« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد عبدالمجید مقامی

1403/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

تفاوت امر ونهی از جانب مبدا/کلام محقق خوئی /اجتماع امر ونهی در شیئ واحد

 

موضوع: اجتماع امر ونهی در شیئ واحد/کلام محقق خوئی /تفاوت امر ونهی از جانب مبدا

 

مرحوم محقق خوئی(ره) فرمودند :این مطلبی را که مشهور بیان کرده اند که گفته اند در امر وجود طبیعی بوجود یک فرد است، و در مقابلش در نهی عدمش به عدم تمام افرادش هست.

این حرف ، حرف غلطی است ونا صحیح وقابل پذیرش نیست. زیرا این مطلب مشهور نا صحیح است از دو نقطه؟

اول: تفاوت امر ونهی از جانب مبدا که ریشه امر مصلحت است وریشه نهی وجود مفسده در متعلق است. ومفسده در تمام افراد منهیٌّ عنه است، ولی مصلحت با وجود یک فرد طبیعت مامورٌ به محقق می شود .

دوم: بررسی تفاوت امر ونهی از جانب منتهی

مرحوم خوئی(ره): برای اینکه این مطلب درست محقق شود ما بررسی وتفاوت بین امر ونهی از جانب منتهی از دو مقام بررسی می کنیم:

 

1)مقام ثبوت: به نظر محقق خوئی در مقام ثبوت هیچ فرقی بین امر ونهی نیست، برای روشن کردن مسئله یک مقدمه را بیان می کند اسماء اجناس ماهیتشان ماهیت مهمله است.

ماهیت مهمله ماهیتی است که هیچگونه قید وشرطی ندارد حتی قید لا به شرط مقسمی.

توضیح ذلک: گاهی اوقات ماهیت دو قسم است:

الف) ماهیت مهمله

ب)ماهیت لا به شرط مقسمی

خود ماهیت لا به شرط مقسمی باز خودش سه قسم است:

1)به شرط شیئ

2)ماهیت به شرط لاء

3)ماهیت لا به شرط قسمی

حال لا به شرط مقسمی مجمع ومقسم این سه تاست.

در اینجا ماهیت مهمله هیچیک از قیود(ماهیت به شرط شیئ را، به شرط لا، لا به شرط قسمی) را ندارد و متحوِّل در اهمال است ولذا فوق ماهیت لا به شرط مقسمی است.

*برای روشن شدن فرق بین اهمال واجمال:

اجمال یعنی خود دلیل در دلالت مجمل است، یعنی دلیل در دلالتش قصور دارد بدلیل مجمل بودنش، مثل بکارگیری الفاظ مشترک ونیاوردن قرینه مُعَیَّنه.

ولی اهمال آن است که مولی عمداً دلیل را بدون قیود می آورد بخاطر اغراض واهدافی که دارد واهمال بر می گردد به قصور از جانب مولی در حالی که در اجمال قصور بر می گردد به دلالت دلیل.

در اینجا بین ماهیت مهمله و ماهیت لا به شرط قسمی تفاوتش این است که در ماهیت مهمله هیچگونه ای قیدی حتی قید اطلاق را هم ندارد.کمال اهمال درش وجود دارد.

*فرق بین نقیض در منطق و نقیض در ما نحن فیه وعلم اصول بیان گردد:

نقیض در منطق امرش دائر بین صدق وکذب است که هشت وحدت در نقیض اتحاد داشته باشند ودر سه جهت باید افتراق داشته باشند. ولی نقیض در ما نحن فیه امرش دائر مدار بین نقیضین در وجود وعدم نه در صدق وکذب.

و وقتی در طبیعت وجود محقق شد، این وجود در حقیقت فرد هم هست در حقیقت طبیعت هم هست.

پس طبیعت به تعداد افراد موجوده اش ، موجود می شود مثل انسان اگر ده فردش محقق شد، ده انسان محقق می شود، ونسبت طبیعت به افرادش از باب نسبت آباء واولاد است نه اب و ولد است.

 

logo