« فهرست دروس
درس تفسیر استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 109 سوره بقره/حسادت و خیرخواهی /تفسیر موضوعی

 

موضوع: تفسیر موضوعی/حسادت و خیرخواهی /آیه 109 سوره بقره

 

سخن در واژه های آیه شریفه 109 سوره بقره بود.

اعفوا :

راغب می گوید : «یعنی القصد لتناول الشي‌ء»[1]

اما در برخی لغات عفو را به معنای رها کردن بیان کرده اند. وقتی کسی اشتباهی می کند ، می گوید العفو یعنی مرا رها کن و یقه مرا نگیر.

این معنای دوم سازگار تر است.

وقتی کسی اشتباهی مرتکب شده است ، باید از او گذشت و او را رها کرد. چرا که انسان خطا کار مستحق ترحم است و ترحم به رها کردن است. انسان خطاکار یعنی شریک و همراه شیطان و رها نکردن او موجب همراهی بیشتر او با شیطان است. وقتی رها کردی ، کمک کردی از همراهی با شیطان رها شود و گرنه زبان او در کامش توسط شیطان مدیریت می‌شود.

باید به انسان خطاکار رحم کرد و ترحم کرد تا بیشتر از این در دام شیطان نباشد.

روش رها کردن هم ، قاعده تغافل است. تغافل بسیار نکته مهم و عجیبی است.

شاهد این معنا فضای آیه است که می فرماید این یهود را رها کن. این رها کردن هم یک روش و تاکتیک سیاسی است. فضای آیه با این معنا سازگار تر است.

اصفحوا :

برای این واژه سه معنا بیان شده است.

1 – دامنه کوه. صفح الجبل یعنی دامنه کوه که هنوز به بالا نرسیده است.

2 – پهنای شمشیر. یک طرف شمشیر تیز است و یک طرف مسطح است و یک پهنه دارد که ما بین دو لبه است. صفح را به همین معنای پهنه شمشیر است.

3 – صفحه و پهنای صورت که محل غسل در وضو است[2]

در مجموع صفح به معنای صرف نظر کردن و روی گردانی از کاری است. در ما نحن فیه به قرینه عفو ، همین معنا مورد نظر است.

نکات تفسیری :

نکته اول :

قید کثیر در ﴿وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتاب﴾

این آیه مثل آیه سابق از زبانحال یهود سخن می فرماید. یهود بر اساس تورات موظف بودند با بعثت پیامبر آخر الزمان از ایشان تبعیت کنند و دین یهود را رها کنند. عده ای از یهودیان در مدینه زندگی می کردند حتی قبل از هجرت و عده دیگری در اطراف زندگی می کردند. با بعثت رسول خاتم صلی الله علیه و اله و بعد از هجرت برای فحص و تحقیق سراغ ایشان آمدند در مدینه و تصدیق کردند اما بسیاری از ایشان ایمان نیاوردند و بلکه دنبال کارشکنی در امور مسلمین بودند.

علی ای حال عده ای اندک ایمان اوردند اما بسیاری ایمان نیاوردند.

نکته دوم :

انگیزه اصلی یهودیان برای دشمنی با اسلام این بود که حس کردند اسلام منافع و تشکیلات آن ها را نابود می کند. این یعنی هواپرستی و هرجا هواپرستی باشد ، اول بدبختی است.

کما اینکه بعضی اوقات با تغییر یک مسئول ، تمام افراد در مجموعه تغییر می کنند.

علی ای حال یهودی ها علت مخالفتشان همین است که منافعشان در خطر بود و دعوای ایشان با اسلام است.


logo