1404/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
کشف خطا در نماز و نماز احتیاط/أحكام الخلل /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الخلل / کشف خطا در نماز و نماز احتیاط
تتمه بحث: کشف خطا در نماز و نماز احتیاط (مسئله دهم)
این مسئله ناتمام ماند و باید به مناسبت تعطیلات تکرار بشود. کلام در این بود که اگر کسی پس از صلات احتیاط، یا قبل از صلات احتیاط، یا در اثنای صلات احتیاط متوجه نقص صلاتش بشود، مسئله صُوَری دارد.
صورت اول: تذکر زیاده در نماز (مطلقاً مبطل)
صورت اولی این است که شخص متوجه میشود در صلاتش زیاده آورده؛ زیاده رکعت.
این توجه و تذکرِ زیاده، چه قبل از صلات احتیاط باشد، چه در اثنای صلات احتیاط باشد، چه بعد از صلات احتیاط باشد؛ مثلاً شک کرده بین سه و چهار، مشغول نماز احتیاط است یا نماز احتیاط را آورده یا قبل از ورود در نماز احتیاط است؛ فرقی نمیکند، بعد متوجه بشود اصلاً پنج رکعت آورده. در این صورت حکم به بطلان صلات میشود.
پس اگر تذکر و توجه به زیاده شد (زیاده رکعت)، فرقی نیست در اثنای صلات احتیاط باشد، قبل از صلات احتیاط باشدیا بعد از صلات احتیاط باشد؛ حکم به بطلان صلاتش میشود. «مَنْ زَادَ فِی صَلَاتِهِ فَعَلَیْهِ الْإِعَادَةُ».
صورت دوم: تذکر نقصان قبل از شروع در نماز احتیاط
صورت دوم آن است که متذکر نقصان صلات میشود قبل از ورود در صلات احتیاط. مثلاً شک بین چهار و پنج کرده در هنگام جلوس. شک بین سه و چهار کرده، بنا را گذاشته بر چهار، داره سلام نماز را میدهد. شک بین دو و چهار کرده، بنا را بر چهار گذاشته، سلام نماز را میدهد یا سلام نماز را داده.
به هر حال قبل از اینکه ورود کند در صلات احتیاط، متوجه نقص صلواتش میشود که این نماز من سه رکعت بود، این نماز من چهار رکعت بود، این نماز من دو رکعت بود.
در اینجا وظیفهاش این است که آن نقص صلاتش را اتیان بکند. وظیفه دیگر نماز احتیاط نیست. فقط اشکالی که هست این است که این سلام داده. سلام بیجا هم موجب سجده سهو خواهد بود.
بنابراین اگر قبل از صلات احتیاط متوجه نقص صلات شد، باید آن نقص را تدارک کند و سلام بیجایی که اتیان کرده با سجده سهو تدارک میشود. این صورت هم بحثی ندارد.
صورت سوم: تذکر نقصان بعد از اتمام نماز احتیاط
صورت ثالثه این است که متوجه نقصان صلات میشود بعد از اینکه صلات احتیاط را آورده است. صلات احتیاط را آورده، بعد از صلات احتیاط میبیند آن شکش بیخود بوده؛ مثلاً شک سه و چهار بیخود بوده، اصلاً سه رکعت خوانده بوده، حالا نماز احتیاط هم خوانده. یا متوجه میشود که شک بین سه و چهار کرده، حالا متوجه میشود دو رکعت خوانده، نماز احتیاط یک رکعتی هم خوانده.
در اینجا فرمودند که:
الف) حالت تطابق (موافق با ما نَقَصَ):
اگر آن که به عنوان نماز احتیاط وظیفهاش بوده اتیان کرده، با آن «ما نقص» همخوانی داشته باشد و به مقدار «ما نقص»اش باشد، در اینجا هیچ شکی نداریم که صلوات احتیاط، جابرِ نقصانِ صلاتش هست.
مثلاً شک بین سه و چهار کرده، بنا را گذاشته بر چهار، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اتیان کرده، صلات احتیاطش تمام شده، حالا متوجه میشود صلات اصلیاش سه رکعت بوده.
نماز احتیاط را هم برای همین گذاشتند که اگر متوجه نقصان محتمل شد، تدارک کند. و الان این نقصان محتمل را تدارک کرده. یک رکعت کم داشته، یک رکعت به یک رکعت. حکم به صحت میشود.
ب) حالت عدم تطابق (مخالف با ما نَقَصَ):
ولی اگر آن صلات احتیاط به مقدارِ ناقص نباشد؛ زیادتر از ناقص باشد یا کمتر از ناقص باشد:
1. کمتر بودن احتیاط (انقص از ما نقص): مثلاً شک کرده بین سه و چهار، باید یک رکعت احتیاط ایستاده میآورده. بعد که نماز احتیاط را آورده متوجه بشود رکعت دو بوده و شک بین سه و چهار نیست. دو رکعت خوانده بوده، این یک رکعت احتیاط ایستادهای که خوانده، مطابق با نقصش نیست و آنچه اتیان کرده، اَنقَص است از نقص.
2. زیادتر بودن احتیاط (ازیَد از ما نقص): یا اگر ازیَد باشد از نقص. مثلاً شک بین سه و چهار کرده، بعد وظیفهاش این بوده که بنا را بگذارد بر چهار، دو رکعت نماز احتیاط نشسته یا یک رکعت احتیاط ایستاده بخواند.این دو رکعت نشسته آورده، یک رکعت باید میآورده. دو رکعت نشسته آورده. یا اگر شک بین دو و چهار کرده یا دو و سه و چهار کرده. بعد متوجه بشود نمازش سه رکعت خوانده بوده. شک بین دو و چهار کرده، دو رکعت احتیاط ایستاده آورده، بعد متوجه بشود نمازش سه رکعت خوانده بوده. پس آنچه را که اتیان کرده، «أَزْیَد» است از ناقص.
پس آنچه را که اتیان کرده، اگر مطابق با ناقص باشد کماً و کیفاً، حکم به صحت صلات میشود.
اگر مخالف با واقع باشد؛ چه ازیَد باشد، چه انقص باشد، ما در اینجا دلیلی بر مصححیت این صلات نداریم. مقتضای قاعده، وجوب اعاده است.چون این صلاتی را که آورده، صلات احتیاط را هم چسبانده به آن. به هر حال آن صلات مأمورٌبه نشد.این صلات احتیاطی یا ناقص است یا زائد است. دلیلی بر مُجزی بودن این صلات نیست. قاعده اشتغال اقتضا میکند وجوب اعاده صلات را.
صورت چهارم: تذکر نقصان در اثنای نماز احتیاط
صورت چهارم که اهمّ صور اربعه است، این صورت است که متذکر نقصان صلاتش بشود در اثنای صلات احتیاط.
این چهار صورت دارد:
1. صورت اول: این صلوات احتیاطی را که اتیان میکند، موافق است با نقص صلاتش، کمّاً و کیفاً. مثلاً یک رکعت دارد نماز احتیاط میخواند، نقص صلاتش هم یک رکعت بوده
• صورت دوم: این است که مخالف است با نقص صلاتش، کمّاً و کیفاً. مثلاً بین دو و سه و چهار باید دو رکعت ایستاده و رکعت نشسته بخواند، مشغول دو رکعت نشسته است و متوجه می شود که رکعت سوم نماز بوده و باید یک رکعت می خوانده.
2. صورت سوم: اینکه مخالف است با نقص صلاتش، فقط از حیث کم.
3. صورت چهارم: مخالف است از حیث کیف فقط. مثلاً یک رکعت دارد نماز احتیاط میخواند، نقص صلاتش هم یک رکعت بوده. باید دو رکعت ایستاده میخوانده، اینجا دارد دو رکعت نشسته میخواند
احتمالات چهارگانه در حکم مسئله
در اینجا مرحوم سید چهار احتمال دادند در مسئله. گفتهاند در این چهار صورت؛ در اثنای نماز احتیاط متوجه نقص صلات میشود یا این صلات احتیاطش کمّاً و کیفاً موافق است، یا کمّاً و کیفاً مخالف است، یا کمّاً مخالف است، یا کیفاً مخالف است، این چهار صورت حکمش چیست؟ چهار احتمال دارد:
احتمال اول: الغای نماز احتیاط و رجوع به تدارک نقیصه
یکی اینکه حکم صلات این است که صلات احتیاط را رها کند. هر جای نماز احتیاط هست، نماز احتیاط رو الغا کند، رجوع کند به آنچه که نقص آورده است. نمازش هر چه ناقص بود، دنباله نمازت را ادامه بده و این نماز احتیاط رو کأن لم یکن فرض کن.
نقد احتمال اول:
این احتمالی که ایشان دادند، احتمال ناتمامی است؛ چون همیشه اگر این توجه به نقص صلات بعد از صلات احتیاط بود و صلات احتیاطش مطابق بود با «ما نقص»، میتوانستیم حکم به صحت کنیم.
اما اگر در اثنای صلات است و متوجه به ناقص است، فقط در صورتی که این نماز احتیاطش را باید الغا بکند و نقص صلاتش را بیاورد، تکبیرة الاحرام گفته، قرائت اتیان کرده، مثلاً احیاناً قیام کرده، احیاناً رکوع و سجود به جا آورده. این چیزی که آورده از نماز احتیاط، آیا اینها ضرری به اصل نمازش نیست؟ در اثنای صلاتش که حالا میخواهد نقصش را جبران کند ما دلیلی بر عدم ضرریتِ آنچه که از صلات احتیاط آورده است، نداریم. بلکه اینجا میشود «مَنْ زَادَ فِی صَلَاتِهِ فَعَلَیْهِ الْإِعَادَةُ».
پس این احتمال اول که ایشان میگوید صلات احتیاط را رها کند و برود به دنبال نقص صلاتش، این احتمال، احتمال ناتمامی است.
احتمال دوم: اکتفا به اتمام نماز احتیاط
احتمال دوم اینکه بگوید همین نماز احتیاط رو ما میخوانیم، تمام. اکتفا کند به این نماز احتیاطش. این هم معنا ندارد. وقتی که روشن شد صلاتش ناقص بوده، این نقص صلات را چگونه میخواهد برطرف کند؟ آیا میخواهد به صلات احتیاطش اکتفا کند؟
اکتفا به صلوات احتیاط در وقتی است که این صلات احتیاط:
1. جزئی از صلات باشد (اگر ناقص بوده).
2. یا به عنوان نافله باشد (اگر صلاتش کامل بوده).
در صورتی تمام است که این متوجه نقص صلات نشود؛ وظیفهاش اتیان صلات احتیاط است. اما اگر متوجه نقص صلات شد، دیگر اینجا احتمال جزئیت این صلات احتیاط معنا ندارد، احتمال نافله بودن این صلات احتیاط معنا ندارد.
متوجه نقص صلات شده، دارد کارهای دیگهای میکنه. شما این افعال رو که داری اتیان میکنی، آیا مطابق با آن ناقص هست؟ اگر مطابق با «ما نَقَصَ» است جزء صلات میشود؟ این چه مطابقتی است؟ شما تکبیرة الاحرام گفتی، تکبیرة الاحرام نداریم که در وسط نماز. پس مطابق با آن نقص صلاتش نیست. پس وقتی مطابق نشد، عنوان جزئیت نمیگیرد به خودش. دیگر این صلات احتیاط احتمال جزئیت ندارد.
از طرفی، چون تو این را رها کنی و بگویی این صلات من کامل است و حالا که صلات خودت ناقص است این را به عنوان نافله قرار بدهی، احتمال نافله بودن هم در اینجا منتفی است.
پس صلات احتیاط دو احتمالش در آن هست: یکی احتمال جزئیت هست، یکی احتمال نفل هست. در اینجا نه احتمال جزئیت هست چون این جزء با آن جزء «مَنقُوصٌ مِنْهُ» مطابقت ندارند و نه احتمال نافله بودن هست. چون جای صلات نافله که در اثنای صلات نیست. وقتی متوجه نقص هستی، این دیگر در اثنای صلات که نمیشود تو صلات احتیاط را اتیان بکنی. پس احتمال نفل هم منتفی است. پس نمیتوان حکم صحت کرد.
اینکه ایشان فرمودند اکتفا میکنیم به صلات احتیاط، این احتمال هم از ایشان بعید است. اکتفا به صلات احتیاط معنا ندارد.
احتمال سوم: وجوب اعاده در تمام صور
احتمال سوم، خوب احتمالی است که عبارت است از اعاده صلات در جمیع محتملات اربع.
چرا باید صلات را اعاده کند؟
چون ادله صلات احتیاط آیا شامل صلات احتیاطی میشود که انسان در اثنای صلات احتیاط متوجه نقص صلات بشود؟ یا اطلاقات ادله صلات احتیاط انصراف دارد از این صلات احتیاطی که تو در اثنائش متوجه نقص صلات شدی؟
ادله صلات احتیاط که میگوید مثلاً «یَأْتِی بِرَکْعَتَيْنِ قِيَاماً»، «یَأْتِی بِرَکْعَةٍ قِيَاماً وَ رَکْعَتَيْنِ جُلُوساً»، این ادله صلات احتیاط فقط شامل صلات احتیاطی میشود که انسان تا آخر صلات احتیاطش متوجه نقص صلاتش نشده باشد. نهایتاً شامل آن میشود. نه شامل صلات احتیاطی که در اثنای صلات احتیاط، متوجه نقص صلات میشوی.
به تعبیر دیگر، شما اگر قبل از زوال ظهر مشغول نماز ظهر شدی، آیا ادله صلات ظهر شامل این صلات تو که قبل از وقت اتیان میکنی، میشود؟ آنچه که ادله صلات ظهر شاملش هست، صلات در داخل وقت است. این صلاتی است که تا آخرش تذکر و توجه حاصل نشه. نه اینکه صلات احتیاطی که در اثنائش متوجه نقص صلات شده، بگوید: ما می خواهیم صلات احتیاط می خواهیم بخوانیم؛ دو رکعت نشسته، دو رکعت ایستاده. این را از کجا درآوردی؟
پس اطلاقات ادله صلات احتیاط، شامل صلات احتیاطی که در اثنای این صلات شخص متوجه نقص صلات بشود، نمیشود. لااقل مشکوک است که آیا اطلاقات صلات احتیاط شامل حال میشود یا نه.
این احتمال، احتمال خوبی است و مقتضای قاعده، حکم به اشتغال و وجوب اعاده صلات است. در اثنای صلات احتیاط متوجه نقص صلات میشود، صلات رو رها بکند. ذمهاش مشغول بوده به صلات اصلیه، صلات اصلیه را اتیان نکرده، «یجب عَلَيْهِ الْإِعَادَةِ».
بنابراین در اینجا، این احتمال، احتمال خوبی است که مرحوم سید (اعلی الله مقامه) فرمودند.
احتمال چهارم: تفصیل
احتمال چهارم، تفصیل در مسئله است بین صور اربعه. تفصیل بدیم، بعضی از صور را بگوییم صحیح است و بعضی صور باطل است.
صورت موافقت: شک بین سه و چهار کرد، بنا را گذاشت بر چهار، بلند شده دارد یک رکعت نماز احتیاط ایستاده میکند، متوجه می شود نمازش سه رکعتی بوده.این صلات احتیاط با آنچه که نقص داشته، دقیقاً تطبیق میکنه. فقط دو تا اشکال در مسئله است:
1. یک اشکال در اینکه یک تکبیرة الاحرام اضافه گفته.
2. یک اشکال این است که یک سلام بیجا داده.
اما سلام بیجاش قابل تدارک است. بنا را گذاشته بوده بر چهار و سلام داده، نماز رو تمام کرده، سلام بیجاش قابل تدارک است به سجده سهو.
تکبیرة الاحرام بیجا گفته برای صلات احتیاط، این هم چون تخیل میکرده وظیفهاش اتیان تکبیرة الاحرام است، میتوانیم حکم به صحت بکنیم. این یک تکبیرة الاحرام زیادی به عنوان تخیل وظیفه بوده.
بنابراین، از این دو تا یکی تکبیرة الاحرام، یکی سلام نماز، غمض نظر میکنیم، حکم میکنیم این صلات احتیاطی رو که الان داره اتیان میکند، جایگزین همان یه رکعتی است که نقص داشته.
یا شما مثال بزنید به شک دو و چهار، بفهمد دو بوده و در حال خواندن دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بوده. در این صورت، میشود حکم به صحت کرد.
صورت مخالفت: اما اگر اختلافی بود بین صلات احتیاط با آن نقصان صلاتش کمّاً و کیفاً، حکم به بطلان میکنید.
پس تفصیل میدهیم بین صور: اگر آنچه را داریم اتیان میکنیم مطابق بود با نقصان صلات، حکم به صحت میکنیم. آنچه که مطابق بود حکم صحت میکنیم و نسبت به تکبیر و سلام هم حکمش رو بیان کردیم.
اما اگر وقتی متوجه نقصان شدیم، آن چه را که داریم اتیان میکنیم کمّاً و کیفاً یا از حیث کم فقط، یا از حیث کیف فقط مخالف بود با نقصان صلات، حکم به بطلان میشود.
نظر صاحب جواهر
در اینجا مرحوم صاحب جواهر (اعلی الله مقامه) که رساله عملیه ایشان برای مردم عبارت بود از کتاب «نجاة العباد»، در این رساله عملیهشان (نجاة العباد، صفحه ۱۳۴) همین قول تفصیل را اختیار کردند که: اگر در اثنای صلات احتیاط متوجه نقص صلات شد، چنانچه آن صلات احتیاطش با آن نقص صلاتش مطابقت داشت کمّاً و کیفاً، صلات احتیاط را ادامه میدهد.و بعد ذکر فرمودند که تکبیرة الاحرام، چون به تخیل این است که از ناحیه شارع امری وارد شده، مانعیتی و رافعیت ندارد. و سلام بیجا هم چون در غیر محل خودش بوده، تدارک میشود به سجده سهو.
ولی اگر در اثنای صلوات احتیاط متوجه نقص شد و صلات احتیاط منطبق نبود با آن ناقصش، در اینجا حکم به بطلان میشود.
در «نجاة العباد» مرحوم صاحب جواهر این را فرموده و جمعی از اعلام پس از ایشان مثل مرحوم آقای بروجردی اعلی الله مقامه، مثل مرحوم سید خویی اعلی الله مقامه و جمع کثیر دیگری همین احتمال چهارم یعنی تفصیل در مسئله را از مرحوم صاحب جواهر تبعیت کردند. و خود مرحوم سید هم همان نظریه را از صاحب جواهر اتخاذ کرده.
اشکال مبنایی بر قول چهارم (شمول اطلاقات ادله)
بعد در آخر کلام اینجور میفرمایند: الا اینکه تمامیت این مسئله یعنی این قول به تفصیل که در موارد تطبیق حکم به صحت کنیم، در موارد عدم تطبیق حکم به بطلان بکنیم، تمامیت مسئله مبتنی است بر اینکه اطلاقات ادله صلات احتیاط، شامل صلات احتیاطی هم بشود که در اثنای این صلات احتیاط، متوجه نقص صلات میشوند.
الان در احتمال قبل گفتیم اطلاقات ادله صلات احتیاط شامل نمیشود صلات احتیاطی را که در اثنای صلات احتیاط متوجه نقص صلات شدی. این چیست؟ این برای وقتی بود که تو توجه نداشتی، الان که توجه داری چرا می آوری؟ اطلاقات ادله شامل این صلات احتیاط که در اثناء متوجه نقص میشوند، نخواهد شد.
لذا این قول چهارم مبتنی است بر اینکه اطلاقات شامل این صلات احتیاط میشود. و الا این قول چهارم هم (یعنی تفصیل در مطلب) معنا ندارد؛ حکم بطلان میشود مطلقاً.
نتیجهگیری سید یزدی: احتیاط در جمع بین وظایف
لذا مرحوم سید در آخر حکم به احتیاط میکند؛ میفرمایند احتیاط در مسئله این است که اولاً نمازش را جمع بکند بین تمام این مذکورها:
1. اولاً آن نقصانش را اتیان کند.
2. بعد صلات احتیاط را بیاورد.
3. بعد از صلاة احتیاط هم صلاتش را اعاده کند.
استثناء: تذکر نقص بین دو نماز احتیاط
نعم إذا تذكر النقص بين صلاتي الاحتياط في صورة تعددها مع فرض كون ما أتى به موافقا لما نقص في الكم والكيف لا يبعد الاكتفاء به، كما إذا شك بين الاثنتين والثلاث والأربع وبعد الإتيان بركعتين قائما تبين كون صلاته ركعتين.[1]
فقط یک صورت رو میشود خارج کرد. اگر تذکر کرد نقص را بین صلاتی احتیاط. دو تا نماز احتیاط برا او لازم بوده: دو رکعت ایستاده، دو رکعت نشسته. شک بین دو و سه و چهار کرده؛ دو رکعت ایستاده، دو رکعت نشسته وظیفهاش بوده. دو رکعت ایستاده رو خوانده، متوجه شده نماز دو رکعتی بوده. پس این دو رکعت احتیاط ایستاده موافق است فی الکم و الکیف.