1404/07/27
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه 97 سوره انبیاء/غفلت /تفسیر موضوعی
موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت /آیه 97 سوره انبیاء
کلام در عبرت چهارم ماجرای ذوالقرنین بود. امنیت اولین و مهمترین شرط یک زندگی اجتماعی سالم است و حاکمان و مسئولان در این زمینه نمیتوانند تعارف داشته باشند. تأمین امنیت وظیفه ذاتی و اولیه حاکمان، مسئولان و مدیران است و وظیفه مستقیم خود مردم نیست.
جناب ذوالقرنین برای طایفهای که ﴿لا یکادون یفقهون قولا﴾ بودند، یعنی طایفهای بسیار ضعیف بودند، وقت گذاشت تا امنیت آنها را تأمین کند. این درسی برای حکومت اسلامی و همه حاکمان است.
مقایسه بین موشک و مردم از سر عدم درک و شعور سیاسی است. موشک به عنوان ابزار امنیتی باید در خدمت مردم باشد و برای تأمین امنیت آنها ضروری است.
این دیدگاه که دوران، دوران تمدن و گفتگو است و نیازی به موشک نیست، یک حرف کاملاً نپخته و خام است، اگر دسیسه نبوده باشد.
عبرت پنجم: مشارکت مردم در امور حکومت
حاکمان و مسئولان حکومت اسلامی برای پیشرفت، باید مردم را در امور حکومت شریک کنند، مخصوصاً در بعضی از مشکلات. "صاحب درد را باشد اثر" نکته دقیقی است که از قضیه ذوالقرنین قابل استفاده است
وقتی مردم به ذوالقرنین پیشنهاد دادند که ما خودمان پول میدهیم، او گفت: "پول نمیخواهم بدهید ولی ﴿أعینونی بقوة﴾. یعنی با کمک بدنی و جسمی به من کمک کنید، خودتان پای کار بیایید، زحمت بکشید و عرق بریزید.
شرط استفاده از ظرفیت مردم:
استفاده از ظرفیت مردم امری لازم و خوب است، اما در عین حال یک شمشیر دو لبه است و اگر کنترل نشود، میتواند خطرناک باشد.
مشارکت مردم باید بر اساس اصول باشد و نباید گلوگاههای اصلی اقتصاد به مردم، مخصوصاً به بعضی از سودجویان و متمولان که "قاچاقچیان این مسیر" و "دزدان سر قافله" هستند، تحویل داده شود.
واسطهها و دلالها نظام اقتصادی مملکت را بیچاره کردهاند و نه نفعی به کشاورز و تولیدکننده میرسد و نه به مصرف کننده.
اگر ۲۰ نفر از افراد اصلی که سر اصلی بزنگاههای این قاچاق و دلالی هستند کنترل شوند، مسئله اقتصاد کشور حل میشود.
متأسفانه دست بعضی و برخی از مدیران به اینها آلوده شده و این دلالها و واسطهگرها با مسئولان ارتباط میگیرند و آنها را آلوده و گرفتار میکنند.
باید بین مشارکت مردم و سپردن امر به چند دلال سودجو در بزنگاههای اصلی اقتصادی تفاوت قائل شد.
علت رشد کشور چین با جمعیت عجیب و غریبش، استفاده از ظرفیت مردم در حد عالی است. مردم در آنجا نقش کارآفرینی دارند، نه نقش دلالی و سودجویی.
عبرت ششم: عدم طمع مسئولان به جیب مردم
مسئولان حکومت اسلامی نباید به جیب مردم طمع داشته باشند. حکومت اسلامی باید پشتیبان مردم باشد، نه اینکه به مال و جیب آنها طمع بکند.
به فرموده ولی فقیه این جامعه، مقدار ثروت این کشور پنج درصد کل جهان است، در حالی که جمعیتش یک درصد جهان است. یعنی ما پنج برابر هر شهروند ذخیره ثروت داریم.
چرا باید مدیریت به گونهای باشد که با بالا و پایین کردن قیمت ارز و طلا، بعضی از کسریهای بودجه تأمین بشه؟
دولت به بعضی از منابع بودجه مستقیم نمیدهد و میگوید خودتان با فلان روش بودجه تولید بکنید که آنها مجبورند به هر طریقی "خون مردم را بمکند" تا برای سیستم و سازمان خودشان تأمین بودجه بکنند.
این نهادها، نهادهای دولتی هستند و دولت باید آنها را تأمین کند.
در ماجرای ذوالقرنین مردم به ذوالقرنین پیشنهاد دادند: ﴿فهل نجعل لک خرجا﴾، یعنی ما خودمان آمادهایم به تو خراج بدهیم.
ذوالقرنین در پاسخ گفت: ﴿ما مکنی فیه ربی خیر﴾، یعنی پولتان را نخواستم و خودم همه هزینهاش را تأمین میکنم.
عبرت هفتم: خوب کار کردن و اتقان در عمل
اینکه ذوالقرنین یک مهندس موفق بوده، به این دلیل است که سدی ساخته که تا قبل از قیامت باقی میماند. روش مهندسی او را نیز بیان کردیم.
نقد وضعیت تولید در جامعه:
چرا شرکتها و کارخانجات در حکومت اسلامی باید جنسی را تحویل جامعه بدهند که پس از دو هفته، یک هفته یا یک ماه استفاده، مرجوعی میشود؟
چرا مهندس ناظر کنترل کیفیت، جنس معیوب را تأیید میکند؟
بعضیها تصور میکنند اگر خوب کار بکنند، جنس خراب نمیشود تا دوباره تولید بکنند و به مردم بفروشند.
چرا خوب کار نمیکنید که صاحب یک برند موفق بشویم و به کشورهای دیگر هم صادر بکنیم و سراغ تولیدات جدید برویم؟
باید آنقدر قوی کار کرد که صاحب برندهای متعدد در بازار شد.
پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود : "رحم الله من عمل عملا فأتقنه" یا "و أتقنه"، خدا رحمت کند کسی را که وقتی کاری انجام میدهد، آن را خوب و محکم انجام بدهد.
هر صنعتی که در اختیار ماست، باید درست تولید شود.