« فهرست دروس
درس تفسیر استاد محسن ملکی

1403/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 185/سوره آل عمران /معاد در قرآن

 

موضوع: معاد در قرآن/سوره آل عمران /آیه 185

به مناسبت آیات مربوط به معاد در قرآن قرار بر این بود که کلمات این آیات را در حد توان بررسی نماییم تا کاری روی قرآن، فقه اللغه و محتوا تعقیب شود و نمی خواهیم مباحث ما از جهت علمی خصوص پیرامون معاد باشد، آیه 185 از سوره مبارکه آل عمران یکی از آیاتی است که کلمه "یوم القیامة" در آن آمده و ما از جهت محتوایی این آیه شریفه را مورد تدبر قرار می دهیم تا خداوند متعال ما را در جرگه متدبرین در قرآن قرار دهد و ﴿افلا یتدبرون القران﴾ توبیخ بر ما نباشد.

﴿کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾کلمه توفی از وفی یفی در جلسه گذشته بیان شد و اینک می رویم سراغ کلمه "اجورکم یوم القیامه"؛ خوب است در اطراف این واژه قرآنی، کلمه ثواب و مقابله و جزا نیز بررسی شود

تفاوت اجر با ثواب:

اجر عبارت از پاداشی است که در برابر اعمال بدنی داده می شود، وقتی انسان کار نیکی را با اعضاء بدن انجام می دهد می گویند مأجور است و اجر داده می شود؛ از جهت لغت همان طور که جناب ابی هلال حسن بن عبدالله عسکری در قرن 4 در فروق اللغویه، شاهد بر اینکه اجر نسبت به طاعات بدنی است فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام را نقل می کند:« قال لبعض أصحابه في علة اعتلها: " جعل الله ما كان من شكواك حطا بسيئاتك» حضرت به یکی از اصحاب که دچار بیماری شده بود فرمود:خداوند این ناله های تو را وسیله از بین رفتن سیئات تو قرار داده است «فان المرض لا اجر فیه » خود مرض و بیماری اجر ندارد « لکنه یحط السیئات و یحطها حت الاوراق » لکن مانند اینکه برگ درختان بریزد این بیماری سیئات تو را می ریزد « و انما الاجر فی القول باللسان و العمل بالایدی و الاقدام» اجر در حرف زدن و در عمل با اعضا و جوارح است؛

این فرمایش بزرگ مرد لغوی قرن چهارم بهترین مستند و مرجع برای تفاوت بین لغتهایی است که گویا یک معنا دارند، ایشان می فرماید اجر را زمانی به انسان می دهند که با بدن کاری انجام دهد و در این روایت شاید به این دلیل که وقتی شکوی می کند به یک معنا سیئات را کنار می زند و یا تحمل این بیماری، عملی است که توسط بدن انجام می گیرد.

«اما ثواب و ان کان فی اللغه الجزاء الذی یرجع الی العامل بعلمه و یکون فی الخیر و الشر» ثواب در لغت جزایی است که به عامل در مقابل عمل او برمی گردد چه کار خوب باشد و چه کار بد «الا انه قداختص فی العرف بالنعیم علی الاعمال الصالحة » ولی در عرف این گونه است که ثواب در مقابل اعمال صالحه داده می شود «من العقائد الحقة و الاعمال البدنیة و المالیة و الصبر فی مواطنه بحیث لایتبادر منه عند الاطلاق الا هذا المعنی»[1] که عقاید حق، اعمال بدنیه و مالیه و صبوری در مواقع صبر را شامل می گردد، به حیثی که از این معانی تبادر نمی کند؛ ثواب در مقابل کارهای نیک است بنابراین نسبت بین ثواب و اجر عموم خصوص مطلق بوده، ثواب اعم و اجر اخص است، اجر کارهای نیک بدنی و ثواب کارهای بدنی و اعتقادی است.

تفاوت بین جزا و ثواب و اجر

جزا هم منفعت را شامل می شود و هم ضرر را

تفاوت بین جزا و مقابله

مقابله مساوات است اگر کسی کاری انجام داد شما معادل آن را انجام دهید اگر عمل خوب بود خوب و اگر بد بود بد انجام دهید

اما جزا گاهی انقص است، همین شخصیت بزرگوار در فروق اللغویه می گوید شاهد بر اینکه جزا گاهی کمتر از کاری است که انجام شده، قرآن می فرماید ﴿وَجَزَاء سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا﴾ [2] اگر منظور مقابل سیئه، سیئه بود کلمه "مثلها" به کار برده نمی شد و اینکه "مثلها" آمده نشان می دهد جزا به معنای مقابله نیست و متفاوت است، ممکن است در مقابل کار بد، طوری رفتار کنید که کمتر از آن باشد.

در آیه شریفه ما نحن فیه کلمه "اجر" به کار برده شده است بخاطر اینکه آیات قبلی تمام تعدیات و تجاوزات بدنی است:

کشتن پیامبر و مقابله کردن با پیامبر، لذا آیه می فرماید ﴿انما توفون﴾ اولین بحث قبل از این کلام ﴿کل نفس ذائقه الموت﴾ بود به این تعبیر که این بدنی که شما از آن استفاده کرده و جرم و جنایت را مرتکب می شوید از بین خواهد رفت و تمام اسباب و ابزار تعدیات و تجاوزات شما را به خاک سیاه خواهد نشاند و بعد می فرماید ﴿اجورکم﴾ چون غالب عملیات متخلفانه و ظالمانه افراد توسط بدن انجام می گرفته بالاخص کشتن پیامبر لذا کلمه "اجر" به کار برده شده از باب تناسب ذیل با صدر آیه و سیاق آیات پیشین که بیشتر مساله ظلم و اعمال بدنی بوده است و همچنین مساله مرگ مطرح شد که انعدام قوای جسمانیه است.

بنابراین کلمه اجر تناسب دارد و ثواب از آن جهت که اعم است در این محل تناسبی ندارد.

 


logo