1404/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت /آیه 7 و 8 سوره یونس
کلام در آیات 7 و 8 سوره یونس بود.
﴿إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾
پس از ارائه ترجمه و شرح لغات آیه در جلسات پیشین، در این بخش به نکات تفسیری آن پرداخته میشود. برای این آیه کریمه، حدود هشت نکته کوتاه تفسیری در نظر گرفته شده است که در ادامه به تفصیل بیان میگردند.
نکته اول در مورد این بود که سوره یونس جزء سورههای مکی است، یعنی در مکه بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل شده است.
این سوره از اولین سورههایی است که در اوایل بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نازل گردیده است.
نبه شهادت برخی از مفسران، این سوره به صورت یکباره و دفعی نازل شده است.[1]
این در حالی است که نزول برخی سورهها، صرفنظر از بزرگی یا کوچکی آنها، ممکن است چندین سال به طول انجامیده باشد و آیات آن به صورت پراکنده و در طول زمان نازل شده باشند تا سوره تکمیل گردد. ترتیب و جایگذاری آیات در سورهها نیز امری توقیفی است و به دستور پروردگار و ابلاغ پیامبر صلی الله علیه و اله صورت گرفته است.
برخی از مفسرین با نزول یکباره این سوره موافق نیستند و معتقدند بعضی از آیات آن، مانند آیه ۲۸ سوره کهف که مدنی است، در مدینه نازل شدهاند.
عمده غرض و پیام این سوره بر دو مطلب اصلی استوار است:
اشاره به مبدأ: تبیین و تاکید بر مبدأشناسی، خداشناسی و مسئله توحید.
اشاره به معاد: تبیین و تاکید بر معادشناسی، قیامت و جهان آخرت.
لازم به ذکر است که در فضای کلی این سوره، حکم فقهی یافت نمیشود و تمرکز اصلی آن بر مباحث مبدأشناسی و معادشناسی است.
شناخت مبدأ و شناخت معاد هر یک دارای آثار و خواص متفاوتی هستند.
الف) اثر مبدأشناسی: تقویت حس مسئولیتپذیری
اعتقاد راسخ به توحید و شناخت مبدأ، به طور مستقیم حس مسئولیتپذیری را در وجود انسان تقویت میکند. افرادی که در مبدأشناسی ضعف دارند یا به آن بیاعتقادند، به همان نسبت مسئولیتپذیری ضعیفتری دارند یا فاقد آن هستند. عدم پایبندی به ضوابط شرعی مانند نماز و روزه، ریشه در عدم وصول به اعتقاد راسخ به وجود خالق و مسئولیت در برابر او دارد.
سربازی که در یک پادگان مسئولیت یک محدوده مشخص را در یک شیفت نگهبانی بر عهده دارد و توجیه شده است که در قبال هر حادثهای مسئول است، با داشتن حس مسئولیت، جایگاه خود را ترک نمیکند و دچار غفلت نمیشود.
انسان نیز اگر در نظام هستی به این درک برسد که خداوندی وجود دارد که ﴿لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ﴾[2]
(نه چرت او را فرا میگیرد و نه خواب) و همچون دوربینهای عرشی الهی که قطعی ندارند، همواره ناظر بر اعمال اوست، حس مسئولیتشناسی در او بیدار میشود. این نظارت الهی تنها به ظاهر محدود نیست، بلکه خداوند ﴿يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ﴾[3]
(نگاههای دزدانه و آنچه را سینهها پنهان میدارند، میداند) و حتی افکار و نیتهای قلبی را ثبت میکند.
ب) اثر معادشناسی: ترس از مجازات اعمال
ایمان و اعتقاد به معاد، منشأ ترس از مجازات در مقابل اعمال فاسد و نادرست است.
کارگری در یک کارخانه که میداند اگر محصول نهایی بیکیفیت و فاسد باشد، هزینه آن از حقوق او کسر خواهد شد، با دقت و هوشیاری بیشتری کار میکند.
بسیاری از اعمال نادرست انسان ناشی از غفلت از معاد و این حقیقت است که تمام اعمال ثبت شده و مورد محاسبه قرار خواهند گرفت.
این غفلت از آخرت در حالی است که بر اساس آیه ۷ سوره روم، آخرت و قیامت، باطن همین دنیاست و امری دور از دسترس و در کهکشانی دیگر نیست: ﴿يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ﴾[4]
کیفیت تفکر و جهانبینی انسان در مسئله «لقاءالله» و معاد، تأثیر مستقیمی بر زندگی او دارد.
هرچه اعتقاد و تفکر به این جهانبینی قویتر باشد، دل انسان آرامتر است و هرچه این اعتقاد ضعیفتر باشد، روزگار او آشفتهتر خواهد بود.
برخی با تمسک به ابزار دنیوی (حلال یا حرام) به دنبال تقویت «آسایش» زندگی خود از طریق ارتقاء مدل خودرو، خانه، و لوازم زندگی هستند. این افراد ابزار آسایش را فراهم میکنند، اما از «آرامش» بیبهرهاند. آنها تصور کردهاند که با جستجوی آسایش، آرامش نیز حاصل میشود. دنیا مانند آب شور دریاست که هرچه از آن نوشیده شود، تشنگی را بیشتر میکند.
ورود به عرصه شناخت مبدأ و معاد نیازمند «کارت ورود» و مجوز است که آن «ابتلاء» و «امتحان» الهی است. برخی از این امتحانات میترسند، کم میآورند یا فرار میکنند و به دنیا و آسایش آن روی میآورند، اما به آرامش نمیرسند. در مقابل، کسانی که موفق به دریافت این کارت ورود میشوند، علیرغم سختیها، به آرامش حقیقی دست مییابند. آرامشی که در زندگی یک طلبه وجود دارد، ممکن است در زندگی فردی با درآمد صدمیلیونی یافت نشود و حتی مورد حسرت او قرار گیرد.
حرف «باء» در عبارتهای «بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا» و «بِهَا» در این آیه، «باء سببیت» است. این بدان معناست که این افراد به سبب دنیا و زرق و برق آن، به زندگی دنیوی راضی و مطمئن شده و در نتیجه از مبدأ و معاد غافل گشتهاند.
همانطور که برای ورود به دانشگاه باید در آزمون کنکور شرکت کرد، برای ورود به دانشگاه مهم مبدأشناسی و معادشناسی نیز باید امتحان داد. امتحان این عرصه در همین دنیاست و موفقیت در آن، منوط به توانایی گذشتن از دنیاست. بنابراین، غفلت این افراد معلول و مسبب فریفته شدن و اطمینان به دنیاست.