1404/09/23
بسم الله الرحمن الرحیم
نظریِّة آیة الله خوئی(ره)/تعریف مفهوم /المقصد الثالث :فی المفاهیم
موضوع: المقصد الثالث :فی المفاهیم/تعریف مفهوم /نظریِّة آیة الله خوئی(ره)
بحث ما درباره ی تعریف مفهوم بود، که در اصطلاح اصولیون چیست؟
نظریِّة آیت الله خوئی(ره) راامروز بیان می کنیم:
مفهوم وابسته به منطوق هست ، چون محل نزاع مفهوم در مقایل منطوق هست ، پس اول باید منطوق تعریف کنیم.
منطوق این است که هر آنچه که بالمطابقه ویا به کمک قرینه عامِّه یا خاصه فهمیده شده منطوق می گویند.
در مقابل منطوق مفهوم قرار می گیرد، اگر لفظی دلالتش بر یک معنای بدلالت بیِّن به معنای الخص یا اعم باشد می شود مفهوم.
بع عبارت خیلی واضحتر:هر گاه لفظی به کار بوده شد اولا: وبالذات دلالت بر معنای کرد ولی اگر ثانیاً وبالتبع دلالت بر معنای کرد می شود مفهوم .
در جائی است که قرینه خاصه باشد مثل مولی می گوید: ان جاءک زیدٌ فاکرمه این جمله جمله شرطیِّة است ، در اینجا یک قرینه خاصه وجود دارد وآن این است که ان جاءک زیدٌ فاکرمه، وجوب اکرام علت منحصره اش همان شرط است.
مرحوم نائینی(ره):طبق شرح کلامش توسط آقای خوئی در اجود التقریرات آمده می فرماید: مفهوم آنی که محل بحث ماست غیر از مفهوم در جائی دیگه هست.
توضیح ذلک: در باب حروف، لفظ مفهوم گاهی اوقات بر مُدرک بسیط عقلی استعمال می شود، اعم از اینکه در مقابل آن لفظی وضع شده باشد یا لفظی استعمال شده باشد یا نه؟
مفهوم بمعنای مُدرک بسیط عقلی مربوط به مفاهیم مفده می شود نه از جملات ترکیبیه.
این قسم از مفهوم محل نزاع نیست، بلکه مفهومی که در مقابل منطوق آنی که از جملات ترکیبیه فهمیده می شود، پس کلمه مفهوم مشترک لفظی هست بین دو معنا ،
یک :معنی که همان بسیط عقلیست .
دوم :از جملات ترکیبیه استفاده می شود نه مفهوم بمعنای مُدرک بسیط عقلی.
فرق بین مفهوم ومدلول از نظر مرحوم نائینی(ره) چیست؟ مفهوم مشترک لفظی است بین آنچه که از الفاظ مفرده فهمیده می شود؟ وبین آنچه از جملات ترکیبیه فهمیده میشود ولی مدلول مشترک معنویست بین دو چیز که دارای دو فرد هست (مستفاد از الفاظ مفرده، مستفاد از جملات ترکیبیه هم مفهوم می گویند ، در نتیجه می گوئیم مدلول اعم از مفهوم در مقابل منطوق هست.
مفهومی که در مقابل منطوق هست واز جملات شرطیِّة استفاده می شود چند صورت دارد:
1)این مفهوم مستند به خود جمله ترکیبیه فی حد ذاتها باشد، در اینصورت این مفهوم اسمش منطوق هست.
2)اگر چنانچه آنچکه از جملات ترکیبیه فهمیده می شود مستند باللوازم جملات ترکیبیه باشد، چه به نحو لزوم بین بمعنی الاخص که در اینصورت چنین معنای لازمه اش مفهوم است ولی اگر چنانچه مفهومی که از جملات ترکیبیه بدست می آید به نحو لزوم بین بمعنای الاعم باشد وبه کمک دلالت عقلیة باشد، اسمش دلالت سیاقیة می شود که خود این دلالت سیاقیة بر سه قسم است:
الف)دلالت تنبیهیه :صحت وصدق کلام متوقف بر این دلالت نیست فقط مورد توجه متکلم هست.
ب)اقتضاء : دلالتی است که مقصود مستقیم وبدون واسطه متکلم نباشد ولکن صحت وصدق کلام متوقف بر آن دلالت هست هم عقلا ، هم شرعاً، هم عرفا لغت مثلاً فاسئل القریة کهکلمه اهل در تقدیر است که اگر نباشد صحت کلام مخدوش می شود.
ج)دلالت اشاره
دلالت اشاره: آن دلالتی هست که لازمه مدلول یک کلام هست ولو به حسب فهم عرف مقصود متکلم نباشد مثلاً فرض کنیم آیه گفته:﴿حمله وفصاله ثلاثون شهراً﴾ [1] وآیه دیگری می گوید: ﴿و الوالدات یُرضعن اولادهُنَّ حولین کاملین﴾[2]
در اینجا یک دلالتی هست که مقصود متکلم نیست ولی واضح است که اگر از 30ماه ، دو سال کم کنیم اقل بار داری می شود 6ماه که این 6ماه اقل حمل است که دلالت اشاره است.
مرحوم نائینی(ره) می فرماید:حجیت مفهوم از باب حجیت ظواهر هست ولی حجیَّت دلالت اشاره از باب حجیت ظواهر نیست بلکه از باب حجیت ملازمات عقلیه است.
حالا در اینجا ما باید نظریه صاحب کفایة (ره) را بیان کنیم