1404/09/24
بسم الله الرحمن الرحیم
استطاعت /شرایط وجوب حج /کتاب الحج
موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت
قرار بر این شد که در روایات جستجو کنیم تا ماهیت نذر را بررسی نماییم و ببینیم آیا رجحان شرعی متعلق نذر، ملازم با نذر است یا خیر.
بررسی روایات اثباتکننده رجحان شرعی (طایفه اول)
دومین روایتی که بررسی شد، روایت ابیصباح کنانی بود که حضرت در دو قسمت این حدیث شریف، اشارهای به متعلق نذر فرمودند. یکی بحث طاعت و دیگری ترک معصیت (نبودن معصیت، عدم معصیت). در قسمت اول که طاعت باشد، یقیناً طاعت پروردگار یا واجب است یا مستحب است یا ترک مکروه. این امور، رجحان شرعی محسوب میشوند. نکتهای که در این کلمه قابل تأمل است، بحث مفهوم لقب بود. (آیا وقتی گفته میشود طاعت، مفهومش این است که مباح نمیتواند باشد؟ این مفهوم دارد و میشود مفهوم لقب). اما در قسمت دوم که ترک معصیت بود، عدم معصیت اثبات نمیکرد که متعلق حتماً باید طاعت باشد و رجحان شرعی داشته باشد. لذا در مجموع، نتوانستیم از این دو روایت ابیصباح کنانی به نتیجه برسیم که متعلق نذر حتماً باید رجحان شرعی داشته باشد.
بررسی روایات دلالتکننده بر عدم لزوم رجحان شرعی (طایفه دوم)
جهت اول، روایاتی بود که برای اثبات رجحان شرعی به آنها استناد شد. جهت دوم روایاتی هستند که از سوی دیگر دلالت بر عدم لزوم رجحان شرعی دارند. بلکه اگر رجحان دنیوی عرفی هم داشته باشد، کافی است.
الف. روایت اسماعیل بن سعد اشعری
روایت معتبره یا موثقه اسماعیل بن سعد اشعری از امام رضا علیه الصلاة و السلام، از رسول الله، این است که فرمودند: «لا نذر فی معصیة»[1] . شبیه این روایت، روایت منصور بن حازم است که در کافی جلد ۷ صفحه ۴۴۰ آمده است. استدلال به این روایت موثقه برای عدم لزوم رجحان شرعی در متعلق نذر به این شکل است که امام در مقام تحدید (محدود کردن) متعلق نذر است. امام میفرماید: «لا نذر فی معصیة» (لای نفی جنس). یعنی حتماً باید معصیت نباشد. همینقدر که معصیت نبود، کافی است و بالتالی لا یجب ان یکون طاعتا. واجب نیست که طاعت، مستحب یا ترک مکروه باشد. چون امام در مقام تحدید و مشخص کردن متعلق نذر است، آن هم به شکل "لای نفی جنس"، از آن حصر فهمیده میشود. این حصر مفهوم دارد و مفهوم آن در علم اصول مسجل است. بنابراین، این روایت دلالت میکند بر اینکه آنچه ما در متعلق نذر لازم داریم، فقط این است که معصیت نباشد. اینکه معصیت نباشد، کفایت میکند و میتواند رجحان شرعی داشته باشد یا نداشته باشد. میتواند مستحب، ترک مکروه و واجب باشد یا صرفاً یک امتیاز دنیوی و منفعت دنیوی داشته باشد. اگرچه ممکن است گفته شود این استدلال محکمی نیست، اما در بحث علم اصول مطرح شده است که اگر مفهوم برای منطوق مسجل شود، تبدیل به دلالت لفظی میشود. و اطلاقی که از مفهوم حصر استفاده میشود، همانند اطلاق منطقی است و حجت است.
ب. روایت زراره
روایت موثقه زراره: « قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ عليهالسلام : أَيُّ شَيْءٍ لَانَذْرَ فِي مَعْصِيَةٍ ؟ قَالَ : فَقَالَ : « كُلُّ مَا كَانَ لَكَ فِيهِ مَنْفَعَةٌ فِي دِينٍ أَوْ دُنْيَا ، فَلَا حِنْثَ عَلَيْكَ فِيهِ »[2] چه چیزی نذر در آن معنا ندارد؟هر کاری که در آن منفعت دینی یا دنیوی داشته باشد، نمیتوانی آن نذر را حنث کنی. استدلال به این روایت برای عدم لزوم تعین در رجحان شرعی این است که امام، منفعت دنیوی را به منفعت اخروی عطف کرده است. یعنی متعلق نذر میتواند رجحان شرعی و همچنین میتواند رجحان غیرشرعی و دنیوی داشته باشد،. البته ممکن است گفته شود که "او" در این روایت به معنای انفصال حقیقی نیست (که یا منفعت دنیوی دارد یا منفعت اخروی)،؛ بلکه امام در مقام بیان این است که هر دوی این منفعتها در متعلق نذر هست.
جمعبندی روایات و استناد به سیره مشهور
با کنار هم گذاشتن روایات، نمیتوان به یک نتیجه محکم رسید که آیا ائمه معصومین علیهم السلام به شکل واضح و روشن الزام کرده باشند که متعلق نذر باید رجحان شرعی داشته باشد یا نه. در مجموع، تنها چیزی که میتوان ملاک قرار داد، بحث اضافه شدن نذر به الله است. همین که در روایات آمده و در صیغه نذر نیز هست (لله علیّ کذا)، قدْرِ مُتَیَقَّنی است که از مجموع این روایات و مسائل دین استفاده میشود. انکار کردن رجحان شرعی در باب متعلق نذر، خیلی بعید است. لذا مشهور فقها فتوا دادهاند که متعلق نذر باید رجحان شرعی داشته باشد.
این حکم، یک مؤیِد کلی دارد: وقتی کاری به خداوند اضافه میشود، حتی اگر ذاتاً مستحب فقهی، واجب فقهی یا ترک مکروه فقهی نباشد (مثل مباحات)، به دلیل اینکه آن را به خاطر خدا انجام میدهیم، بعد استحباب پیدا میکند. به این ترتیب، رجحان شرعی ثانوی و بالعرض پیدا میکند. پس، متعلق نذر یا باید رجحان ذاتی شرعی داشته باشد یا اگر ندارد، باید رجحان شرعی ثانوی و بالعرض داشته باشد که توسط صیغه نذر تحقق پیدا میکند. بعد از این نتیجهگیری، بحث به سراغ اصل میرود تا ببینیم وقتی این نذر در کنار حج قرار میگیرد، چه باید کرد. آیا میشود نظریه مرحوم آقای خویی[3] یا محقق شاهرودی رضوان الله تعالی علیهما؟ که بررسی خواهد شد. ا