« فهرست دروس
درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 146 سوره اعراف/غفلت /تفسیر موضوعی

 

موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت /آیه 146 سوره اعراف

 

در جمع بندی آیه 146 سوره اعراف بحمدالله بحث به اینجا رسید که بنی اسراییل بعد از به درک رفتن فرعونیان قصه های جدید را با موسی علیه السلام در پیش گرفتند که قوم موسی علیه السلام شدند دغدغه موسی علیه السلام و مطالب گذشته را تکرار نمی کنیم.

بعد از درخواست های عجیب و غریب قوم بنی اسراییل و حوصله کردن موسی علیه السلام، کار به جایی رسید که نتیجه این شد که قوم اهل اطاعت نیستند. تا به جایی که موسی علیه السلام برای تحویل کتاب تورات به مدت سی شب به کوه طور رفت.

ذهنیت مردم اقامت 30 شبانه موسی علیه السلام بود. پس از رفتن موسی هارون جانشین موسی علیه السلام شد.

در طول این سی شب و روز مشکلی نبود. تا اینکه اراده الهی به غربال تعلق گرفت. غربالی که سنت الهی بود. الان هم این غربال هست. اما جزء سنت است هرچند مورد پسند ما نباشد. این سنت با وظیفه ما منافات ندارد. ما موظف به انجام تکلیف هستیم و حق نداریم مسائل را به حسب سنت الهی و حکمت خدا رها کنیم. شهید عزیز تهرانی مقدم حجت ما در قیامت هستند که فرمود انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند. علی ای حال مسئولیت قانون خود را دارد.

هارون جانشین بود تا زمانی که 30 روز تمام شد و سنت الهی جهت غربال، موسی را ده شب دیگر تمدید کرد. در این زمان سامری شایعه کرد که موسی علیه السلام فوت کرد. لذا با طلا و جواهرات گوساله ساخت.

سامری از پیروان موسی علیه السلام بود یعنی موسی از خودی ها ضربه می خورد.

این سامری زمانی مطیع بود. اکنون شایعه میکند که موسی از دنیا رفته است.

گوساله ای ساخت و مردم سست ایمان که آمادگی انحراف داشتند به سامری لبیک گفتند.

بعد از ده روز موسی علیه السلام به شهر برگشت و دید که همه مسائل خراب شده است و با هارون برخورد می کند و باقی مسائل ...

این مردم بعد از بیش از 40 سال که کنار موسی علیه السلام بودند و این همه معجزات دیدند و گل سر سبد معجزات ماجرای درک واصل شدن فرعون بود؛ اما باز هم دچار انحراف شدند.

همه این مسائل و اتفاقات بیان شد تا ثابت شود که بنی اسراییل مصرّ بر اشتباهات بودند.

﴿سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَق‌﴾ [1]

حالا که این همه اصرار دارید بر اشتباهات، مکر الهی نازل می شود بر این قوم که این مکر محروم شدن از فهم ایات الهی است. کسانیکه به غیر حق تکبر دارند دچار این مکر خواهند شد.

صرف از ایات به این شکل است که هر آیه ای می بینند ایمان نمی آورند. بد ذاتی خاصی در این قوم وجود دارد.

این همه خدمات و مدارای موسی علیه السلام ولی در نتیجه به خاطر ده روز تاخیر، دوباره گوساله پرست شوند.

همچنین راه خیر را می بینند اما انتخاب نمی کنند و راه شر را انتخاب می کنند.

بعد از اینهمه نشانه و معجزه از موسی علیه السلام با یک گوساله به انحراف کشیده شدند.

یک نکته در این آیه باقی مانده قید بغیر حق است.

قید بغیر حق قید توضیحی است. تکبر به حق معنا ندارد. تکبر همیشه به غیر حق است.

این قید در مقام توضیح است. مثل طائر یطیر بجناحیه که قید بجناحیه توضیحی است و پرواز بدون دو بار معنا ندارد.

در این مقام هم اکثر مفسرین فرموده اند قید توضیحی است. خاصیت قید توضیحی هم تاکید است.

یکاحتمال دیگر هم هست که این قید احترازی است. تکبر به ناحق عمده تکبر است. اما تکبر به حق هم داریم که در دو نمونه بیان می شود.

یک نمونه تکبر به حق در مقابل انسان متکبر که حضرت رسول صلی الله علیه و اله فرمود :

إِذَا رَأَيْتُمُ الْمُتَوَاضِعِينَ مِنْ أُمَّتِي فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمُتَكَبِّرِينَ‌ فَتَكَبَّرُوا عَلَيْهِمْ فَإِنَّ ذَلِكَ لَهُمْ مَذَلَّةٌ وَ صَغَار[2]

(هر گاه دیدید متواضع از امت مرا برایش تواضع کنید و هرگاه دیدید متکبریم را پس تکبر بورزید بر انها که این کار برای انها ذلت و کوچکی است.)

مصداق دیگر تکبر در مقابل دشمنان است.

ما هم همین احتمال و بیان را قبول داریم چون واقعا تکبر به حق هم داریم.

حال این آیه می فرماید فهم ایات را از کسانی میگیرم که متکبر به ناحق هستند.

تکبر مومن در مقابل دشمن خودش عین تواضع است چون خلاف میل خود مومن است.


logo