1404/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ۹۷ سوره انبیا/غفلت /تفسیر موضوعی
موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت /آیه ۹۷ سوره انبیا
بیان شد که جناب ذوالقرنین به ساختن سد در برابر قوم یأجوج و مأجوج، با الهام الهی و برای نجات مظلومان مشغول شد. پس از اتمام ساخت سد، ذوالقرنین دو جمله برجسته بیان فرمود:
﴿هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی﴾ (این رحمتی از جانب پروردگار من است) این جمله نشاندهنده اوج توحید و فروتنی اوست. وی با وجود انجام چنین کار بزرگی، آن را به خود نسبت نداد و فضل و عنایت الهی دانست و از "منیّت" پرهیز کرد؛ در حالی که انسانها معمولاً کمترین کارها را به خود نسبت میدهند.
دومین جمله ذوالقرنین این بود که ﴿فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ﴾ (پس آنگاه که وعده پروردگارم فرا رسد، آن را درهم کوبد و با خاک یکسان کند) این جمله بیانگر آن است که هرچند این سد بسیار مستحکم ساخته شده، اما در برابر اراده خداوند هیچ و پوچ است و اگر خداوند اراده کند، در لحظهای آن را متلاشی خواهد ساخت. این اعتقاد عمیق در اوج قدرت، از ویژگیهای ستودنی ذوالقرنین است.
تا کنون نتیجه این شد که با ساخت سد برپایه اعتقادات توحیدی، شر یاجوج و ماجوج را از این قوم برطرف کرد و قوم یاجوج و ماجوج پشت آن کوه زندانی و محصور شدند و با ساخت این سد، قوم یأجوج و مأجوج برای همیشه در پشت کوهها محبوس و زندانی شدند و شر آنها از سر آن قوم مظلوم کوتاه گردید.
ماجرای یأجوج و مأجوج
آنچه تا کنون بحث شد ماجرای ذوالقرنین بود که مقدمهای برای ورود به موضوع قوم یأجوج و مأجوج بود که در آیات ۹۶ و ۹۷ سوره انبیاء به آن اشاره شده است.
عدم اتخاذ رای شخصی در این موضوع
لازم به ذکر است که در خصوص داستان یأجوج و مأجوج، استاد معظم هیچگونه نظر و مختاری ندارد و صرفاً در جایگاه یک "ناقل" قرار دارد. وجه عدم اتخاذ رای و نظر در مسئله این است که قرآن کریم به جز دو اشاره، مطلب دیگری در این باره بیان نکرده که آن هم به صورت پیچیده، مبهم و سربسته است و همچنین با وجود ادعاها مبنی بر وجود روایاتی در این زمینه، اما هیچ روایتی یافت نشد تا بتوان سند، منبع و کیفیت دلالت آنها را بررسی کرد و مضاف بر اینکه برای ارائه یک نظریه، وجود مبنای مستدل و قرائن محکم ضروری است که در این موضوع، چنین ابزاری در دسترس نیست و لذا هیچ یک از مطالبی که بیان می شود مورد امضا و تایید نیست الا همان دو نکته ای که در آیات قران بیان شده است.
ویژگی های قوم یاجوج و ماجوج
اول : حبس در پشت سد ذوالقرنین
این دو قبیله پس از ساخته شدن سد، به کلی محبوس شدند.
دوم : گفته شده آنها بسیار ولود هستند و هر کدام هزاران فرزند دارند
سوم : به سادگی نمیمیرند و عمرهای بسیار طولانی دارند. این تعبیر "نمیمیرند" کنایه از طول عمر زیاد است، همانطور که امروزه نیز برای افراد کهنسال به کار میرود.
چهارم : روزی این قوم برمیگردند اما در مورد زمان خروج آنها از حبس، اختلاف نظر وجود دارد:
عدهای قلیل معتقدند خروج آنها پیش از ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف خواهد بود و از علائم ظهور است. این دیدگاه ضعیف شمرده شده است.
اکثر علما معتقدند خروج آنها پیش از قیامت و در دوره رجعت خواهد بود. بعد از دوران حکومت مهدوی علیه السلام، دوران رجعت واقع می شود که ائمه علیهم السلام رجعت می فرمایند و رجوع قوم یاجوج و ماجوج در دوران رجعت امیرالمؤمنین (ع) است. در آن زمان، سد به امر الهی یا توسط خودشان شکسته میشود و آنها طبق آیه شریفه ﴿وَهُمْ مِنْ کُلِّ حَدَبٍ یَنْسِلُونَ﴾[1]
(و آنان از هر بلندى به شتاب روى مىآورند)، با شتاب از بلندیها به سوی مردم سرازیر میشوند.
اختلاف در ماهیت قوم یاجوج و ماجوج
یک اختلاف اساسی در مورد ماهیت این قوم وجود دارد:
مرحوم علامه طباطبایی (ره) بر اساس ضمائر جمع مذکر (مانند واو و نون در "مُفسِدون") که در قرآن برای آنها به کار رفته، استشمام کردهاند که آنها از جنس انسان هستند. [2]
استاد معظم با احترام، این فرمایش را نمیپذیرد، زیرا خصوصیاتی که برای این قوم نقل شده، با ویژگیهای نوع بشر سازگار نیست و بیشتر به طایفه "اجنه" شباهت دارد. این قرائن عبارتند از : عمر طولانی که اجنه عمرهای طولانی دارند. استفاده از تغذیه خاص که خوراک اجنه با انسان متفاوت است. در روایتی، مغز استخوان به عنوان غذای اجنه ذکر شده و خوردن آن مکروه دانسته شده است. آنها ممکن است با مقدار بسیار ناچیزی غذا (مانند یک دانه برنج در ماه) زندگی کنند. همچنین نیاز اندک به خواب و خوراک؛ قدرت جسمی خارقالعاده چرا که آنها نیروی بدنی بسیار بالایی داشتند که انجام کارهای سنگین برایشان مانند آب خوردن بود.
البته در صورتی که این ویژگی ها صحیح و مطابق واقع باشد، فرمایش علامه مورد قبول نیست.
ویژگی پنجم :
به قدری وحشی و خطرناک بودند که حیوانات درنده مانند گرگ، شیر و پلنگ نیز از آنها فرار میکردند. آنها به هر کشتزار و چاه آبی که میرسیدند، آن را خشک و نابود میکردند.
ظاهر و هیکل قوم یاجوج و ماجوج
در مورد ظاهر فیزیکی آنها، توصیفات بسیار متناقض و عجیبی نقل شده است:
قول اول: قدی بسیار بلند به اندازه یک درخت (۳ الی ۴ متر) داشتند.
قول دوم: موجوداتی مربعشکل بودند که طول و عرضشان مساوی بود (مثلاً ۲ متر در ۲ متر)
قول سوم (عجیبترین): دو گوش بسیار بزرگ داشتند؛ از یکی به عنوان "زیرانداز" و "تشک" و از دیگری به عنوان "روانداز" و "پتو" استفاده میکردند.
قول چهارم: بسیار کوتاه قد و کوتوله بودند.
این توصیفات متناقض، دلیل دیگری است که استاد معظم نمیتواند نظریه انسان بودن آنها را (که صرفاً بر پایه ضمائر قرآنی است) بپذیرد.
علی ای حال قدر متیقن اینست که ایشان رجعت خواهند کرد و از سد خارج می شوند که این مطلب از قرآن به دست می آید.