1403/07/25
بسم الله الرحمن الرحیم
استصحاب کلی قسم ثانی/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية /أصالة الاستصحاب /استصحاب کلی قسم ثانی
اشکال دوم بر جریان استصحاب کلی قسم ثانی
مانع دوم و اشکال دوم بر جریان استصحاب در کلی قسم ثانی این است که بیان شده شک در بقاء کلی یا همان شک لاحق، مسبب از شک در حدوث فرد طویل است. بنابراین، باید استصحاب در سبب و فرد طویل جاری شود. در این حالت، اصل عدم حدوث فرد طویل جاری میشود و شک در بقاء کلی منتفی میگردد، زیرا اصل در سبب جاری شده است.
پاسخ مرحوم شیخ به اشکال دوم
مرحوم شیخ اعلیالله مقامه در پاسخ به این اشکال میفرمایند که عدم حدوث فرد طویل، به معنای عدم بعد العدم است، در حالی که شک در ارتفاع کلی حدث به معنای عدم بعد الوجود است. بنابراین، سبب محل شک ما نیست؛ آنچه محل شک است، عدم بعد از وجود است که مسبب از استصحاب عدم فرد طویل نمیباشد. از این رو، شک همچنان به قوت خود باقی است؛ پس ارکان استصحاب، یعنی یقین سابق و شک لاحق موجود است و استصحاب جاری میشود و اشکال مرتفع میگردد.
نقد پاسخ مرحوم شیخ
بر فرمایش مرحوم شیخ اشکالاتی وارد شده است؛ اما مهمترین اشکال این است که اگرچه شک در ارتفاع کلی به صورت عدم بعد الوجود است، همچنان بحث در این است که آیا بعد از وضو، حدث باقی است یا خیر. به عبارت دیگر، در بقاء حدث که به علت خروج رطوبت مردد بین بول و منی حادث شده، شک داریم که آیا پس از وضو، حدث باقی مانده است یا نه. اثر شرعی بر عدم الحدث مترتب است، خواه این عدم به صورت عدم بعد العدم باشد یا عدم بعد الوجود؛ آنچه مهم است، جواز مس کتاب است که مترتب بر عدم الحدث است. بنابراین، وقتی حدث به هر شکل منتفی شد، خواه با وجدان و خواه با تعبد، اثر جواز مس کتاب قرآن بر آن مترتب میشود.
در نتیجه، فرض این است که استصحاب عدم فرد طویل، تعبداً حدث را منتفی میکند و به همین دلیل، اثر جواز مس کتاب بر آن مترتب میشود، هرچند که عدم الحدث به شکل عدم بعد العدم باشد. لذا، اثر عدم الحدث که همان جواز مس کتاب است، بر استصحاب عدم فرد طویل مترتب است و به همین دلیل، اشکال همچنان باقی است.
ملخص اشکال بر فرمایش مرحوم شیخ این است که چه تفاوتی میان عدم بعد العدم و عدم بعد الوجود وجود دارد؟ در هر حال، عدم الحدث دارای اثر جواز مس کتاب است و این اثر، مسبب از استصحاب عدم فرد طویل است. بنابراین، فرمایش مرحوم شیخ نتوانسته این اشکال را حل کند.
پاسخ مرحوم آخوند به اشکال در جریان استصحاب کلی قسم ثانی
مرحوم آخوند در پاسخ به اشکال وارد شده بر جریان استصحاب کلی قسم ثانی، به بیان چند جواب پرداخته است. پاسخ اول ایشان در کفایه الاصول به این اشکال چنین است که شک در بقاء کلی بعد از وضو ناشی از شک در حدوث فرد طویل نیست؛ بلکه ناشی از شک در ماهیت آنچه حادث شده است. به این ترتیب، تردید در اینکه آیا آنچه که حادث شده بول است یا منی، سبب شک در بقاء کلی میشود. این نکته تفاوت زیادی با حالتی دارد که شک در بقاء کلی مسبب از شک در حدوث فرد طویل باشد، در حالی که این شک اکنون به دلیل تردید در ماهیت حادث (که آیا حدث موجود، کدام فرد است و ماهیت آن چیست) ایجاد شده است.
به بیان دیگر، اگر شک در بقاء کلی مسبب از شک در حدوث فرد طویل بود (یعنی تردید در اینکه آیا منی حادث شده است یا خیر)، پس از وضو با جریان اصل عدم حدوث فرد طویل، شک در بقاء کلی مرتفع میشد و اشکال وارد بود. اما مطلب چنین نیست؛ بلکه شک در بقاء کلی به دلیل شک در خصوصیت فرد حادث است. سوال این است که فرد حادث دارای چه خصوصیتی است؛ آیا آن فرد دارای خصوصیت اصغریت است که با وضو مرتفع شده، یا خصوصیت اکبریت دارد که باقی است؟ در واقع، شک ما به این برمیگردد که آیا حدث حادث، خصوصیت اکبریت دارد (که در این صورت باقی است) یا خصوصیت اصغریت دارد (که با وضو مرتفع میشود).
عدم جریان استصحاب به علت نبودن حالت سابقه در خصوصیت فرد
از آنجا که شک ما به خصوصیت اکبریت و اصغریت بازمیگردد و این خصوصیتها حالت سابقهای ندارند، در آنها استصحاب جاری نمیشود. بنابراین، نتیجه این است که آنچه حالت سابقه دارد و استصحاب در آن جاری میشود، عدم حدوث در ازل است؛ یعنی نه فرد صغیر وجود داشته و نه فرد طویل، و نه حدث اکبر بوده و نه اصغر. در این صورت، خصوصیت حدث مسبوق به عدم نیست و استصحاب در آن جاری نمیشود؛ مگر اینکه بگوییم استصحاب عدم ازلی در خصوصیات ذاتیه جاری است.
بر اساس این مبنا، استصحاب عدم اکبریت حدث را میتوان جاری کرد. یعنی در زمانی که حدثی وجود نداشت، اکبریت هم وجود نداشت. اکنون که حدثی حادث شده، شک داریم که آیا اکبریت هم حادث شده است یا خیر؛ لذا استصحاب عدم اکبریت جاری میشود. در نتیجه، بر اساس مبنای جریان استصحاب عدم ازلی، استصحاب قابل اجرا است.
نقد پاسخ مرحوم آخوند
این فرمایش مرحوم آخوند در پاسخ به اشکال، مبنایی است. برای کسی که استصحاب عدم ازلی را در خصوصیات ذاتیه جاری نمیداند، این پاسخ کامل است. اما بر اساس مسلک کسانی مانند مرحوم خویی که به جریان استصحاب عدم ازلی در خصوصیات ذاتیه و خصوصیات غیر مقومه قائلاند، این پاسخ ناتمام است و اشکال را حل نمیکند.
اشکال مرحوم خویی به جواب مرحوم آخوند در جریان استصحاب عدم ازلی
مرحوم خویی (اعلیالله مقامه) در پاسخ به جواب مرحوم آخوند (قدس سره) اشکالی مطرح کردهاند. ایشان معتقد است که استصحاب عدم ازلی در خصوصیات میتواند جاری شود. به عنوان نمونه، اگر نجاستی مردد داشته باشیم و ندانیم که آن نجاست بول است (که برای تطهیر ملاقی آن نیاز به دوبار شستن دارد) یا عرق حیوان جلّال یا عرق جنب از حرام (که تنها یک بار شستن کافی است)، پس از یک مرتبه شستن، در بقاء نجاست تردید میکنیم. اگر آن نجاست بول بوده باشد، هنوز تطهیر نشده است، ولی اگر عرق جلّال باشد، تطهیر کامل شده است.
در چنین حالتی، با وجود شک در بقاء نجاست، استصحاب بقاء کلی نجاست جاری نمیشود، چون شک در بقاء نجاست مسبب از این است که نمیدانیم آن نجس بول بوده یا خیر. بنابراین، میتوان عدم بولیت آن نجس را از ازل استصحاب کرد و به این ترتیب شک در بقاء نجاست مرتفع میشود.
نظر مرحوم خویی بر مبنای جریان استصحاب عدم ازلی
با این توضیح، مرحوم خویی بر اساس مبنای خود که قائل به جریان استصحاب عدم ازلی در خصوصیات است، به این نتیجه میرسد که شک مرتفع میشود و جواب مرحوم آخوند ناتمام است؛ زیرا شک در بقاء کلی مسبب از شک در خصوصیت فرد حادث است.
تفاوت مبنای مرحوم نائینی و مرحوم خویی در جریان استصحاب عدم ازلی
این اشکال مرحوم خویی بر مرحوم آخوند نیز اشکالی مبنایی است. زیرا در بحث جریان استصحاب عدم ازلی مبانی مختلفی وجود دارد:
• برخی، مانند مرحوم نائینی، به عدم جریان استصحاب عدم ازلی مطلقاً قائلاند؛ یعنی در اوصاف و خصوصیات و حتی در مقومات ذات، این نوع استصحاب را جاری نمیدانند.
• مرحوم خویی به جریان استصحاب عدم ازلی مطلقاً معتقد است؛ چه در اوصاف و خصوصیات و چه در مقومات ذات.
• مرحوم آخوند قائل به تفصیل است؛ به این صورت که استصحاب عدم ازلی را در اوصاف ذات (مانند قرشیبودن زن) جاری میداند، ولی در مقومات ذات (مانند بولیت رطوبت) جاری نمیداند.
جمعبندی و نتیجه اشکال مبنایی در جریان استصحاب
پس این پاسخ و اشکال هر دو مبنایی هستند و به این بستگی دارند که شخص چه مبنایی را در جریان یا عدم جریان استصحاب عدم ازلی انتخاب میکند. نتیجه این است که اشکال همچنان به قوت خود باقی است و راه حل نهایی این مسئله باید روشن شود.