« فهرست دروس
درس تفسیر استاد محسن ملکی

1404/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات 190-194 /سوره آل عمران /معاد در قرآن

 

موضوع: معاد در قرآن/سوره آل عمران /آیات 190-194

تحلیل آیه ﴿وَ مَا لِلظّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ﴾[1]

در جلسه گذشته که در عتبات برگزار شد، توفیق شد تا به تفاوت‌های میان انصار و شافعین و همچنین ناصر و شافع پرداخته شود. این بحث بر اساس توضیحات مرحوم شیخ طوسی در کتاب تبیان[2] شکل گرفت.

 

وجه ادبی و تأکید جمله

آیه مورد بحث به لحاظ ادبی جمله‌ای تاکیدی است. وجه تأکید آن بر پایه تقدیم خبر مای مشبهة به لیس بر اسم است. در جمله ﴿وَ مَا لِلظّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ﴾ یک اسم مبهم وجود دارد که حذف شده و همین حذف موجب تفخیم معنایی شده است. بیان با «مِن» این جمله را معادل با «لای نفی جنس» کرده است. یعنی: ﴿وَ مَا لِلظّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ﴾ هیچ نصرتی در ناصری برای ظالمین وجود ندارد.

این شکل نفی، تقریباً همان لا نفی جنس است و اطلاق آن گسترده است: نه در دنیا و نه در آخرت نصرت حقیقی نصیب ظالمین نمی‌شود.

 

سیاق آیه و مفهوم نصرت

اگرچه سیاق آیه مربوط به معاد است ﴿رَبَّنَآ إِنَّكَ مَن تُدۡخِلِ ٱلنَّارَ فَقَدۡ أَخۡزَيۡتَهُ﴾، با تنقیح مناط و توجه به قرائن در مبادی تشریع و مقاصد معرفتی می‌توان این معنا را به دنیا نیز تعمیم داد.

نکته مهم این است که نصرت حقیقی و مستدام، صرفاً نصرتی است که به پیروزی و فلاح انسان منجر شود؛ ناصر به معنای نصرت، همواره با هدفی مشخص مرتبط است: فلاح و رستگاری.

نسبت به دنیا: ظالمین پیروزی حقیقی ندارند. ممکن است جولانی کنند، مردم را بکشند و سلطه داشته باشند، اما این پیروزی مستدام و حقیقی نیست. نسبت به آخرت: هیچ نصرتی برای ظالمین نیست، همان‌طور که آیه تأکید دارد. بنابراین، اطلاق جمله قابل تعمیم به دنیا و آخرت است.

نکته اول: رستگاری و فلاح حقیقی انسان

رستگاری حقیقی و پیروزی واقعی انسان در عالم واقع چیست؟ پاسخ: آباد شدن معاد و آمادگی برای زندگی حقیقی. بدون این نگاه، بسیاری از معارف اسلامی قابل فهم نخواهند بود. به تعبیر دیگر، ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ﴾[3] بیانگر آن است که دست ظالمین در زندگی حقیقی خالی است و برای زندگی حقیقی و موفقیت حقیقی هیچ بهره‌ای ندارند.

نکته دوم: تأویل آیه ﴿مالظالمین من انصار﴾

تأویل آیه به معنای باطن‌سنجی است؛ یعنی فهم معانی باطنی که از ظاهر آیه قابل درک نیست. ظاهر آیه روشن و مشخص است و بر اساس عرف، عقل و اعتقادات قابل فهم می‌باشد. تأویل، جنبه باطنی و معنای نهفته آیه را آشکار می‌کند.طبق روایت، امام باقر علیه‌السلام این آیه را تأویل کرده‌اند. این روایت از طریق یونس بن ظبیان نقل شده است.

نکته‌ای که وجود دارد این است که درباره یونس بن ظبیان در علم رجال[4] دو نظر است:

1.غلو و ضعف: برخی، از جمله مرحوم نجاشی[5] و کشی[6] ، او را تضعیف کرده‌اند.

2.اعتبار روایت: گروهی دیگر، مانند مرحوم صدوق، برخی از روایات او را معتبر دانسته‌اند و بسیاری از ائمه، از جمله حضرت رضا علیه‌السلام، نیز روایات وی را نقل کرده‌اند. بنابراین، شخصیت یونس بن ظبیان دوپهلو ارزیابی می‌شود؛ برخی روایات او مورد نقد و برخی مورد پذیرش هستند

متن روایت: روایت از امام باقر علیه‌السلام چنین است: «عن يونس بن ظبيان قال‌ سألت أبا جعفر ع عن قول الله «وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» پاسخ امام: «قال: ما لهم من أئمة يسموهم بأسمائهم‌»[7] یعنی: ظالمین امامی ندارند که در قیامت با او خوانده شوند. معنای کلی روایت: این آیه بر قیامت و نبود شفاعت و نصرت برای ظالمین تأکید دارد.

تفسیر دنیوی آیه

علت بُعد دنیوی: اینان در دنیا پیرو معصومان نشدند و در مقابل آن‌ها ایستادند، جبهه گرفتند و قلدری کردند. نتیجه: در قیامت شفاعتی نصیبشان نمی‌شود و هیچ نصرتی ندارند. نکته مهم: نصرت با شفاعت متفاوت است. نصرت به معنای حمایتی است که انسان را از خطر و هلاکت نجات دهد. بنابراین، معنای دنیوی آیه: این افراد هیچ ناصری ندارند و قدرتی که بتواند آن‌ها را در مقابل قدرت خدا نگه دارد، در اختیار ندارند.

بنابراین آیه ﴿مالظالمین من انصار﴾ بیانگر نبود نصرت و شفاعت برای ظالمین است، هم در دنیا و هم در آخرت.تأویل امام باقر علیه‌السلام نشان می‌دهد که فرد یا جامعه‌ای که پیرو معصومان نباشد و در مقابل آنان مقاومت کند، از نعمت نصرت و شفاعت محروم است.

نکته سوم: بحث شفاعت

در تفسیر مجمع البیان[8] : «و صح عن النبي (ص) أنه قال ليصيبن أقواما شفع بذنوب أصابوهاثم يخرجون فيسميهم أهل الجنة الجهنميين»مفاد روایت: عده‌ای از مردم، به سبب گناهان و ذنوبشان شفاعت می‌شوند. پس از عذاب الهی، از آتش خارج می‌شوند. به این افراد، اهل الجنه الجهنمین گفته می‌شود: یعنی ظاهراً جهنمی‌اند اما به لطف شفاعت نجات می‌یابند.

منابع دیگر روایت: «رواه البخاري بإسناده في الصحيح عن أنس بن مالك و فيما رواه أبو سعيد الخدري عنه (ع) قال فيخرجون قد امتحشوا و عادوا حمما قال فيلقون في نهر يقال له نهر الحياة قال فينبتون فيه كما تنبت الحبة في جميل السيل» از صحیح البخاری از انس بن مالک.

روایت ابوسعید خدری از پیامبر که بیان می‌کند افراد از آتش می‌آیند بیرون و زغال سیاه هستند و در نهر حیات رشد می‌کنند.

تفسیر روایات

روند شفاعت و نجات از جهنم:

1.افرادی که مرتکب گناهان کبیره شده‌اند، ابتدا در جهنم هستند.

2.با شفاعت پیامبران و صالحان، مورد عفو الهی قرار می‌گیرند.

3.سپس وارد بهشت می‌شوند و پاک می‌شوند و رشد می‌کنند، همانند دانه‌ای که در کنار نهر آب جوانه می‌زند.

نکته: این روایات بیانگر رحمت خداوند و شفاعت واقعی هستند.

این آیه بیان می‌کند که ظالمین انصاری ندارند که به زور آنان را نجات دهند.

اما این به معنای نفی شفاعت نیست:شفاعت التماس و درخواست انسان‌های بزرگ در پیشگاه خدا است تا گنهکاران کبیره نجات یابند. بنابراین، حتی اگر کسی انصاری نداشته باشد، شفاعت می‌تواند شامل حال او شود.

تقسیم‌بندی ظالمین

گروه اول: مشرکین و کسانی که به اصول دین ایمان ندارند. برای این افراد، هیچ شفاعت و ناصری وجود ندارد.

گروه دوم: موحدین گنهکار.افرادی که مسلمان و موحد هستند اما مرتکب گناه کبیره شده‌اند، شفاعت شامل حالشان می‌شود. حتی اگر این افراد در جهنم باشند، با شفاعت پیامبران و صالحان، نجات می‌یابند و وارد بهشت می‌شوند.

جمع‌بندی

آیه ﴿مالظالمین من انصار﴾ بیانگر نبود ناصری قاهر و غالب بر قدرت الهی برای ظالمین است. اما شفاعت، که با تضرع و التماس نزد خدا انجام می‌شود، همچنان برقرار است و شامل موحدین گنهکار می‌شود.

لذا ظالمین را می‌توان مطلق گرفت:

ظالمینی که هیچ نصرتی ندارند = مشرکین

ظالمینی که شفاعت شامل حالشان می‌شود = موحدین گنهکار


logo