« فهرست دروس
درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 146 سوره اعراف/غفلت /تفسیر موضوعی

 

موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت /آیه 146 سوره اعراف

 

در بحث تفسیر صحبت به مطالب پایانی از آیه 146 سوره اعراف رسید. در جمع بندی نهایی ثابت شد تکبر در بین بنی اسرائیل جلوه جدی داشته که نبی خدا را مورد اذیت و آزار قرار دادند.

این نکته مهم تاریخی است که تکبر شدید داشتند. اوج تکبر ایشان این است که ادعا کردند : ﴿نحن ابناء الله و احبائه﴾[1]

مسیحیان نگفتند ما ابن الله هستیم بلکه مسیح را ابن الله دانستند. یهودی ها ولی خود را فرزندان خدا نامیدند. این اوج غرور و تکبر ایشان است.

بعد از این همه نکاتی که بیان شد از این قوم لجوج متکبر، این جملات از ایشان بعید نیست. از چنین قوم جاهلی این ادعا ها دور از انتظار نیست.

ریشه خلق و خو یهود :

نکته مهمی که باقی مانده ریشه این خلق و خو است. برخی ممکن است بگویند ذاتشان خراب است. ولی قطعا این تعبیر غلط است. البته بعضی از فرهنگ ها و اعتقادات کهنه می شوند که جدا شدن آن فرهنگ کار بسیار سخت است و اینجا تعبیر به ذاتی می شود در حالی که قطعا ذاتی نیست.

مثل زخمی که گاهی درمان می شود و حل می شود ولی گاهی زخم کهنه می شود که کار به جراحی سخت می کشد.

این تشبیه معقول به محسوس بود. مساله فرهنگ و اعتقادات امر معقول است که قابل حس به حواس خمسه نیست.

کودکی که در فرهنگی بزرگ شده که با صدای بلند حرف می زنند. این را ذاتی نمی گویند که نزد خدا معذور باشد. ذاتی نیست.

چون مساله باید فقهی و قرآنی حل شود، باید بگوییم سهم فرهنگ جای خودش است و فرهنگ غلط اثر خود را دارد.

کودکی که در فرهنگ فقه و دین داری بزرگ شده با فرزندی که در فرهنگ سیئه بزرگ شده متفاوت است.

این فرهنگ به همان اندازه که این کودک را تحت تاثیر قرار داده است، به همین اندازه این کودک را از وادی اختیار دور کرده، اما مسلوب الاختیار نشده است.

مثال : فرهنگ روستا سی درصد تاثیر گذاشته است. 60 درصد تاثیر نداشته است. خدا هم در وقت معامله و محاسبه بر اساس این 60 درصد محاسبه می کند.

اما مسلوب الاختیار نیست چنین فرزندی بلکه با هجرت و جابجایی می تواند از این فرهنگ دور شود.

در همین امروز در قم عده ای به سختی زندگی می کنند ولی به شهر خودش نمی رود چون فرزندش تحت تاثیر فرهنگ غلط قرار می گیرد.

یا مثلا در مدارس فرهنگ غلط وجود دارد و باید هجرت داشت. علی ای حال اینها از وظائف دینی است و باید بدانیم مسلوب الاختیار نیستیم.

خداوند کسی را مجبور نیافریده است اما در شرائط خودش قانون مذکور در بالاتر در جای خودش ثابت است.

زمینه های غفلت :

چه می شود که بعضی غافل می شوند؟ بخشی از این زمینه ها به فرهنگ بر میگردد. برخی دیگر به عادات بر میگردد. یقه های ما را عادات گرفته است. العادات قاهرات[2]

گاهی این عادات را جدی نمیگیریم. مرحوم حاج اقا مصطفی خمینی ره در مبارزه با عادات موفق بوده است.

متاسفانه گاهی اوقات خود ما در مبارزه با عادات ضعیف هستیم. طرف وارد منزل می شود و می بیند غذا حاضر نیست و سریع عصبانی می شود.

کسی که عادت کند مبداء سیئات است. بعضی می گویند دست خودمان نیست. این حرف غلط است. این نتیجه عادت غلط است.

اینها برای روشن شدن پرونده بنی اسرائیل بود.

این قوم لجوج عرصه را بر خودشان تنگ می کردند.

از طرف مقابل شخصی زبانش در اختیار خودش است. در جایی که لازم نیست سخن نمی گوید.

اگر امور عادی زندگی را رعایت کردیم، عنان زندگی در دست خودمان است.

علی ای حال بنی اسراییل مجبور نبودند و عادت غلطشان بوده است.


logo