1403/08/23
بسم الله الرحمن الرحیم
استصحاب تدریجیات/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية /أصالة الاستصحاب /استصحاب تدریجیات
بررسی وجه ششم: نظر مرحوم اصفهانی در اشکال مثبتیت استصحاب زمان
مرحوم اصفهانی در نهایة الدرایة (جلد 5، صفحه 157) در پاسخ به اشکال مثبتیت استصحاب زمان، تحلیل جدیدی ارائه میدهند. ایشان معتقدند که نحوه تحقق متعلق حکم تأثیر مستقیمی بر جریان یا عدم جریان استصحاب دارد.
اگر متعلق حکم مطلق امساک نهاری باشد، یعنی مطلوب شارع صرفاً امساک متصف به نهاری بودن است، در اینجا استصحاب نهار نمیتواند جاری شود.
دلیل: جریان استصحاب نهار برای اثبات امساک نهاری، مستلزم حجیت اصل مثبت است؛ زیرا: استصحاب نهار فقط بقاء نهار را اثبات میکند. اما اینکه این امساک، نهاری باشد، مستلزم اثبات وصفی (نهاری بودن امساک) است که نیازمند اصل مثبت است.
نتیجه: از آنجا که اصل مثبت حجیت ندارد، جریان استصحاب در این صورت باطل است.
اگر متعلق حکم الامساک فی النهار باشد، یعنی شارع مطلوب خود را امساک واقع در نهار قرار داده باشد، در اینجا استصحاب نهار میتواند جریان یابد.
دلیل: در این صورت، بقاء نهار بهتنهایی کفایت میکند برای تحقق متعلق تکلیف؛ زیرا: فرض این است که مطلوب شارع تحقق امساک در ظرف نهار است. استصحاب بقاء نهار، تعبد به بقاء ظرف (نهار) را فراهم میکند.
تحقق امتثال در سه صورت در الامساک فی النهار
مرحوم اصفهانی توضیح میدهند که اگر متعلق حکم الامساک فی النهار باشد، تحقق امتثال شارع در سه صورت امکانپذیر است:
صورت اول: امساک وجدانی در نهار وجدانی
در این حالت، هم امساک بهصورت وجدانی (در خارج محقق) و هم نهار بهصورت وجدانی (یقینی) محقق شده است. این صورت واضحترین حالت تحقق امتثال است.
صورت دوم: امساک تعبدی در نهار وجدانی
در این حالت، امساک بهصورت تعبدی (از طریق استصحاب یا ادله شرعی) و نهار بهصورت وجدانی (یقینی) محقق شده است.
شارع در این حالت نیز امتثال را پذیرفته است، زیرا مطلوب تحقق امساک در نهار است.
صورت سوم: امساک وجدانی در نهار تعبدی
در این حالت، امساک بهصورت وجدانی (در خارج محقق) و نهار بهصورت تعبدی (از طریق استصحاب) محقق شده است.
این صورت نیز موجب فراغ ذمه و تحقق امتثال میشود، زیرا شارع صرف تحقق امساک در ظرف نهار را طلب کرده است.
نتیجهگیری مرحوم اصفهانی
مرحوم اصفهانی بیان میکنند که در هر سه صورت فوق، مطلوب شارع تحقق یافته و ذمه مکلف فارغ میشود. بنابراین: فرقی نمیکند که نهار بهصورت وجدانی باشد یا تعبدی.
آنچه شارع طلب کرده، تحقق امساک در ظرف نهار است و این امر با استصحاب بقاء نهار بهصورت تعبدی نیز حاصل میشود.
توضیح دیدگاه مرحوم اصفهانی
مرحوم اصفهانی معتقد است که بر اساس مستفاد از ادله و روایات، آنچه واجب است، نظیر صلاة در نهار یا امساک در نهار، ناظر به لیل و نهار واقعی و حقیقی است، نه تعبدی.
اطلاق کلماتی مانند «لیل» یا «نهار» در ادله، از نظر لغت و عرف به وجود واقعی این مفاهیم اشاره دارد و لیل و نهار تعبدی تنها در صورتی به این اطلاقات الحاق میشوند که قید «تعبدی» به آنها افزوده شود. به عبارت دیگر، لیل و نهار تعبدی به تنهایی حقیقت لیل و نهار نیستند و اطلاق این عناوین بر آنها صحیح نیست مگر با اضافه شدن این قید.
حکم عقل به لزوم امتثال در لیل و نهار واقعی
نکته مهم دیگر این است که عقل به صورت تعلیقی به لزوم امتثال احکام در لیل و نهار واقعی حکم میکند. به این معنا که: حکم عقل به تحقق امتثال در لیل و نهار واقعی، مشروط بر این است که از سوی شارع مقدس هیچگونه تعبدی وارد نشده باشد. اما اگر شارع تصریح کند که «هذا لیلا» یا «هذا نهارا»، عقل همان وجود تعبدی را نیز برای امتثال کافی میداند و آن را به وجود واقعی ملحق میکند.
بر اساس این استدلال، آنچه دخیل در امتثال تکلیف است، اعم از وجود واقعی و وجود تعبدی است. این قاعده در تمامی قضایای شرعی جاری است.
برای مثال: اگر شارع تطهیر با ماء تعبدی را بپذیرد، عقل حکم میکند که چنین تطهیری برای تحقق امتثال کافی است، هرچند این ماء تعبدی از نظر عرف ماء واقعی نباشد.
با استناد به قواعد و صناعت اصولی، مرحوم اصفهانی نتیجه میگیرند که لیل و نهار تعبدی در مواردی که شارع آنها را معتبر دانسته، به لیل و نهار واقعی ملحق میشوند. بنابراین، تحقق امتثال تکالیفی که به لیل و نهار وابستهاند، در این شرایط مشکلی ایجاد نمیکند.
لکن برای تحقق امتثال مکلف در اموری مانند صلاة وجدانی در نهار تعبدی یا امساک وجدانی در نهار تعبدی، شرطی اساسی وجود دارد. شارع باید در مرتبه سابقه حکم کند که نهار (بهصورت تعبدی) محقق است. بدون این حکم شرعی، تحقق عمل وجدانی در نهار تعبدی ممکن نیست.
به این معنا که احراز ظرف (نهار) پیش از انجام عمل (صلاة یا امساک)، نهار باید به یکی از این دو طریق احراز شود:
• وجدانی: از طریق مشاهده یا یقین خارجی.
• تعبدی: از طریق استصحاب یا دیگر ادله شرعی.
پس از احراز نهار، صلاة یا امساک بهصورت وجدانی در آن ظرف انجام میشود.
مثالی دیگر برای روشنتر شدن مسئله، وضوی وجدانی با ماء تعبدی است:
در این حالت، لازم است که مائیت ماء پیش از وضو بهصورت تعبدی ثابت شود. برای این منظور، استصحاب مائیت در مرتبه سابقه جاری میشود. پس از اثبات تعبدی مائیت، وضوی وجدانی بر این ماء تطبیق مییابد و امتثال حکم حاصل میشود.
مناقشه بر فرمایش مرحوم اصفهانی در رفع اشکال مثبتیت
فرمایش مرحوم اصفهانی درباره رفع اشکال مثبتیت، با دو اشکال اساسی مواجه شده است که موجب شده نظر ایشان در این مقام ناتمام تلقی شود.
اشکال اول: دور در اثبات نهار تعبدی
اولین اشکال بر دیدگاه مرحوم اصفهانی، مربوط به مسئله دور است. استصحاب تنها زمانی جاری است که مستصحب دارای اثر شرعی باشد، اما در مورد نهار تعبدی، این اثر به وقوع صلاة وجدانی در نهار وابسته است. بهعبارت دیگر، استصحاب بقای نهار، برای جریان خود نیازمند این است که اثر آن یعنی وقوع صلاة در نهار، محقق شده باشد.
از سوی دیگر، وقوع صلاة در نهار نیز مشروط به اثبات نهار در مرتبه سابقه است. این وابستگی متقابل میان اثبات نهار و وقوع صلاة، به دور منجر میشود. در واقع، چیزی که متأخر است (وقوع صلاة در نهار)، نباید شرط اثبات چیزی باشد که مقدم بر آن است (نهاریت). این تناقض عقلی، باعث میشود که استدلال مرحوم اصفهانی به دلیل این دور، ناتمام تلقی شود.
اشکال دوم: فقدان یقین سابق برای جریان استصحاب
اشکال دوم مربوط به عدم وجود یقین سابق است. برای جریان استصحاب، وجود یقین سابق به حالت قبل، یک شرط ضروری است. در مواردی که قید مکلفبه (مانند نهاریت، مسجدیت، یا مائیت) از ابتدا مشکوک باشد، استصحاب نمیتواند جریان یابد.
بهعنوان مثال، اگر شارع حکم کند که صلاة در مسجد واجب است، ابتدا باید مسجدیت مکان محرز شود تا بتوان گفت صلاة در مسجد واقع شده است. اما اگر مسجدیت مکان از ابتدا مشکوک باشد و یقین سابقی نسبت به آن وجود نداشته باشد، استصحاب نمیتواند جاری شود. به همین ترتیب، اگر شارع حکم کند که وضو باید با ماء انجام شود، مائیت آن شیء باید احراز شود. اما اگر مائیت از ابتدا مشکوک باشد، باز هم استصحاب بیفایده خواهد بود.
این قاعده در مورد نهار نیز صادق است. اگر نهاریت این ساعت از ابتدا مشکوک باشد، استصحاب بقای نهار نمیتواند کمک کند که مکلف احراز کند عمل او (مانند امساک یا صلاة) در ظرف نهار واقع شده است. بنابراین، فرمایش مرحوم اصفهانی مبنی بر اینکه یک جزء (نهار) به تعبد و جزء دیگر (امساک یا صلاة) به وجدان احراز شود، ناتمام است.
جمعبندی نهایی
با توجه به دو اشکال فوق، فرمایش مرحوم اصفهانی در رفع اشکال مثبتیت، ناکافی است. اولاً، این استدلال به دلیل وابستگی متقابل میان وقوع صلاة در نهار و اثبات نهار، مستلزم دور است و دور عقلاً محال است. ثانیاً، در مواردی که قید مکلفبه از ابتدا مشکوک بوده و یقین سابقی وجود ندارد، استصحاب نمیتواند جاری شود و بیاثر خواهد بود.
نتیجه: این وجه از رفع اشکال مثبتیت ناتمام و غیرمفید است و نیازمند ارائه راهحل جدیدی در این مسئله هستیم.