1404/08/19
بسم الله الرحمن الرحیم
کیفیت صلاة احتیاط/أحكام الخلل /كتاب الصلاة
موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الخلل / کیفیت صلاة احتیاط
فصل جدید: کیفیت نماز احتیاط و احکام آن
بحث در فصل جدید، «کیفیت صلات احتیاط» است و بعضی از احکام صلات احتیاط.
مرحوم سید (اعلی الله مقامه) فرمود:
فصل في كيفية صلاة الاحتياط وجملة من أحكامها مضافا إلى ما تقدم في المسائل السابقة.
یعنی بعضی احکامش سابقاً گذشت.
المسئله الأولی: لزوم رعایت جمیع شرایط نماز در نماز احتیاط
(مسألة 1): يعتبر في صلاة الاحتياط جميع ما يعتبر في سائرالصلوات من الشرائط، وبعد إحرازها ينوي ويكبر للإحرام ويقرأ فاتحة الكتاب، ويركع ويسجد سجدتين ويتشهد ويسلم، وإن كانت ركعتين فيتشهد ويسلم بعد الركعة الثانية، وليس فيها أذان ولا إقامة ولا سورة ولا قنوت، ويجب فيها الإخفات في القراءة وإن كانت الصلاة جهرية حتى في البسملة على الأحوط وإن كان الأقوى جواز الجهر بها بل استحبابه.[1]
تمام شرایطی و موانعی که در سایر صلوات محقق است و معتبر است، در صلات احتیاط نیز معتبر است.
به لحاظ اینکه این صلات احتیاط، یا ماهیتش صلات مستقل است طبق یک مبنا، یا صلاتِ متممِ صلاتِ اصلی است و جزئی از صلات است، طبق یک مبنا. علی ای حال، چه جزئی از صلات باشد، چه خودش صلات مستقلی باشد، «جَمِیعُ مَا یُعْتَبَرُ فِي الصَّلَاةِ، یُعْتَبَرُ فِي صَلَاةِ الِاحْتِيَاطِ»؛ از استقبال و از طهارت و از عدم تکلم و عدم قهقهه و هکذا.
اشکال استقرار در نماز نافله
این عموم در اینجا اشکالی بر آن وارد کردند به این بیان که:
شرایط معتبر در نماز فریضه، با شرایط معتبر در نماز نافله، بعضاً متفاوت است. مثلاً در نماز نافله، «استقرار» را شرطش را نمیدانند. میتوانی روی مرکب نشستی، استدبار هم داری، ولی مشغول به نافله باشی. در حین تمشّی، ولو مستقبل قبله نیستی، اما مثلاً امکان اتیان صلات نافله هست.
پس در نافله، اعتبار نشده استقرار. بله، اگر استقرار محقق بود، در اینجا استقبال هم معتبر است؛ اگر در حال استقراری، باید قبله را هم رعایت کنی. ولی اگر در حال حرکت هستی، شرط اعتبار استقبال هم ساقط است.
این صلات احتیاط، شما گفتید امام (علیه السلام) چنین فرموده:
«إِمَّا أَنَّ الصَّلَاةَ الْأَصْلِيَّةَ نَاقِصَةٌ»: این صلات، متمم آن صلات است.
«وَ إِمَّا الصَّلَاةُ الْأَصْلِيَّةُ تَامَّةٌ»: «فَتَكُونُ نَافِلَةً». پس اگر این نماز احتیاط نافله شد، بنابراین استقرار در این شرط نیست و حال آنکه در نماز احتیاط، استقرار شرط است.
این اشکالی است که در اینجا وارد شده است. یعنی این صلات احتیاط، یا جزئی از صلات اصلی و فریضه است که استقرار در آن شرط است، یا این صلات احتیاط نافله است که در اینجا استقرار در آن شرط نیست.
پاسخ به اشکال
جواب این اشکال را اینطور فرمودند که قاعده اشتغال اقتضا میکند که ما قائل شویم به لزوم شرایط (استقرار و غیر استقرار).
این ذمه شخص، مشغول بود به اتیان این صلات. اتیان این صلات، آیا[اگر بعضی از شرایط را اتیان نکند یا بعضی از موانع را اتیان بکند، آیا فراغ یقینی حاصل است یا خیر؟
اشتغال یقینی، فراغ یقینی لازم دارد. پس باید جمیع اجزاء و شرایط و عدم اتیان موانع، محقق بشود. فراغ ذمه در صورتی احراز میشود که جمیع اجزاء و شرایط محقق بشود.
علاوه بر اینکه شما خودت میگویی که این صلات احتیاط، احتمال اینکه نقص فریضه را جبران بکند، هست. ناقص بوده فریضه، صلات احتیاط لازم شده. پس چون احتمال این تدارک فریضه به این نافله هست، به این اعتبار هم که شده، پس باید جمیع اجزاء و شرایطی که در فریضه محقق است، در این احتیاط هم محقق بشود.
پس حق در مقام اینطور شد: يعتبر في صلاة الاحتياط جميع ما يعتبر في سائرالصلوات من الشرائط.
بعضی از شرایط معتبر است به حسب اصل صلات مثل قیام.
نتیجه این شد که معتبر است به اثر قاعده اشتغال. اگر آن شرایط نباشد، فراغ یقینی حاصل نمیشود، و حال آنکه اشتغال یقینی گریبانمان را گرفته.
کیفیت نیت، تکبیر و قرائت در نماز احتیاط
فرع دیگری که مرحوم سید (اعلی الله مقامه) بیان میکند این است:
وبعد إحرازها ينوي
یعنی بعد از آنکه شرایط را احراز کرد، از ستر و طهارت و استقرار و استقبال و هکذا، نیت میکند.
این نیت، در آن دو جهت است. چه نیتی میکند؟
نیت عنوان: یکی نیت میکند عنوان را. کما اینکه شما وقتی میخواهید نماز بخوانید، نیت میکنید عنوان ظهریت را، عنوان مغربیت را، عنوان عشائیت را. در اینجا هم باید عنوان این صلات نیت بشود که این صلات، صلات احتیاط است.
قصد قربت: جهت دوم در نیت، قصد قربت است. هیچ عبادتی بدون قصد قربت محقق نمیشود و این صلات احتیاط، عبادت است. پس باید به قصد قربت، امتثال امر مولا محقق بشود.
تکبیرة الاحرام در نماز احتیاط
آیا تکبیرة الاحرام معتبر است؟ پس از آنکه سلام داد و قیام کرد، یا حالا جلوسی میخواهد نماز احتیاط بخواند و نیت کرد، تکبیرة الاحرام لازم است بگوید یا خیر؟
ظاهر کلام سید (اعلی الله مقامه) که فرمود «وَ یُكَبِّرُ لِلْإِحْرَامِ»، این است که این تکبیری که در افتتاح صلات احتیاط میگوید، این تکبیرة الاحرام است.
ولی بعضی اشکال کردند، گفتند: این به عنوان تکبیرة الاحرام نمیتواند اتیان بشود؛ چون این، زیادی در صلات است. مگر شما نمیگویید صلات احتیاط، متمم صلات فریضه است؟ این چطور صلاتی است که دو تکبیرة الاحرام دارد؟ یک تکبیرة الاحرام در اول فریضه، یک تکبیرة الاحرام در انتها و در اثنای این صلات.
تکبیرة الاحرام رکن است و زیاده رکن عمداً یا سهواً مبطل است. چون احتمال میرود که این نماز احتیاط، متمم صلات قبلی باشد و اگر یک امری تحققش موجب بطلان است، احتمال تحققش هم خالی از مبطلیت نیست.
پس با این بیان نمیتوانیم مثل مرحوم سید بگوییم «وَ یُكَبِّرُ لِلْإِحْرَامِ». این تکبیر ممکن نیست به عنوان تکبیرة الاحرام اتیان بشود. بلکه صرفاً یک تکبیری است، مثل تکبیری که قبل از رکوع، پس از رکوع، پس از سجده و ... از تکبیراتی که در نماز هست.
این یک تکبیری است که قصد میکنی واقع را. واقع امر چیست؟ ما فی ذمتی چیست؟ همان ما فی ذمه خودم را، همان امری که فی الواقع بر من تکلیف شده است، همان را اتیان میکنم؛ الله اکبر. عنوان تکبیرة الاحرام جایز نیست برایش بگذاری.
اگر صلات ما صلات ناقصه است و این متمم است، این تکبیر، صرف ذکر است مثل سایر تکبیراتی که در نماز گفته میشود.
اگر صلات ما صلات تام است و این یک صلات مستقل است و نافله محسوب میشود، در اینجا این تکبیر، تکبیرة الاحرام است علی ما هو فی الواقع.
این اشکالی است که ذکر کردند بر فرمایش مرحوم سید که تکبیرة الاحرام ممکن نیست، منتفی است. باید تکبیر گفت به عنوان «آنچه که واقع است»؛ یا ذکر است اگر این صلات احتیاط متمم است و یا تکبیرة الاحرام است اگر این صلات احتیاط فی الواقع نافله است.
پاسخ اول به اشکال: تردید بین متمم و نافله
بعضی از این اشکال جواب فرمودند که آنچه از اخبار ما استفاده میشود، در واقع یک تردیدی است بین تتمیم صلات سابق و «نفل» یعنی نافله بودن این صلات. هر دو وجه را گفتند. در روایات متعدد مکرر هم بیان کردیم و خواندیم.
یا این صلات احتیاط تو متمم صلات قبلی است، اگر نقصی بوده یا به حساب تو نافله گذاشته میشود. خلاصه این صلات احتیاطت هدر نمیرود. کسی گمان نکند این صلات احتیاط هدر شده است و هدر رفته است. خیر.
پس این صلات، چون احتمال نافله بودنش است، باید به یک وجهی اتیان بشود که صلاحیت نافله بودن و نفل را داشته باشد. چون این صلات احتیاط طبق روایات احتمال نفلش هست، باید به یک نحوی اتیان بشود که صلاحیت نافله بودن داشته باشد.
از آن طرف، صلاحیت نافله بودن متوقف است بر اینکه این صلات، تکبیرة الاحرام داشته باشد؛ به خاطر «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِتَكْبِيرَةِ الْإِحْرَامِ» یا «افْتِتَاحُهَا التَّكْبِيرُ وَ اخْتِتَامُهَا التَّسْلِيمُ». شما نمازی پیدا نمیکنی که افتتاحش تکبیرة الاحرام نباشد.
پس چون احتمال نافله بودن دارد، به یک شکلی باید بیاوری که صلاحیت داشته باشد نافله بشود. چه زمانی صلاحیت دارد نافله بشود؟ وقتی که تکبیرة الاحرام داشته باشد. چون صلاتی بدون افتتاح و تکبیرة الاحرام نداریم؛ چه فریضه باشد، چه نافله باشد.
پس ما به این نحو جواب میدهیم اشکال را. پس تا اینجا آن که مرحوم سید فرمود «وَ یُكَبِّرُ لِلْإِحْرَامِ» کامل و تمام است.
نقد پاسخ اول (تنافی بین جزئیت و نفل)
لکن این جواب را باز رد کردند. گفتند این جواب ناتمام است؛ چون قوام نافله به تکبیرة الاحرام است. ما این را قبول داریم. الا اینکه قوام جزئیت صلات، به عدم تکبیرة الاحرام است.
اگر این نفل است، تکبیرة الاحرام رو بیار.
اگر این نماز احتیاط جزء صلات است، تکبیرة الاحرام معنا ندارد، تکبیرة الاحرام نمیخواهد.
پس در واقع یک تمانعی درمیگیرد بین رعایت نافله و رعایت جزئیت. میخواهی رعایت جزئیت کنی، میگوید تکبیر را بنداز. میخواهی رعایت نافله بودن بکنی، میگوید تکبیر را بیاور.
پس وقتی که اتیان بکند این صلات را با تکبیرة الاحرام، احتمال دارد که این زیاده رکنی در نماز آورده است، که آن زیادی رکن، مبطل این صلات است. پس رعایت جهت نافله، با رعایت جهت جزئیت، جمع نمیشود.
بلکه در اینجا این مطلب را بگوییم که اگر این صلات ما جزء (متمم، مکمل) باشد، تکبیر نداشته باشد. اگر نافله است، تکبیر داشته باشد. از شما سؤال میکنیم: کدام یک از اینها مهمتر است؟ فریضه بودنش و جزئیتش، اهم بر نفل است. وقتی بین این دو جهت تنافی است، نافله رو رها میکنم، جزئیت را میگیرم.
این هم یک مشکلهای است که در اینجا هست.
پاسخ دوم: تمسک به اجماع و سیره متشرعه
بعضی گفتند از این دقت ها زیاد دست بردارید و عرف متشرعه به این حرفها اعتنایی نداره.
مطلبی که هست این است که این صلات احتیاط، اتفاقی است که تکبیرة الاحرام دارد. اجماعی است که تکبیرة الاحرام دارد. «مُتَسَالَمٌ عَلَيْهِ عِنْدَ الْأَصْحَابِ» این است که تکبیرة الاحرام دارد.
مرحوم سید خویی (اعلی الله مقامه الشریف) در «مستند»شان (جلد ۶، صفحه ۲۶۵) این مطلب را فرمودند.[2]
نقد پاسخ دوم
الا اینکه این فرمایش ایشان هم شاید محل تأمل باشد.
اولاً: این مسئله اتفاقی نیست. چون مخالف در مسئله داریم. قطب راوندی و دیگران قائلند به عدم اتیان تکبیرة الاحرام برای نماز احتیاط. پس مسئله «مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ» و «مُتَسَالَمٌ عَلَيْهِ عِنْدَ الْأَصْحَابِ» نیست . ما از حیث صغری مشکل داریم.
ثانیاً: از حیث کبری نیز مسئله خالی از اشکال نیست. چون این اجماع، بر فرض تحققش، یک اجماع مدرکی است. با وجود ادله وارده در باب، محتمل است که مدرک مجمعین، آن ادله باشد. پس در مانحن فیه همچنان اشکال باقی است.
پاسخ سوم: استدلال به روایت زید شحّام
مرحوم آقای حکیم اعلی الله مقامه در «مستمسک»، جلد ۷، صفحه ۴79 به این روایت تمسک کرده اند.[3]
روایت زید شحّام (باب ۱۵ ابواب خلل، حدیث ۵)
عن زيد الشحّام قال : سألته عن رجل صلّى العصر ستّ ركعات أو خمس ركعات ؟ قال : إن استيقن أنّه صلّى خمساً أو ستاً فليعد ، وإن كان لا يدري أزاد أم نقص فليكبّر وهو جالس ، ثمّ ليركع ركعتين يقرأ فيهما بفاتحة الكتاب في آخر صلاته ثمّ يتشهّد ، الحديث.[4]
اینجا فرمودند که این «فليكبّر»، این روایت دارد میگوید تکبیر بگو.
نقد و بررسی روایت:
اشکال بر استدلال به این روایت این است که این روایت، مورد اعراض اصحاب است. اصحاب به این روایت عمل نکردند.
بعضیها گفتند ما تفکیک میکنیم در حجیت. این حجیت روایت نسبت به بعضی از فقراتش، اگر مورد اعراض اصحاب است، اما بعضی از فقرات مورد عمل اصحاب است. بنابراین این تفکیک در حجیت میشود و تفکیک در حجیت یک امری است قطعی و مسلم که در جای خودش ثابت است. پس اینکه فرمود «فليكبّر»، این قسمت روایت مورد اعراض اصحاب نیست.
باز از این اشکال هم جواب میدهیم. جواب این است که عمده اشکال، غیر از اعراض اصحاب؛ چون بعضی اعراض اصحاب را موهن نمیدانند، غیر از اعراض اصحاب، مشکلی که هست این است که اصلاً این روایت ضعیف السند است. چون در سند روایت، «ابی جمیله» است و ابی جمیله توثیق ندارد.
جبر ضعف سند هم که شما بگویی «عمل اصحاب جابر ضعف سند است»، اول کلام است و معلوم نیست. پس بنابراین روایت، مطروح و از مورد استدلال خارج است.
نتیجه: این شد که این روایت هم نمیتواند برای ما این وجوب تکبیر را تثبیت بکند.
نتیجهگیری نهایی: احتیاط وجوبی
با این اشکالاتی که مطرح کردیم، حق در مقام این شد که معتبر است تکبیرة الاحرام، منتهی به احتیاط وجوبی. «مُتَسَالَمٌ عَلَيْهِ عِنْدَ الْأَصْحَابِ» است و بعضی از روایات هم گفتند. «مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ» است که تکبیر باشد.
ما هم به تبعیت از فقها حالا ولو بعضی در این اصحاب مخالفت کنند و اجماع ما هم اجماع مدرکی باشد، ولی باید فتوا داد به این وجوب تکبیرة الاحرام در صلات احتیاط به نحو احتیاط وجوبی.