« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد علی مهدوی دامغانی

1403/07/21

بسم الله الرحمن الرحیم

استصحاب کلی/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية /أصالة الاستصحاب /استصحاب کلی

 

استصحاب کلی

در این بخش، به بررسی اقسام استصحاب کلی می‌پردازیم.

استصحاب کلی نوع اول

در این نوع از استصحاب کلی، ما یقین به وجود کلی داریم که این یقین ناشی از وجود فردی از آن کلی است (مثلاً یقین به وجود کلی "انسان" به دلیل یقین به وجود فردی مثل زید). سپس در بقاء آن کلی به دلیل شک در بقاء فرد دچار تردید می‌شویم. با وجود اینکه برخی از فقها این نوع استصحاب را جاری می‌دانند، اما دو اشکال اساسی بر جریان آن وارد است. در ادامه، این دو اشکال به تفصیل بیان شده است:

اشکال اول: عدم نیاز به جریان استصحاب کلی با وجود استصحاب فرد

     در اینجا، دو مفهوم داریم: "کلی انسان" و "فرد زید". این دو مفهوم از حیث وجود، یکی هستند؛ وجود کلی و فرد جدا از یکدیگر نیستند و هر دو در یک وجود واحد تحقق دارند.

     اثرات شرعی معمولاً بر وجود خارجی مترتب می‌شوند، نه بر مفهوم. چون تنها یک وجود واحد (زید) در میان است، همان استصحاب فرد کفایت می‌کند و نیازی به جریان استصحاب کلی نیست.

اشکال دوم: شک در کلی به عنوان یک شک مسبب

     در استصحاب کلی قسم ثانی، شک در بقاء کلی (مثلاً کلی انسان) به دلیل شک در بقاء فردی طویل مثل زید است. به همین دلیل، یقین و شک در کلی تابع یقین و شک در فرد است.

     طبق قانون تقدم اصل سببی بر اصل مسببی، در اینجا نیز اصل سببی (استصحاب فرد) مقدم بر اصل مسبب (استصحاب کلی) است. در نتیجه، جریان استصحاب در فرد کفایت می‌کند و نوبت به استصحاب کلی نخواهد رسید.

با این حال، اگر کسی ادعا کند که تقدم اصل سببی بر اصل مسببی تنها در امور شرعی معتبر است، و در موارد عقلی مانند فرد و کلی این تقدم جاری نیست، ممکن است جا برای جریان استصحاب کلی فراهم شود.

به طور کلی، با توجه به دو اشکال فوق، جریان استصحاب کلی قسم اول دارای ایرادات است و جاری نخواهد بود.

استصحاب کلی قسم ثانی

در استصحاب کلی قسم ثانی، یقین داریم کلی‌ای تحقق یافته، اما فرد موجود آن بین دو نوع طویل و قصیر مردد است. این نوع استصحاب هم در احکام و هم در موضوعات جاری می‌شود و شامل دو نوع شک در رافع و مقتضی است. در ادامه، انواع و اقسام این استصحاب همراه با مثال‌هایی توضیح داده می‌شود:

مثال‌ها و انواع استصحاب کلی قسم ثانی

    1. جریان استصحاب کلی در احکام:

        2. فرض کنید شخصی یقین دارد که وجوب یکی از دو نماز، یعنی نماز جمعه یا نماز ظهر، بر او تعلق گرفته است و این وجوب تعیینی است نه تخییری. حال، وقت نماز جمعه محدود است و اگر این نماز واجب باشد، وقت آن با پایان ظهر زائل می‌شود؛ اما وقت نماز ظهر تا غروب امتداد دارد.

        3. بعد از انقضای وقت نماز جمعه، شک می‌کند که آیا وجوب نماز همچنان باقی است یا خیر. اگر واجب، نماز جمعه بوده، قطعاً وجوب زائل شده است، ولی اگر نماز ظهر باشد، این وجوب هنوز باقی است.

        4. نتیجه: در اینجا می‌توان استصحاب وجوب کلی نماز را جاری دانست، زیرا ارکان استصحاب نسبت به کلی (وجوب نماز) تمام است، هرچند نسبت به فرد معین نیست.

    5. جریان استصحاب کلی در موضوعات:

        6. در این مثال، شخصی دچار خروج بلل مشتبه شده که نمی‌داند این بلل آیا بول است یا منی. اگر بول باشد، موجب وضو است و اگر منی باشد، موجب غسل. حال، وضو گرفته و پس از آن در بقاء حدث دچار شک شده است.

        7. اگر این بلل بول (فرد اصغر) بوده، قطعاً با وضو زائل شده است؛ اما اگر منی (فرد اکبر) بوده، همچنان باقی است.

        8. نتیجه: ارکان استصحاب در اینجا نسبت به فرد خاص کامل نیست، چراکه یقین به حدوث فرد معین نداریم. اما می‌توان نسبت به کلی (کلی حدث) استصحاب را جاری دانست و گفت: «کنت علی یقین من حدوث الحدث فشککت فی بقائه.»

    9. مثال شک در رافع:

        10. استصحاب کلی در این مثال به صورت شک در رافع است، یعنی یقین به حدوث کلی و شک در رفع آن داریم. روشن است که جریان این نوع استصحاب در صورتی است که حالت سابقه برای حدث خاصی (مثل حدث اصغر یا اکبر) وجود نداشته باشد، بلکه وضعیت علمی اجمالی میان دو فرد (اصغر یا اکبر) باشد.

    11. مثال شک در مقتضی:

        12. فردی یقین به تحقق زوجیت برای شخصی دارد اما نمی‌داند این زوجیت، دائمی است یا موقت. بعد از انقضای یک ماه، اگر زوجیت موقت بوده، قطعاً زائل شده است، ولی اگر دائمی باشد، همچنان باقی است.

        13. در اینجا یقین به حدوث زوجیت به عنوان کلی داریم و شک در بقاء آن به صورت کلی است.

        14. نتیجه: در اینجا نیز استصحاب کلی قابل جریان است؛ کلی زوجیت متیقن‌الحدوث است و شک در بقاء آن به عنوان کلی وجود دارد.

در تمام این موارد، جریان یا عدم جریان استصحاب کلی باید به طور جداگانه مورد دقت و بررسی قرار گیرد تا روشن شود آیا شرایط جریان استصحاب برقرار است یا خیر.

مقدمه در جریان استصحاب

در این بخش، به مقدمه‌ای در خصوص جریان استصحاب کلی و شرایط لازم برای آن پرداخته می‌شود.

وجود اثر شرعی:

برای اینکه استصحاب جاری شود، مستصحب باید دارای اثر شرعی باشد. به عبارت دیگر، باید تأثیر شرعی خاصی بر آن مترتب شود.

این اثر می‌تواند به طور مستقیم بر خود مستصحب یا بر کلی مترتب باشد. به عنوان مثال:

در مورد حدث: اثر مترتب بر حدث اصغر (بول) وجوب وضو و اثر مترتب بر حدث اکبر (منی) وجوب غسل و حرمت مکث در مسجد است.

علاوه بر این، خود کلی نیز می‌تواند اثر داشته باشد؛ برای مثال، کلی حدث سبب حرمت مس قرآن می‌شود، چراکه «لا یمسه الا المطهرون». بنابراین، اگر شخص محدث باشد، حق مس قرآن را ندارد.

ملازمت و اتحاد:

در شرایطی که کلی و فرد با یکدیگر متحد شوند، اثر تنها از آن فرد نشأت می‌گیرد و دیگر استصحاب کلی جاری نخواهد بود. به عبارت دیگر، اگر اثر مترتب بر کلی باشد، ولی کلی و فرد به یکدیگر متحد شده باشند، استصحاب کلی نخواهد داشت.

به عنوان مثال، در استصحاب انسان و زید، به دلیل اتحاد اثر (یعنی وجود زید به عنوان فردی از انسان)، استصحاب جاری نخواهد بود.

 

بحث در مورد تقسیمات و جزئیات جریان استصحاب در این اقسام در جلسات آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

logo