« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد علی مهدوی دامغانی

1403/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

نسیان تشهد/أحكام الخلل /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام الخلل /نسیان تشهد

 

بررسی مستند قول مشهور درباره تشهد منسی

مشهور فقها بر این باورند که در صورت فراموشی تشهد، اگر محل آن باقی باشد، باید تشهد را تدارک کرد. اما اگر محل تدارک گذشته باشد، پس از نماز آن را قضا کرده و سجده سهو به جا آورد. دلیل این قول مشهور، چند روایت است که در ادامه بررسی می‌شود.

روایت اول، روایت حکم بن حکیم:

در این روایت آمده است:

وعنه ، عن محمد بن الحسين ، عن جعفر بن بشير ، عن حماد بن عثمان ، عن حكم بن حكيم قال : سألت أبا عبدالله علیه السلام عن رجل ينسى من صلاته ركعة ، أو سجدة ، أو الشيء منها ، ثم يذكر بعد ذلك؟ فقال : يقضي ذلك بعينه ، فقلت : أيعيد الصلاة؟ فقال : لا.[1]

این روایت به وضوح دلالت بر مدعای مشهور دارد. عبارت «أو الشيء منها» یک لفظ عام است و شامل تشهد نیز می‌شود. بنابراین، اگر کسی تشهد را فراموش کند، وظیفه او این است که آن را قضا کند.

امام علیه السلام در پاسخ به سؤال از تکلیف فردی که چیزی از نماز را فراموش کرده است، فرمودند: «يقضي ذلك بعينه».

نکته مهم دیگر در روایت، عبارت «ثم يذكر بعد ذلك» است. این عبارت مطلق است و هر زمانی را شامل می‌شود؛ چه زمانی که محل تدارک باقی است، چه پس از آن، و حتی پس از سلام نماز. پاسخ امام علیه السلام نیز مطلق است: «يقضي ذلك بعينه».. این عبارت بیانگر آن است که اگر محل تدارک باقی باشد، باید در همان محل تشهد را ادا کند، و اگر محل گذشته باشد، باید آن را پس از نماز قضا کند.

از مجموع این نکات، دلالت روایت بر وجوب قضای تشهد منسی و عدم بطلان نماز روشن می‌شود.

اشکالات بر استناد به روایت

مرحوم سید خویی در مستند خود (صفحه 94 و بعد از آن) و مرحوم حکیم در مستمسک بر استناد به این روایت اشکالاتی وارد کرده‌اند.

مرحوم سید خویی بر این باورند که در این روایت دو اطلاق وجود دارد. اطلاق نخست در عبارت «أو الشيء منها» است که به‌صورت مطلق بر هر چیزی که از نماز فراموش شود، دلالت دارد و شامل تشهد نیز می‌شود. اطلاق دوم در عبارت «يقضي ذلك بعينه» است که زمان قضا را بیان می‌کند. این اطلاق به این معنا است که قضا می‌تواند در محل تدارک یا پس از آن صورت گیرد.

مرحوم سید خویی معتقدند که این دو اطلاق با یکدیگر تنافی دارند. مراد از قضا در این روایت نمی‌تواند قضای اصطلاحی باشد که در اصطلاح فقها به معنای قضا پس از وقت است. بلکه باید قضا را به معنای لغوی آن در نظر گرفت.

کما اینکه در آیه‌ای از قرآن واژه «قضا» به معنای لغوی آن آمده است: ﴿فإذا قضیتم مناسککم فاذکروا الله﴾

در این آیه، «قضا» به معنای اتمام و انجام مناسک است، نه قضا به معنای اصطلاحی رایج میان فقها.

در این روایت، واژه «رکعة»آمده است. مرحوم سید خویی بر این باورند که مراد از «رکعة»در اینجا رکوع است، نه رکعت کامل. دلیل این برداشت، همراهی واژه «سجدة» در روایت است. همان‌طور که «سجدة» به معنای سجود است، «رکعة» نیز به معنای رکوع است.

بنابراین، وقتی امام علیه السلام در پاسخ به سؤال فرمودند: «یقضی ذلک بعینه»، منظور ایشان قضای لغوی است، نه قضای اصطلاحی. به عبارت دیگر، اگر محل تدارک باقی باشد، باید عمل فراموش‌شده را در محل آن انجام داد. اما اگر محل تدارک گذشته باشد، باید پس از نماز آن را قضا کرد.

روایت حکم بن حکیم، مستند اصلی قول مشهور است و بر وجوب قضای تشهد منسی و عدم بطلان نماز دلالت دارد. برای رفع تنافی میان اطلاقات روایت، باید قضا را به معنای لغوی آن در نظر گرفت. بنابراین، «یقضی ذلک بعینه» به معنای انجام عمل فراموش‌شده در محل یا پس از آن است، و این مفهوم کاملاً با مدعای مشهور سازگار است.

تحلیل دو اطلاق در مسئله

در بررسی این مسئله، دو اطلاق وجود دارد: یکی اطلاق عبارت «أو الشيء منها» که شامل همه واجبات نماز می‌شود و دیگری اطلاق عبارت «یقضی ذلک بعینه». این دو اطلاق با یکدیگر تنافی دارند و نمی‌توان هر دو را به طور کامل پذیرفت. بنابراین، باید یکی از این دو اطلاق کنار گذاشته شود یا مقید گردد.

تحلیل احتمال اول: حذف اطلاق اول

در این احتمال، اطلاق عبارت «أو الشيء منها» کنار گذاشته می‌شود و فرض می‌گردد که این عبارت تنها به تشهد اختصاص دارد. در نتیجه، اطلاق دوم به قوت خود باقی می‌ماند.

براساس این دیدگاه:

     اگر تشهد فراموش شده و محل تدارک باقی باشد، باید در همان محل تدارک شود.

     اگر محل تدارک از بین رفته باشد، باید تشهد پس از نماز قضا شود.

در این احتمال، «یقضی ذلک بعینه»به معنای مطلق است؛ یعنی هم شامل تدارک در محل و هم شامل قضای آن پس از نماز می‌شود. این دیدگاه با قول مشهور سازگار است که بر وجوب تدارک تشهد در محل یا قضای آن پس از نماز تأکید دارد.

تحلیل احتمال دوم: حذف اطلاق دوم

در این احتمال، اطلاق اول به قوت خود باقی می‌ماند و اطلاق دوم محدود می‌شود.

براساس این دیدگاه:

     عبارت «أو الشيء منها» همچنان به همه اجزای فراموش‌شده نماز، از جمله تشهد، قرائت، و اذکار، دلالت دارد.

     اما عبارت «یقضی ذلک بعینه» تنها در صورتی قابل اجراست که محل تدارک باقی باشد.

این دیدگاه بدین معناست که هر جزئی از نماز که فراموش شده باشد، باید در همان محل تدارک شود. اگر محل تدارک باقی نباشد، دیگر نیازی به اتیان آن جزء وجود ندارد. به این ترتیب، «یقضی ذلک بعینه»به معنای قضای لغوی است و تنها در محدوده بقای محل تدارک معنا می‌یابد.

قول مشهور بر این استوار است که احتمال اول را بر احتمال دوم ترجیح می‌دهد. در این دیدگاه:

    1. عبارت «أو الشيء منها» به تشهد اختصاص می‌یابد و دیگر شامل قرائت، اذکار، و سایر اجزای نماز نمی‌شود.

    2. عبارت «یقضی ذلک بعینه»مطلق باقی می‌ماند و شامل تدارک در محل و قضای پس از نماز می‌شود.

اشکال بر دیدگاه مشهور

اشکال این است که روایت مذکور ظهور روشنی در احتمال اول ندارد. عبارت «أو الشيء منها» عطف بر «رکعة» شده است. در اینجا، «رکعة» به معنای رکوع است و رکوع قطعاً قضا ندارد. اگر «أو الشئ منها» به رکوع عطف شده باشد، معنای آن این خواهد بود که رکوع نیز باید در صورت نسیان، پس از نماز قضا شود. این در حالی است که اتیان رکوع پس از سلام نماز قطعاً باطل است.

احتمال ثانی: تعریف و تحلیل

پس وقتی حدیث نمی تواند احتمال اول را بیان بکند، باید بگوییم اظهر تحقق احتمال ثانی است. احتمال ثانی بر این اصل تأکید دارد که «أو الشيء منها» مطلق بوده و تمامی اجزای فراموش‌شده نماز را شامل می‌شود. در این دیدگاه عبارت «یقضی ذلک بعینه» به معنای تدارک در محل تفسیر می‌شود.

این احتمال روایت را از هرگونه تنافی یا اشکال مبرا می‌سازد، اما نکته‌ای که مطرح می‌شود، این است که چنین تفسیری اجنبی از بحث اصلی ما است.

به عبارت دیگر، اگر احتمال ثانی را بپذیریم، حدیث مذکور به مسئله قضاء تشهد بعد از سلام ارتباطی نخواهد داشت و صرفاً دلالت بر لزوم تدارک واجبات فراموش‌شده در محل خود دارد.

استناد به صحیحه ابن سنان

کما اینکه صحیحه ابن سنان بر همین مطلب دلالت دارد.

محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد ، عن فضالة ، عن عبدالله بن سنان ، عن أبي عبدالله علیه السلام قال : إذا نسيت شيئا من الصلاة ركوعا أو سجودا أو تكبيرا ثم ذكرت فاصنع الذي فاتك سواء.[2]

این روایت به‌روشنی بر لزوم انجام جزء فراموش‌شده نماز در همان محل خود تأکید دارد. براساس این روایت:

    1. عبارت «الشئ» مطلق بوده و شامل واجبات مختلف نماز، مانند رکوع، سجود، و تکبیر، می‌شود.

    2. عبارت «فاصنع الذي فاتك» به معنای اتیان جزء فراموش‌شده در همان محل است و هیچ اشاره‌ای به قضای پس از نماز ندارد.

این روایت از نظر متن و مضمون کاملاً با احتمال ثانی سازگار است.

اشکال بر استناد به صحیحه ابن سنان

مشکل اصلی این است که صحیحه ابن سنان اجنبی از بحث اصلی ما، یعنی قضاء تشهد پس از سلام، است. بحث ما درباره حالتی است که تشهد فراموش شده و محل تدارک آن نیز از دست رفته است. در این شرایط، قول مشهور بر این است که تشهد باید پس از سلام قضا شود. اما روایت ابن سنان صرفاً بر تدارک در محل تأکید دارد و از مسئله قضای پس از سلام سخنی به میان نمی‌آورد.

دیدگاه مرحوم سید خویی و حکیم

مرحوم سید خویی، با در نظر گرفتن دو احتمال موجود، بر این باور است که اگرچه احتمال ثانی قابل دفاع است، اما میان دو احتمال موجود هیچ‌گونه رجحانی وجود ندارد. حدیث در این شرایط مبتلا به اجمال می‌شود و صلاحیت استدلال را از دست می‌دهد.

ایشان معتقدند که وقتی حدیث به دو احتمال مساوی مبتلا می‌شود و احتمال اول (قول مشهور) رجحانی ندارد، دیگر نمی‌توان به روایت استناد کرد.

مرحوم آیت‌الله حکیم نیز در تأیید این دیدگاه می‌فرمایند: این صحیحه ابن سنان مخدوش است به این لحاظ که نمی‌توان به عموم این حدیث در غیر مورد رکوع و سجود عمل کرد.

ایشان معتقدند که در مورد رکوع و سجود، حدیث صراحت دارد، اما در مورد تشهد، دچار اجمال است و نمی‌توان به آن استناد نمود.

 


logo