« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1404/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

دلیل سوم: استقراء/دلائل تقدم حرمت ونهی برامر و وجوب /اجتماع امر ونهی

 

موضوع: اجتماع امر ونهی/دلائل تقدم حرمت ونهی برامر و وجوب /دلیل سوم: استقراء

 

ما در ابتداء درس حدیثی را از وجود نازنین امام صادق(ع) میخوانم که این حدیث را در طی یک نامه ای آنرا به اصحابش داده است ، که این نامه شامل یکسری دستور العمل هایی هست که امام(ع) برای اصحاب خودش بیان کرده است وآنها را به بعمل به این دستور العمل ها توصیه کرده است .

«فسئلوا ربکم العافیة وعلیکم بالدِّعَّه والوَقار والسکینه والحیاء والتَّنَزُّه عما تنزه عنه الصالحون منکم والمجاملة اهل الباطل والتحملُّ الزیمه منهم و....»

یعنی در درجه اول از خداوند عافیة را بخواهید،عافیت در فکر ،عافیت در قلب، عافیت در روابط اجتماعی ، عافیة در روابط خانوادگی ،عافیة در سلامت اولاد وخیلی چیزهای دیگر و سعی کنید یا دیگران با نرمی سخن بگویید( که علیکم اسم فعل است بمعنای اَلزِم) سعی کنید صحبت کردن با خشونت را رها کنید، هرچند انسان گاهی ممکن است در یک خانواده ای با خشونت زندگی کنند ولی ما طلبه ها که در این مسیر آمده ایم باید صحبت با آرامش ونرمی داشته باشیم ، هرچند این امر نیازمن تمرین وتکرار وممارست است و

سومین سفارش :داشتن وقار وسکینه هست ، انسان معمولا در دوران جوانی این وقار وسکینه را ندارد ولی وقتی سنش به بالا رسید وشاکله علمی وشخصیَّتی انسان بسته شد خود به خود با وقار می شود،

چهارمین سفارش: انسان باید صفت عالیه حیاء را در خودش حفظ کند ، حیاء از خدا، از ائمه، حیاء از خودمان، حیاء از اجتماع حال چه در عرصه سخن ، وچه در عرصه پوشش.

پنجمین سفارش:انسان باید ببینید صالحان از چه چیزهای امتناع می ورزند وبه چه چیزهای روی می آورند، چون صالحین یک مسیری را طی کردند که وارد به کار هستند.

ششم:انسان با اهل باطل بامجامله ومدارا برخورد کنید، نه اینکه چون کافر هست با او با تندی برخورد کنیم ، در این راستا داستانی در تاریخ هست که یک مردی آمد نزد پیامب وایمان آورد وبعد از مدتی به پیامبر عرض کرد که مادر من یهودیه ومن میخواهم او را کنار بگذارم، پیامبر(ص) فرمود نه ، مادرت را رها نکن واز این به بعد به مادر بیشتر خدمت کن، این جوان ازاون موقع به بعد بیشتر به مادرش خدمت میکرد ، مادرش ازش پرسید چطور شدهشما الان ها بیشتر از قبل به من میرسی؟ جوان پاسخ دادکه این سفارش پیامبر است، مادرش گفت : اگر دین شما اینگونه هست پس من هم مسلمان میشوم.

هفتم: واگر از جانب دیگران اذیت وآزاری متوجه شما شد ، شما آنرا نادیده بگیرید.

روایت تمام شد، اما بحث ما دربحث خارج اصول به اینجا رسید که:

وقتی اجتماع امر ونهی می شود گروهی از اصولیون وصاحب کفایة ودیگران ومختار ما قائل به امتناع اجتماع می شویم که در اینصورت یا باید امر را مقدم کنیم یا نهی را:

ما تا اینجا سه وجه را گفتیم :که وجه سوم دلیل تقدم نهی وحرمت بر امر و وجوب استقرآء است.

قائلین به استقراء به نظر استاد دلیلشان دلیل قرص و وحکمی نیست وقابل پذیرش نیست .

خلاصه بحث: استقراء دو قسم هست:استقراء تام

استقراء ناقص

وفقط استقراء تام هست که حجت است، چون استقراء ناقص ظنَّ آور است، واصل در ظنون هم عدم حجیت است الا ماخرج بالدلیل مثل حجیت خبر واحد وامثال اینها .

قائلین به استقراء هرگز نمی توانند تام بودن آن را اثبات کنند، اینچنین ظنی حجت نیست ، اینها می گویند ما در شریعت رفتیم گشتیم آنجائی که امر دائر باشد ین امر ونهی ،نهی وحرمت را شارع مقدم کرده است، و دو مورد را مثال زده اند : یکی حرمت عبادت زن مستحاضه زمان استظهار

دوم: حرمت وضو گرفتن با مائین مشتبهین بالنجاسة .

مرحوم آیت الله خوئی،صاحب کفایة وشیخ انصاری(رحمة الله علیهم اجمعین) وسائر اعلام گفته اند: این دو مورد حتی استقراء ناقص را هم نمی کند تا چه برسد به استقراء تام.

*ما جواب این بزرگان را دادیم که آنهائی که استقراء را مطرح کردند واین دو مورد را مطرح کردند نه اینکه منظورشان این باشد که ما این دو مورد را استقراء کردیم بلکه از باب مثال هست.

ما در مورد اون دو مورد به طور مفصل بیان کردیم که مورد دوم حرمت وضو گرفتن با انائین مشتبهین بود .

جوابک تقدم نهی وحرمت در باب ایام استظهار زن ذات العادة وزن مبتدئه ربطی به تقدم نهی بر امر ندارد، بلکه به خاطر دو عامل است:

1)قاعده امکان حیض

2)استصحاب حیض

که در هر موردی که امکان حیض باشد فقهاء اون مورد را حمل بر حیض میکنند واحکام حیض مترتب می شود که از جمله این موارد: ایاماستظهار زن ذات العادة وایام استظهار زن مبتدئه .

ولی درباره زن مبتدئه روزاول وروز دوم خون میبند ولی نمی دانند که حیض هست یا نه؟وروز سوم هم خون دید باید صبر کند اگه رسید به روز سوم وقطع شد، این خون خون حیض است چون اقل حیض سه روز است، که در اینجا روز دوم وسوم هم حیض هست وشریعت قائل به حرمت عبادت شده وتقدم نهی بر امر وربطی به استقراء ندارد.

و در مورد زن ذات العادة ومبتدئه چون شرائط جریان استصحاب را دارد در هر دو مورد استصحاب حیض می شود .

اما در مورد وضو گرفتن از انائین مشتبهین، که وقتی ما دو تا ظرف داشته باشیم ،علم اجمال داریم به طهارت یکی ونجاست دیگری، در اینجا چرا حرمت مقدم است؟

چون علم اجمالی با رعایت شروطی حجت است پس علم اجمالی به حرمت انائین مثل علم به حرمت یکی ازاین انائین هست قطعا .

پس نمی توانیم وضو بگیریم بلکه باید با تیمم نماز بخوانیم ،هرچند دوتا از فقهاء مثل صاحب عروة ومرحوم خوئی قائلند که بهتر است ما احتیاط کنیم و وضوبگیریم ، مرحوم خوئی اینگونه توضیح می دهد:باآب اول وضو میگیریم وبا آب دوم محل وضوی اول را تظهیر میکنیم ومیریم نماز می خوانیم وبعد دوباره باآب دوم وضو میگیریم وبا آب اول تطهیر میکنیم ونماز می خوانیم.

جواب دیگری که می توانیم به مورد دوم بدهیم:وآن اینکه حرمت وضو گرفتن با اناءین مشتبهین یک امر تعبُّدی ست وربطی به قاعده استقراء ندارد که در این باب دو روایت داریم:

1)موثقه سماعه: سئلت ابا عبد الله(ع): عن رجلٍ معه انائان فیهما ماءٌ وقع فی احدهما قَذِر لایدری ایهما هوولیس یقدر علی ماءٍ غیره قال(ع):یحرقهما جمیعاً ویتممُ[1]

2)وموثقة عمار الساباتی:عن ابی عبد الله (ع) ، سئل عن رجلٍ معه انائین فیهما مائٌ وقع فیهما قَذِر لا یدری ایهما هو وحضرت الصلاة ولیس علی ماء یقدر علی غیرهما ،قال(ع) یحرقهما جمیعاً ویتمم[2]

 


logo