« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1404/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

شک در مکلف به/اصالة الاشتغال /اصول عملیه

موضوع: اصول عملیه/اصالة الاشتغال /شک در مکلف به

 

یادی از مرحوم آیت‌الله میرزاعلی فلسفی

در پایان تنبیه چهارم، تأدّباً و احتراماً به محضر شیخنا الاستاد، مرحوم آیت‌الله فلسفی رضوان الله تعالی علیه، اشاره‌ای به نظریه‌ی ایشان می‌کنم. این نظریه همان است که در مباحث ما نیز مورد تأکید و اثبات قرار گرفت.

ایشان ملتزم بودند که در اطراف علم اجمالی، شک در مکلّف‌به ـ مطلقاً، چه اطراف تدریجی باشد و چه نباشد ـ موجب احتیاط است. (موضوع تنبیه چهارم ناظر به تدریجیّات بود.)

به بیان دیگر: اطراف علم اجمالی به تدریج در دسترس مکلّف قرار می‌گیرد، خواه در شبهه وجوبیه باشد و خواه در شبهه تحریمیه.

استاد می‌فرمود: وقتی مکلّف بداند که ذمّه‌اش به تکلیف مشغول است، تحقّق تکلیف قطعی است. در نتیجه:

در شبهه تحریمیه باید از حرام اجتناب کند.

در شبهه وجوبیه باید واجب را اتیان نماید.

نهایتاً، حرمت مردّد است بین چند مورد یا وجوب مردّد است بین چند فعل. این موارد به تدریج پیش می‌آید و در دسترس مکلّف قرار می‌گیرد، و عقل حکم می‌کند به اینکه: «اشتغال ذمّه داری و باید تفریغ ذمّه کنی».

مثال: اگر کسی نذر کرده باشد روز اول یا نیمه یا آخر ماه را روزه بگیرد، باید هر سه روز (اول، نیمه و آخر) را روزه بگیرد تا یقین به فراغ ذمّه پیدا کند.

 

این نظریه استاد بود که ذکر آن از باب احترام به شخصیت بزرگی است که افتخار حوزه مشهد بود و قدرش چندان دانسته نشد. از جمله شاگردان خاص مرحوم آیت‌الله خویی بود که استادشان کتبی اجتهاد ایشان را مرقوم کرده بودند و علاقه‌ای ویژه نسبت به ایشان داشتند. در ایّام حکومت صدام و پس از آن، همواره از احوال ایشان می‌پرسیدند. مرحوم میرزا علی فلسفی نیز مکرّر می‌فرمودند: «میرزا علی چطوره؟ قدرش را بدانید.» رضوان خدا بر او باد.

تنبیه پنجم: شبهه غیر محصوره

اکنون وارد تنبیه پنجم از تنبیهات اشتغال می‌شویم: «شک در مکلّف به».

پیام این بحث همان مسئله‌ی اشتغال است. تنبیه پنجم اختصاص دارد به شبهه غیرمحصوره.

 

شبهه محصوره

تا اینجا به نتیجه قطعی رسیدیم که در شبهه محصوره، وظیفه احتیاط است. و این احتیاط از سنخ احتیاط اشتغالی است نه احتیاط بدوی.

 

احتیاط بدوی: مختص به اخباریین است که در شبهات بدویه قائل به احتیاط می‌شدند.

احتیاط اشتغالی: که مورد قبول اصولی و اخباری است؛ یعنی در جایی که شک در اصل تکلیف نیست، بلکه یقین به اشتغال ذمّه وجود دارد و تکلیف مردّد است بین چند طرف. در اینجا عقل حکم به احتیاط می‌کند.

پس در شبهه محصوره (دو یا سه ظرف و مانند آن)، جای احتیاط بلااشکال است.

 

مقام اول: تعریف شبهه غیر محصوره

کلام در این است که شبهه غیر محصوره چیست؟ اگر غیرمحصوره تبیین شود، مفهوم محصوره هم به تبع آن روشن خواهد شد. به دلیل اهمیت این اصطلاح در اجتهاد و تکلیف‌شناسی، علما به سراغ تعریف غیرمحصوره رفته‌اند.

 

وجه اول: «ما یعسر عده»

اولین تعریفی که در کلام محققین آمده، این است که غیرمحصور عبارت است از چیزی که «یعسر عده»؛ یعنی شمارش آن سخت و دشوار باشد.[1]

 

اشکالات بر این وجه

 

1. اشکال حلی:

«عسر عدّ» نسبی است و به افراد، اشخاص و زمان بستگی دارد. ممکن است برای فردی در یک ساعت مشکل باشد، ولی فردی دیگر در چند روز بتواند بشمارد. پس معیار روشنی ندارد.

 

2. اشکال نقضی:

مثال گوسفند: اگر یک گوسفند غصبی در میان هزار گوسفند باشد، عرف می‌گوید «غیرمحصوره» است، با اینکه شمارش هزار چندان دشوار نیست.

مثال گندم: یک دانه گندم غصبی در میان یک میلیون دانه در یک صندوق، عرفاً «محصوره» است، با اینکه شمارش آن بسیار دشوار است.

نتیجه: «عسر عدّ» معیار صحیحی برای تعریف غیرمحصوره نیست.

 

وجه دوم: تعریف شیخ اعظم

مرحوم شیخ انصاری فرموده است:[2] غیرمحصور آن است که احتمال تکلیف در هر یک از اطراف، موهوم باشد. مثال: یک دانه گندم غصبی در میان میلیون‌ها دانه گندم. هر دانه را که برداریم، احتمال غصب در آن صرفاً «وهمی» است.

 

اشکالات بر کلام شیخ

1. اشکال مرحوم نائینی[3] : فرموده‌اند: این تعریف احاله به امر مجهول است؛ زیرا وهم مراتب متعددی دارد و حدود آن روشن نیست. آیا مراد وهم ضعیف است یا قوی؟

 

2. اشکال دوم (اعاظم اصولیین): موهوم بودن تکلیف مانع از تنجّز نیست. در شبهه محصوره گاهی یک طرف مظنون است و طرف دیگر موهوم؛ با این حال، هیچ اصولی قائل نیست که طرف موهوم را می‌توان ترک کرد. پس موهوم بودن به تنهایی رافع منجّزیت نیست[4] .

 

نقد به اصل تعریف

اشکال اساسی‌تر این است که تعریف شیخ، تعریف موضوع نیست، بلکه تعریف به لازم است. موضوع باید مستقلّاً تبیین شود و نمی‌توان آن را با حکم (تنجیز و عدم تنجیز) تعریف کرد.

 

جمع‌بندی تا اینجا

تعریف اول (ما یعسر عدّه): تعریفی عرفی است ولی دقیق و جامع نیست.

تعریف دوم (شیخ اعظم): تعریف به لازم است، نه تعریف حقیقی موضوع.

بنابراین، هر دو تعریف اشکالات جدّی دارند.

 

ان‌شاءالله در ادامه، به وجه سوم در تعریف غیرمحصوره خواهیم پرداخت.

 


logo