نمی‌نشیند سر جای خود؛ بانک باید برود بازاریابی هم بکند، باید برود در فضای تو میدان اقتصادی هم حضور داشته باشد، البته در چهارچوب. پس یک عملیات است؛ یک شبکه‌ای که می‌گویند قدیم خیلی ساده بود: پول می‌گرفتند، تخفیف می‌دادند؛ الان شبکه‌ای شده؛ یعنی بانک هرچه بتونه این شبکه عملیات مالی، حقوقی و بازاریابیش را بیشتر تقویت کند، بانک موفق‌تری است.

با هدف جذب و افزایش حجم سپرده‌ها (سپرده‌ها: آنی که دیگران می‌گذارند نزد بانک؛ پولش را می‌گذارد نزد بانک). هدف بانک این است که جذب بیشتری کند سپرده‌ها را و اگر جلب کرده، افزایش بده حجم و افزایش بده سپرده‌ها و سایر منابع مالی. ببینید، سپرده تنها منبع مالی بانک نیست که من پولم را آنجا بگذارم؛ حالا یا جاری یا پس‌انداز. منابع یک به یک توضیح داده می‌شود. شاید منابع مالی بانک انجام می‌شود آن فش اضافی از طریق ابزارهای متنوع و قراردادی. چه ابزارهایی دارد که این‌ها هم متنوع‌اند و هم ماهیتش قراردادی است؛ به گونه‌ای که این منابع به صورت پایدار و کم‌هزینه در اختیار بانک. به دنبال این است که منابع را به صورت اولاً تا می‌شود پایدار، ثانیاً تا می‌شود کم‌هزینه، این منابع را در اختیار بگیرد تا بتونه در بخش تخصیص... تخصیص منابع یعنی اعطای تسهیلات می‌کند، سرمایه‌گذاری می‌کند، عملیات مالی انجام می‌دهد.

از تجهیز به معنای جذب مال است؛ جذب مال از حالا یا مستقیم یا غیرمستقیم. چون این‌ها توضیحات اجزا و مفرداتش می‌آید، من صرفاً همین تعریف را می‌گویم؛ توضیحات بماند. این‌ها را خوب نفهمیم و در یعنی مولفه‌ها و زوایای کمتر گفته‌شده را در نیابیم، بعداً نمی‌توانیم خوب...

به تعبیر دیگر: تجهیز منابع در بانکداری، فرایند سازمان‌یافته جذب وجوه از بازار پول و سایر منابع مالی به منظور تأمین نقدینگی لازم برای عملیات اعتباری و سرمایه‌گذاری بانک است.

اگر بخواهیم ساده‌تر حرف بزنیم: بانک‌ها برای اینکه بتوانند وام بدهند، برای اینکه بتونند اینجا و اونجا سرمایه‌گذاری کنند، برای اینکه بانک بتواند وساطت و واسطه‌گری مالی بکند بین سپرده‌گذاران و متقاضیان (چون دو طیف است: یکی پول می‌گذارد، یکی پول می‌گیرد؛ دیگه بتونه نقش واسطه را ایفا کند)، قبل از هر چیز باید منابع مالی در اختیار داشته باشد. به فرایند جعل و گردآوری این منابع مالی از جامعه، تجهیز منابع گفته می‌شود. بانک پول بگیرد؛ کار آن‌هایی دارد و روش‌هایی دارد که این‌ها خوب، یک به یک می‌آییم.

روش‌های تجهیز منابع در بانک‌ها

1. روش‌های تجهیز منابع سپرده‌ای: مقصود آن منابع یا آن اموال یا نقدهایی است که مردم نزد بانک می‌گذارند؛ سپرده‌هایی که مردم می‌گذارند.

2. منابع غیرسپرده‌ای: منابعی که بانک از مسیرهای دیگری به دست می‌آورد.

تفاوت‌های منابع سپرده‌ای و غیرسپرده ای

- از حیث ماهیت: منابع سپرده‌ای، وجوهی هستند که مشتریان (حقیقی یا حقوقی) به اختیار خود از سپرده آنش که مشتری خودش می‌آید می‌گذارد. (گاهی گفته می‌شود از عموم مردم؛ این‌جور اصطلاحی هست.) غیرسپرده‌ای: وجوهی که بانک از طریق بازارهای مالی، سهامداران یا نهادهای بالادستی مثل بانک مرکزی تأمین می‌کند. بانک سراغ بانک مرکزی هم می‌رود؛ چه نوع تعاملی دارد که نقدینگی‌اش را بالا بیاورد یا ایجاد کند؛ بعد می‌گوییم، ولی به هر حال از آنجا هم می‌گیرد؛ سهامداران (سهامداران سهم‌ها وقتی افزایش پیدا می‌کند یا سهامداران خودشان گسترش پیدا یا با نهادهای دیگر). این‌ها اسمشان تجهیز منابع است؛ منتها تجهیز منابع غیرسپرده.

-تفاوت منابع سپرده و غیرسپرده از حیث منشأ: سپرده ناشی از پس‌انداز وجوه مردم؛ غیرسپرده ناشی از ابزارهای مالی، اوراق بهادار ، مال بانکداری اسلامی است؛ خطوط اعتباری یا سرمایه سهامداران. این‌ها هر کدام توجیه دارد.

- از حیث ماهیت حقوقی و الزامات پرداخت: در سپرده بانک متعهد است که اصل وجوه و سود را (در صورت وجود) در سررسید بازگرداند. (در سپرده‌ای چون ربوی است؛ بانک بانک اسلامی نیست؛ بخواهیم بگوییم: آن وجه را باید بدهد، سودش هم باید بدهد. در پس‌انداز هم وجه می‌دهد؛ آن پولی که گرفته است، همان را می‌دهد، سود هم می‌دهد.) غیرسپرده‌ای: گاهی تعهد بازپرداخت ندارد؛ سرمایه سهامداران. تعهداتی که بانک در غیرسپرده‌ای دارد، منوط به شرایط قراردادی است که فی‌مابین بسته می‌شود؛ آن شرایط مشخص می‌کند؛ اوراق یا وام بین‌بانکی و این‌ها؛ هر کدام توضیحش می‌آیدو

- از حیث هزینه تأمین منابع: سپرده‌ای: هزینه معمولاً به صورت سود سپرده یا مزایای جانبی به سپرده‌گذار (فردی که آمده پس‌انداز کرده، پولی را به بانک). هزینۀ او همان سود است که می‌پردازد؛ اما در قبال آن سود، خوب حیات پیدا می‌کند بانک؛ بانک فعالیت می‌کند. غیرسپرده‌ای: هزینه ممکن است بیشتر باشد؛ مانند نرخ سود اوراق مشارکت، نرخ بین‌بانکی، بازده مورد انتظار سهامداران.

- از جهت پایداری و ریسک: سپرده‌ای پایدارتر و ارزان‌تر است، ولی وابسته به اعتماد عمومی و رفتار سپرده‌گذاران است. غیرسپرده‌ای معمولاً پرهزینه‌تر است، اما امکان جذب سریع‌تر منابع کلان و جبران کسری نقدینگی را فراهم می‌کند. معلوم می‌شود که بانک عمدتاً با غیرسپرده‌ای می‌تواند حرکت‌ها و فعالیت‌های کلانی داشته باشد.

- از حیث دیگری منابع سپرده‌ای و غیرسپرده: سپرده ای منبع اصلی و سنتی تجهیز منابع بانک‌هاست و غیرسپرده‌ای ابزار مکمل برای تنوع‌بخشی به منابع و مدیریت بحران نقدینگی. اصل و اساس بانک همان پولی است که مردم می‌گذارند؛ یک منبع اصلی سنتی است؛ یعنی اول این بوده، همچنان وجود دارد و نقطه شروع است بعد که بانک یک مقداری پولی گیر آورد و توان و جایگاهی پیدا کرد، آن وقت وارد غیرسپرده‌ای می‌شود برای توسعه کار، بحران نقدینگی‌اش را حل کند، منابع را متنوع‌تر کند؛ چون بانک هرچه بزرگ‌تر می‌شود، کار بیشتری باید بکند؛ کار بیشتر را با آن سپرده‌های مردم نمی‌تواند انجام دهد؛ حتماً باید با بانک مرکزی، با نهادهای مختلف، و با سهامداران، با نشر اوراق (حالا یا اوراق قرضه یا اوراق مشارکت و صکوک که مربوط به بانکداری اسلامی است)، با این‌ها ورود پیدا کند دیگه.

این‌ها تا به حال: این گونه گفتیم که دو نوع منابع داریم:

- منابع سپرده‌ای: بهادار هو الذی یعتی من قبل العموم الناس،

- منابع غیرسپرده: سپرده‌ای در کار نیست؛ خود بانک دیگه باید نشر اوراق کند، خط اعتباری از بانک مرکزی بگیرد که هرچه خواست هزینه کند، ولی خب بعداً باید با اضافه بهش بدهد؛ از این نوع فعالیت‌ها.

ما این را تا حالا گفتیم؛ تفاوت‌هایشان را ذکر کردیم. حالا می‌خواهیم زیرشاخه‌های هر یک از این‌ها را هم ببینیم. مثلاً ذیل سپرده که زیرشاخه‌هایی هست؛ ذیل غیرسپرده هم چه زیرشاخه‌هاش؛ این هم باید بدانیم.

زیرشاخه‌های سپرده‌ای

- حساب‌های جاری

- حساب‌های پس‌انداز

- سپرده‌های مدت‌دار

- گواهی‌های سپرده که خود شکل خاصی از سپرده مدت‌دار است، اما به صورت اوراق.

زیرشاخه‌های دسته غیرسپرده‌ای:

برخی نیز زیرشاخه‌های دسته غیرسپرده‌ای هست که انتشار اوراق بهادار؛ اوراق مشارکت (اوراق مشارکت هم بانک متعارف و ربوی اوراق مشارکت دارد هم اسلامی ولی در اوراق مشارکت در بانک ربویه چیزی شبیه به اوراق قرضه است با سود مشخص؛ ولی در اوراق مشارکت بانکداری اسلامی روی پروژه است؛ آنجا سود و زیان طبق آن قاعده سنجیده می‌شود). صکوک مربوط به بانکداری اسلامی ندارد؛ پس آن‌ها یک اوراق قرضه یا اوراق مشارکت؛ موارد دیگر هم دارند.

- دریافت خط اعتباری از بانک مرکزی یا سایر بانک‌ها (بانکی از بانک خط اعتباری می‌گیرد؛ مثلاً مشکل نقدینگی دارد یا قدرت مانور آن محدود شده؛ می‌تواند یک خط اعتباری بگیرد از آن بانک، هزینه کند، ولی در یک چهارچوب است که باید پرداخت کند به اضافه).

- استقراض از بازار بین‌بانکی؛ گاهی استقراض هم هست؛ سرمایه‌داران و آورده‌های اولیه.

پس ما دو نوع سپرده منابع را ذکر کردیم: سپرده‌ای و غیرسپرده ای. بعد آمدیم ذیل هر کدام را هم یک شاخه‌هایی قرار دادیم.

تعریف زیرشاخه‌های منابع سپرده‌ای

حالا ما زیرشاخه‌هایی که ذکر کردیم، حالا می‌خواهیم تعریف کنیم؛ یعنی هیچ مصطلَحی را رها نمی‌کنیم به حال خودش که برود در یک گوشه‌ای آرام و نافهمیده باقی بماند؛ که این را بفهمیم کامل و بعد که فهمیدیم، آن وقت تازه ما وارد فقه شویم. منتها می‌دانید که ما تا سه لایه را تعریف نکنیم از نگاه تخصصی، وارد حکم موضوع نمی‌شویم. ما الان در لایه هسته هستیم؛ هستی بخش بانک، آن هم در لایه تجهیزش هستیم و هنوز هم وارد تخصیص نشدیم. بعد تازه بعد از این، بعد آن سود و سرمایه و بعد ریسک (مهم‌تر؛ خیلی ریسک بانکداری دارد؛ روی ریسک حرکت می‌کند جلو می‌رود؛ آنم باید بفهمیم؛ این‌ها خیلی مهم است).

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطّیّبین.

logo