« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد علی مهدوی دامغانی

1403/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

زیاده اجزای غیر رکنی در نماز/أحكام الخلل /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة /أحكام الخلل /زیاده اجزای غیر رکنی در نماز

 

مبحث پنجم: زیادی سایر ارکان در صلاة

در مباحث گذشته گفته شد که اگر رکوع اضافه شود، حکم به بطلان صلاة داده می‌شود. همچنین، اگر دو سجده اضافه شوند، نماز نیز باطل خواهد شد. اما در مورد سایر ارکان مانند تکبیرة الاحرام، بیان شد که برخلاف نظر مرحوم سید، زیادی سهوی تکبیرة الاحرام موجب بطلان صلاة نمی‌شود. این نتیجه بر اساس دلایلی است که پیش‌تر بیان شد.

زیادی قیام حین تکبیرة الاحرام

حال سؤال این است که آیا زیادی قیام در حال تکبیرة الاحرام مبطل صلاة است یا خیر؟
قیام در حال تکبیرة الاحرام محقق نمی‌شود مگر همراه با خود تکبیرة الاحرام. اگر قائل شویم که زیادی تکبیرة الاحرام، نماز را باطل می‌کند (مانند نظر مرحوم سید)، در این صورت زیادی قیام تکبیرة الاحرام دیگر تأثیری ندارد؛ زیرا تکبیرة الاحرام همراه با قیام است و وقتی نماز به دلیل زیادی تکبیرة الاحرام باطل شده، بحث درباره قیام تکبیرة الاحرام دیگر موضوعیتی ندارد.

نظر مختار درباره زیادی قیام تکبیرة الاحرام

اما اگر طبق نظر مختار قائل شویم که زیادی تکبیرة الاحرام مبطل صلاة نیست، در اینجا نیز قیام متصل به تکبیرة الاحرام مبطل نخواهد بود. دلیل این امر، شمول حدیث «لا تعاد» است.
حدیث «من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة» حکم به بطلان می‌کند، زیرا این قیام و تکبیرة الاحرام اضافه شده‌اند. اما حدیث «لا تعاد» که حاکم است، می‌گوید «لا تعاد الصلاة الا من خمسة». قیام تکبیرة الاحرام نیز همانند تکبیرة الاحرام از جمله موارد استثنا شده در این حدیث نیست، بنابراین زیادی سهوی آن موجب بطلان نماز نخواهد شد، حتی اگر حکم کنیم که قیام، رکن است.

مسئله‌ای مطرح است مبنی بر اینکه هر رکن، زیادی یا نقیصه سهوی و عمدی آن موجب بطلان صلاة می‌شود. این کبری را نمی‌پذیریم، چراکه نهایتاً این ادعا بر اجماعی استوار است که در آثار فقهای پیشین هیچ اثری از آن دیده نمی‌شود. اگر هم جمعی بر این امر اجماع کرده باشند، این اجماع، مدرکی است و اعتبار ندارد.

زیادی قیام متصل به رکوع

قیام متصل به رکوع نیز یکی از ارکان شمرده شده است. اگر قیام متصل به رکوع سهواً اضافه شود، آیا نماز باطل می‌شود یا خیر؟
قیام متصل به رکوع تنها در صورت تحقق رکوع اضافه محقق می‌شود؛ زیرا قیام متصل به رکوع بدون رکوع، معنایی ندارد. بنابراین:

     اگر رکوع اضافه شود، قیام متصل به آن نیز اضافه می‌شود.

     اگر رکوع اضافه نشود، قیام متصل به رکوع نیز اضافه نخواهد بود.

در صورت زیادی رکوع، حکم به بطلان نماز داده می‌شود (با توجه به دلایل پیشین). بنابراین، بحث درباره زیادی قیام متصل به رکوع دیگر لغو خواهد بود. به بیان دیگر، وقتی نماز به دلیل زیادی رکوع باطل شده، دیگر نیازی به بررسی مبطلیت زیادی قیام متصل به رکوع نیست.

برخی ادعا می‌کنند که اجماع قائم است بر اینکه قیام متصل به رکوع از ارکان است و زیادی یا نقیصه سهوی یا عمدی آن موجب بطلان صلاة می‌شود. در این مورد، باز هم همان بحث مطرح است که این اجماع مدرکی بوده و اعتباری ندارد.

زیادی نیت در صلاة

یکی از ارکان صلاة، نیت است. سؤال اصلی این است که آیا زیادی نیت می‌تواند موجب بطلان صلاة شود یا خیر؟ و اینکه آیا اساساً زیادی نیت معقول است یا خیر؟
اگر نیت را به معنای قصد اتیان صلاة به عنوان عبادت و تقرب به ذات حضرت حق تبارک و تعالی بدانیم، این قصد امری است که به‌صورت استدامه‌ای در طول نماز جریان دارد. حتی اگر فرد در میانه نماز توجه تفصیلی به این قصد نداشته باشد، همین‌که از قصد ابتدایی خود عدول نکرده باشد، نیت او به‌صورت استدامه‌ای حفظ شده است.

این استدامه می‌تواند به دو صورت باشد:

    1. استدامه تفصیلی: فرد در تمام اجزاء نماز، آگاهانه به نیت خود توجه دارد.

    2. استدامه حکمی: فرد در آغاز نماز می‌داند چه می‌کند و نیتش را مشخص کرده است، ولی در طول نماز، هرچند غافل یا فراموش‌کار باشد، همچنان این نیت در حکم استدامه باقی است.

برای مثال، اگر از فرد ساهی یا غافل پرسیده شود که چه می‌کند، پاسخ خواهد داد که در حال اتیان صلاة به قصد قربت است. بنابراین، این نیت حکماً استمرار دارد.

ابطال صلاة با عدول از نیت

چنانچه نیت را به عنوان قصد قلبی بدانیم، این قصد استدامه‌ای باید تا پایان نماز ادامه داشته باشد. هرگاه کوچک‌ترین جزء از اجزاء نماز را به‌صورت ریائاً (برای غیر خدا) اتیان کند، صلاة باطل می‌شود. زیرا نیت او دیگر استدامه ندارد و به نیتی جدید تغییر کرده است. این نیت جدید، بخشی از نماز پیشین را پوشش نمی‌دهد و باعث می‌شود نماز پیش از این نیت جدید نیز فاقد اعتبار باشد.

تصور زیاده در نیت قلبی

در مورد نیت به عنوان یک امر قلبی و قصد استدامه‌ای، زیاده قابل تصور نیست. نیت امری است که بین وجود و عدم دائر است؛ یا نیت وجود دارد یا وجود ندارد. بنابراین، تکرار یا زیادی در این نوع نیت معنا ندارد.

نیت به عنوان اخطار یا تلفظ

اگر نیت را به معنای اخطار ذهنی یا تلفظ زبانی بدانیم، مانند آنچه برخی از عامه انجام می‌دهند (تلفظ عباراتی نظیر: "دو رکعت صلاة صبح اتیان می‌کنم مضافة الی الله قربة الیه")، در این صورت نیز تکرار تلفظ نیت، مشکلی ایجاد نمی‌کند.
تکرار این عبارات تنها موجب تأکید و تقویت نیت می‌شود و به هیچ وجه دلیلی برای بطلان نماز نیست. لذا، زیادی این نوع نیت، مبطل صلاة نخواهد بود.

نتیجه‌گیری

    1. اگر نیت را به معنای قصد قلبی و استدامه آن بدانیم، زیادی آن اساساً معقول نیست و نمی‌تواند مبطل نماز باشد.

    2. اگر نیت را به معنای تلفظ یا اخطار ذهنی بدانیم، تکرار آن صرفاً تقویت و تأکید نیت محسوب می‌شود و باز هم باعث بطلان صلاة نمی‌شود.

بحث ششم: زیاده غیر ارکان

در مباحث گذشته روشن شد که زیاده ارکان مانند رکوع و سجود، حتی اگر سهوی باشد، موجب بطلان صلاة است. اما در مورد تکبیرة الاحرام، قیام، و نیت، یا زیاده اساساً معنا ندارد، یا اینکه مبطل صلاة نیست. اکنون بحث درباره زیاده سایر اجزاء غیر رکنی است.

طبق حدیث من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة، اگر کسی اجزائی مانند تشهد یا قرائت را اضافه کند، به ظاهر باید حکم به بطلان صلاة کرد. اما این حکم با حدیث لا تعاد الصلاة تخصیص می‌خورد.
حدیث لا تعاد الصلاة که حاکم بر سایر ادله است، بیان می‌کند: لا تعاد الصلاة، و عقد مستثنی منه آن شامل سایر اجزاء و شرایط غیر از پنج مورد مستثنی (طهارت، قبله، وقت، رکوع، سجود) است. بنابراین، در این دیدگاه، زیاده اجزاء غیر رکنی، مبطل صلاة نخواهد بود.

اختصاص حدیث لا تعاد به نقیصه

اگر از نظر مختار عدول کرده و بگوییم که حدیث لا تعاد الصلاة تنها شامل نقیصه است و نه زیاده، این دیدگاه مبتنی بر قرینه مقابله در مواردی نظیر طهور، وقت، و قبله است که زیاده در آن‌ها معنا ندارد. بنابراین، در این فرض، حدیث لا تعاد شامل زیاده اجزاء غیر رکنی نمی‌شود، و در نتیجه حدیث من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة بر چنین مواردی حاکم خواهد بود، و باید حکم به بطلان صلاة کنیم.

برای حل این مسئله، به تخصیص حدیث من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة به دو صحیحه منصور و عبید بن زراره استناد می‌کنیم. این دو حدیث قبلاً بررسی شده‌اند. گرچه تعبیر "رکعة" در این احادیث مجمل است (آیا به معنای رکعت است یا رکوع؟)، اما در نهایت، روشن می‌شود که حدیث لا تعاد به قوت خود باقی است، و حکم به بطلان صلاة تنها در مواردی مانند زیادی رکوع یا رکعت خواهد بود.

با توجه به این دو صحیحه اگر زیادی سجده، که خود یکی از مهم‌ترین اجزاء صلاة است، مبطل صلاة نباشد، به طریق اولویت قطعیه، زیاده سایر اجزاء غیر رکنی نیز مبطل صلاة نخواهد بود. بنابراین، حدیث من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة در موارد زیاده اجزاء غیر رکنی، به این دو صحیحه تخصیص می‌خورد.

جمع‌بندی نهایی

    1. اگر حدیث لا تعاد را مختص به نقیصه بدانیم، در موارد زیاده نمی‌توان به آن استناد کرد. در این حالت، حدیث من زاد فی صلاته فعلیه الاعادة شامل موارد زیاده می‌شود.

    2. این حدیث من زاد فی صلاته به دو صحیحه منصور و عبید بن زراره تخصیص خورده است که در آن‌ها بیان می‌شود زیادی سجده مبطل صلاة نیست.

    3. از این تخصیص، با اولویت قطعیه نتیجه می‌گیریم که زیاده سایر اجزاء غیر رکنی نیز مبطل صلاة نخواهد بود.

مسئله دوازدهم: استثناء در بطلان نماز به دلیل اضافه کردن رکعت

يستثنى من بطلان الصلاة بزيادة الركعة ما إذا نسي المسافر سفره، أو نسي أن حكمه القصر، فإنه لا يجب القضاء إذا تذكر في الوقت كما سيأتي إن شاء الله.[1]

گفته شد که اضافه کردن رکعت، موجب بطلان نماز است. با این حال، یک مورد استثناء وجود دارد و آن حالتی است که مسافر از روی فراموشی نماز را تمام بخواند. این فراموشی می‌تواند به دلیل یکی از موارد زیر باشد:

    1. فراموشی موضوع: مسافر بودن خود را به خاطر نمی‌آورد.

    2. فراموشی حکم: اطلاع دارد که مسافر است، اما حکم نماز مسافر (قصر بودن نماز) را فراموش کرده است.

    3. جهل به حکم: اساساً نمی‌داند که نماز مسافر باید به صورت قصر خوانده شود.

در چنین شرایطی، بر اساس ادله خاصه مرتبط با نماز مسافر، حکم به صحت نماز داده می‌شود. این ادله، به‌طور ویژه به شرایط نماز مسافر پرداخته و از حکم عمومی بطلان نماز به دلیل اضافه کردن رکعت، استثناء قائل شده‌اند.

کلمه "قضا" که در اینجا به کار رفته است، به این معناست که نماز، نه در خارج از وقت و نه در داخل وقت، نیاز به جبران یا اعاده ندارد. بنابراین، اگر فرد پس از گذشت وقت نماز متوجه خطای خود شود، نیازی به انجام قضا ندارد. به طریق اولی، وقتی در خارج از وقت متوجه شود که رکعتی اضافه کرده، محتاج به جبران یا اعاده نخواهد بود.

نتیجه‌گیری
در شرایط خاص نماز مسافر، اضافه کردن رکعت به دلیل فراموشی یا جهل، موجب بطلان نماز نمی‌شود و نماز او صحیح تلقی می‌گردد. این استثناء بر اساس ادله خاصه مربوط به صلاة مسافر است.

مسئله سیزدهم: بطلان صلاة با اضافه کردن رکعت

لا فرق في بطلان الصلاة بزيادة ركعة بين أن يكون قد تشهد في الرابعة ثم قام إلى الخامسة أو جلس بمقدارها كذلك أو لا، وإن كان الأحوط في هاتين الصورتين إتمام الصلاة لو تذكر قبل الفراغ ثم إعادتها.[2]

بنا بر مشهور، هرگاه رکعتی اضافه شود، صلاة باطل است. این حکم بدون تفاوت، در تمامی حالات زیر صدق می‌کند:

    1. اگر شخص گمان کند که در رکعت دوم است، اما برخیزد و رکعت پنجم را بخواند، به تصور اینکه رکعت سوم است.

    2. اگر تشهد نخواند یا حتی به اندازه مدت خواندن تشهد نیز ننشیند.

    3. اگر به اندازه مدت تشهد بنشیند و برخیزد و رکعت اضافی را بخواند.

در همه این حالات، مشهور حکم به بطلان نماز داده‌اند.

نظر مختار در مسئله

اما ما این حکم مشهور را به صورت مطلق نمی‌پذیریم و تفصیل قائل هستیم:

    1. اگر جلوس به مقدار تشهد داشته باشد، حتی اگر تشهد را اتیان نکند:

        2. حکم به صحت صلاة می‌شود.

        3. رکعت اضافی به عنوان نافله محسوب می‌شود و شخص می‌تواند رکعت دیگری را به آن اضافه کند تا نافله کامل شود.

    4. اگر جلوس به مقدار تشهد نداشته باشد یا تشهد را نخوانده باشد:

        5. در این حالت، حکم به بطلان صلاة می‌شود.

مرحوم سید نیز می‌فرماید: احوط این است که نماز را تمام کند و به عنوان یک صلاة کامل حساب نماید، سپس آن را اعاده کند.
این احتیاط استحبابی است و به هر حال انجام آن مطلوب خواهد بود.

اختلاف نظر با مرحوم سید

ما در مباحث پیشین برخلاف نظر مرحوم سید اعلی الله مقامه، به قول تفصیل ملتزم شدیم:

     اگر جلوس به مقدار تشهد داشته باشد، نماز باطل نیست.

     اگر تشهد نخوانده باشد و جلوس به مقدار آن نیز نداشته باشد، نماز باطل خواهد بود.

 


logo