« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1404/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

قول چهارم در این مساله/خروج مامورٌ به است یا منهیٌ عنه؟ /اجتماع امر ونهی فی شیئ واحد

 

موضوع: اجتماع امر ونهی فی شیئ واحد/خروج مامورٌ به است یا منهیٌ عنه؟ /قول چهارم در این مساله

 

بحث ما درباره ی قول چهارم بود که قائل بودند خروج هم مامورٌ به است وهم منهیُّ عنه کهما جواب های داریم وثابت کردیم که خروج نمی تواند دارای حکم شرعی بالفعل باشد گرچه دارای حکم عقلی است.

طرفداران قول چهارم از قاعده:الامتناع او الایجاب بالاختیار لا یُنافی الاختیار را مطرح کردند.

که صاحب کفایة فرمودند:این قاعدة قول معتزله هست در مقابل اشاعره که قائل به جبر هستند.

ولی امروز بحث مُستوفای واستطراداً بحث جبر واختیار مطرح میکنیم .

این بحث یک بحث چالش بر انگیزی است که بعضی حکومت ها هم از این بحث حمایت کردند.

خیلی از متکلمین اسلام جبر واختیار را در کتاب هایشان در بحث قضا وقدر ذکر می کنند مثل مرحوم کاشف الغطاء ذکر کردند محقق حلی در کتاب المسلک فی اصول دین این بحث را مطرح کردند همچنین علماء اهل تسنن ذکر کردند.

جواب یک سوال: انسان در افعال خودش آیا اراده واختیار دارد یا ندارد مجبور است، واضح است که افعال مراد بعضی از افعال است نه مطلق افعال مثل ارتعاش دست وحرکت در خواب.

در مورد عموم جامعه که قدرت معمولی دارند ومثل مرتاضان وجادوگران نیستند.

نظریِّة دوم:انسان در افعالش مختار است،معتزله قیول دارد بزرگان امامیِّة هم قبول دارند،ولی در اینکه آیا مختاربودن انسان یک امر بدیهی است یا یک امر غیر بدیهی؟

خواجه نصیرالدین طوسی(ره) می فرمایند:

"افعالی که از بندگان بوجود میآید موجب آن افعال خودشان برسبیل اختیار"

ابوالحسن بصری می گویند مختار بودن انسان بداهت است.

خواجه نصیر می گوید:حرف ابوالحسن بصری صحیح است.

علامه حلِّی هم ادعای بداهت مختاربودن انسان را که بصری مطرح کردند تاییدمی کند ومختار می داند:

"عبارت علامه حلِّی در منهاج الیقین"

«ادعی ابوالحسین البصری وجماعةٌ انَّه ضروریٌّ وهو الحق وذهب بعض الامامیَّة الی ان العلم بذلک کسبیٌّ»[1] .

خود خواجه نصر الدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد کهعلامه حلی بر این کتاب شرح زده بنام شرح المراد: ایشان مختاربودن انسان را امری بدیهی میدانند.

عبارت خواجه به نقل از علامه در کشف المراد

«والضرورة قاضیةٌ باستناد افعالنا الینا»[2]

در عین حال که خواجه نصیر علامه حلی ودیگران معتقدند مختاربودن انسان امر بدیهی است در عین حال استدلال های فراوان عقلی ونقلی برای مختار بودن انسان نقل کرده اند.

علامه حلی در دوکتاب دیگرش(استقصاء النظر فی القضاء والقدر و نهج الحق) دلائل زیادی برای مختاربودن انسان مطرح میکنند ولی در کشف المراد یک دلیل ساده آورده اند :همه ما انسانها میان حرکة اختیاری خودمان وغیر اختیاری خودمان مثل سقوط یک سنگ از کوه وماتفاوت این دوحرکت را تشخیص می دهیم.

"عبارت علامه در کتاب کشف المراد"

«و المصنف التجأ إلى الضرورة هاهنا فإنا نعلم بالضرورة الفرق بين حركة الحيوان اختيارا و بين حركة الحجر الهابط و منشأ الفرق هو اقتران القدرة في أحد الفعلين به و عدمه في الآخر»[3]

علامه حلی در کتاب دیگرش جمله ای را از ابوالهُزیل علاف معتزلی نقل می کند که خر انسان بهتر از انسان می فهمد:

عبارت علامه:

«حمار بشرٍ اعقل من الانسان»[4]

لذا اگر ما دقت بکنیم می میبینیم که گاهی هم حیوانات بعضی جاها اراده واختیار دارند.

 


[1] منهاج الیقین ج1ص365.
logo