« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1404/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

عبارت شیخ انصاری(ره)/دلائل این اقوال /اقوال درباره حکم خروج از مکان غصبی

 

موضوع: اقوال درباره حکم خروج از مکان غصبی /دلائل این اقوال /عبارت شیخ انصاری(ره)

 

درباره حکم خروج از مکان غصبی چندین قول وجود دارد:

پنج قول وجود دارد که همه آنها بیان شد.

امروز دلائل این اقوال را بیان می کنم :

قول1) خروج منهیٌ عنه است وامورٌ به نیست، این قول پنجم در کفایة است.

دلیلش را شیخ انصاری(ره) بیان کرده وجواب داده است:

چون خروج در واقع همان تصرُّف در ملک غیر بدون اذن صاحبه است، بهعبارت دیگر حرکات خروجیِّة مصداق غصب محسوب می شود ومشمول لاتغصب خواهد شد.

لذا در اینجا نهی می رود روی خروج واما علت نداشتن امر برای خروج: چون خروج که مفسده دارد وغصب است ، نمی تواند مقدمه باشد برای عملی که وجوب دارد.

"توضیح مطلب"

بعضی ها می گویند خروج مقدمه برای عدم تصرفات است وعدم تصرُّف واجب است پس خروج واجب است.

شیخ انصاری می فرماید:عدم تصرُّف واجب نیست ، پس خروج هم واجب نیست، پس خروج منهیٌّ عنه است و مامورٌ به نیست.

"عبارت شیخ انصاری(ره)"

«حجّة القول بكونه منهيّا عنه غير مأمور به كما يظهر عن بعض الأفاضل في الإشارات أما على كونه منهيا عنه فلأن الخروج تصرف في ملك الغير و هو غصب عند عدم الإذن و هو منهي عنه و أما على كونه غير مأمور به فلأن الواجب هو عدم التصرف و الخروج إنما هو مقدمة له فهي ليست بواجبة»[1]

جواب از این قول:معنی ندارد که عدم تصرف واجب باشد ، بر فرض اینکه بپذیریم و مقدمه واجب واجب است، اجتماع نقیضین پیش می آید.

ایشان عدم تصرف را واجب ندانسته است وفقط ایشان تخلُّص از غصب را واجب می داند واگر ما خروج را مقدمه تخلُّص دانستیم ، بنابر قول به جواز اجتماع ، خروج هم می تواند حرام باشد وهم واجب.ولی بناب قول به امتناع نمی شود چون اجتماع ضدین پیش می آید.

نظر استاد:دری است که خروج مصداق غصب است ومشمول تخلُّص می شود ولی مقدمه تخلُّص به حساب نمی آید.

دلیل قول دوم(که نسبت داده شده به فخر رازی:خروج فقط ماموربه است ولکن حکم معصیت را دارد ، چون خروج بسوء اختیاراتفاق افتاده است)

چون خروج مقدمه نخلص از حرام است وتخلص از حرام واجب است پس مقدمه اش هم واجب است.

"عبارت شیخ انصاری(ره)"

«كذا المجامع زانيا له الحركة بقصد التخلص دون غيره لنا على كون الخروج مأمورا به أن التخلص عن الغصب واجب عقلا و شرعا و لا شك أن الخروج تخلص عنه بل لا سبيل إليه إلا بالخروج فيكون واجبا على وجه العينية»[2]

 


logo