« فهرست دروس
درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 179 سوره اعراف/غفلت و بی خبری /تفسیر موضوعی

 

موضوع: تفسیر موضوعی/غفلت و بی خبری /آیه 179 سوره اعراف

 

در مقام بیان آیات مرتبط با مساله غفلت بودیم.

اولین آیه بیان شد که در سوره مبارکه اعراف آیه 179 بود.

شرح لغات :

ذرأنا : از ذرء است.

معنای آن خلق کردن[1] و اظهار کردن و ایجاد کردن است. البته اصل معنای آن انتشار چیزی است.

با این بیان، معنای آیه می شود بسیاری از انسان ها و جنیان را آفرید برای جهنم.

البته شبهه ای در این مقام ایجاد می شود که در بیان نکات تفسیری بیان خواهد شد.

لا یفقهون : به معنای عدم درک و فهم است.

نکات تفسیری :

1 – شأن و جایگاه این آیه کریمه.

این آیه و این ویژگی ها برای چه کسانی است؟

این آیه در ذیل آیه ﴿وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوين﴾[2] است. باید دید در این آیه کربمه، مقصود از کسان (الذی آتیناه) کیست تا مقصود از آیه 179 را بفهمیم.

در بعضی از منابع بیان شده که امیه بن ابی الصلت است[3] و هکذا افراد دیگر که البته به نظر ما مقصود از «الذی» این احتمالات نیست چرا که همه اینها معاصر پیامبر صلی الله علیه و اله بودند در حالی که اتل علیهم دال بر این است که مقصود از این آیه کسی است که در زمان ها و دوران گذشته بوده است.

مقصود در این آیه در بیان و کلام امام رضا علیه السلام آمده است. مرحوم قمی در تفسیر خود روایت را بیان و نقل فرموده است :

وَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ الْحَسَنِ [الْحُسَيْنِ‌] بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع‌ أَنَّهُ أُعْطِيَ بَلْعَمُ بْنُ بَاعُورَاءَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ، فَكَانَ يَدْعُو بِهِ فَيُسْتَجَابُ لَهُ- فَمَالَ إِلَى فِرْعَوْنَ فَلَمَّا مَرَّ فِرْعَوْنُ فِي طَلَبِ مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ- قَالَ فِرْعَوْنُ لِبَلْعَمَ ادْعُ اللَّهَ عَلَى مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ لِيَحْبِسَهُ عَلَيْنَا- فَرَكِبَ حِمَارَتَهُ لِيَمُرَّ فِي طَلَبِ مُوسَى وَ أَصْحَابِهِ- فَامْتَنَعَتْ عَلَيْهِ حِمَارَتُهُ فَأَقْبَلَ يَضْرِبُهَا فَأَنْطَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- فَقَالَتْ وَيْلَكَ عَلَى مَا تَضْرِبُنِي- أَ تُرِيدُ أَجِي‌ءُ مَعَكَ لِتَدْعُوَ عَلَى مُوسَى نَبِيِّ اللَّهِ وَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ، فَلَمْ يَزَلْ يَضْرِبُهَا حَتَّى قَتَلَهَا وَ انْسَلَخَ الِاسْمُ الْأَعْظَمُ مِنْ لِسَانِه...‌[4]

بلعم دارای اسم اعظم بوده است و از علمای بزرگ بنی اسراییل محسوب می شده و با این اسم اعظم مستجاب الدعوه بوده است. این شخص مورد استفاده حضرت موسی علیه السلام در امور تبلیغی بنی اسراییل هم بوده است.

اما به مرور زمان وابسته به دربار فرعون شد. فرعون بارها قصد قتل موسی را داشت اما موفق نشد و این نشان از قدرت الهی است که قدرت مطلق مادی آن روز تلاش کرد اما نتوانست او را به قتل برساند.

فرعون از بلعم درخواست می کند که نفرین کند موسی و اصحابش را تا در بند فرعون قرار بگیرند.

درخواست فرعون از بلعم نکته جالبی دارد. او به بلعم گفت از خدا بخواه که موسی مغلوب من شود.

یک احتمال این است که فرعون قصد داشته است به عقاید بلعم احترام بگذارد.

احتمال دیگر که درست هم هست این است که فرعون در قلبش اعتقاد داشته اما به جهت هواهای نفسانی خودش را خدا می داند و شاهد بر این مطلب اینست که در وقت غرق شدن از خدا کمک خواسته بود.

با این درخواست ، بلعم قبول کرد و سوار بر الاغش شد تا برای نفرین موسی برود. اما این چهارپا از رفتن امتناع کرد و به اذن الهی به سخن درآمد و گفت : وای بر تو آیا می خواهی با تو بیایم تا بر پیامبر خدا نفرین کنی؟

این اتفاق اقتضا دارد که بلعم متنبه شود اما کسی که در قلبش مرض باشد متنبه نمیشود بلکه به لجاجت مرتکب میشود.

وقتی اسم اعظم از بلعم منسلخ شد ، شیطان به سراغ بلعم آمد و او از گمراهان شد.


logo