« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

94/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

امر دوم)

مراد از مره و تکرار چیست؟

قبل از ورود به بحث لازم است اشاره کنیم که هر طبیعت دو نوع افراد دارد، یک دسته افرادی هستند که در طول زمان پدید می آیند و یک دسته افرادی هستند که در عرض هم و در زمان واحد پدید می آیند. افراد عرضی را در این بحث فرد و افراد می گویند و افراد طولی را دفعه و دفعات می نامند. (مثلاً گاه در زمان واحد به ده نفر صدقه می دهیم، این ده فرد از صدقه است و گاه هر روز یک بار صدقه می دهیم که این ده دفعه صدقه دادن است.)

مرحوم آخوند در این باره می نویسد:

 

«ثم‌ المراد بالمرة و التكرار هل هو الدفعة و الدفعات أو الفرد و الأفراد.

و التحقيق أن يقعا بكلا المعنيين محل النزاع و إن كان لفظهما ظاهرا في المعنى الأول و توهم‌ أنه لو أريد بالمرة الفرد لكان الأنسب بل اللازم أن يجعل هذا المبحث تتمة للمبحث الآتي من أن الأمر هل يتعلق بالطبيعة أو بالفرد فيقال عند ذلك و على تقدير تعلقه بالفرد هل يقتضي التعلق بالفرد الواحد أو المتعدد أو لا يقتضي شيئا منهما و لم يحتج إلى إفراد كل منهما بالبحث كما فعلوه و أما لو أريد بها الدفعة فلا علقة بين المسألتين كما لا يخفى فاسد لعدم العلقة بينهما لو أريد بها الفرد أيضا فإن الطلب على القول بالطبيعة إنما يتعلق بها باعتبار وجودها في الخارج ضرورة أن الطبيعة من حيث هي ليست إلا هي لا مطلوبة و لا غير مطلوبة و بهذا الاعتبار كانت مرددة بين المرة و التكرار بكلا المعنيين فيصح النزاع في دلالة الصيغة على المرة و التكرار بالمعنيين و عدمها.

أما بالمعنى الأول فواضح و أما بالمعنى الثاني فلوضوح أن المراد من الفرد أو الأفراد وجود واحد أو وجودات و إنما عبر بالفرد لأن وجود الطبيعة في الخارج هو الفرد غاية الأمر خصوصيته و تشخصه على القول بتعلق الأمر بالطبائع يلازم المطلوب و خارج عنه بخلاف القول بتعلقه بالأفراد فإنه مما يقومه‌.»[1]

توضیح:

    1. آیا مراد از مره و تکرار، دفعه و دفعات است یا فرد و افراد؟ [نماز های متعدد در ازمنه متعدد، دفعات است و عتق ده عبد در زمان واحد، افراد است]

    2. هر دو فرض قابل نزاع است اگرچه لفظ «مره و تکرار» ظهور در دفعه و دفعات دارد.

    3. صاحب فصول توهم کرده است که: اگر مراد از مره، فرد می بود، بهتر بود ـ یا بگوییم لازم بود ـ که این بحث تکمیل آن بحث باشد که «آیا امر به طبیعت تعلق می گیرد یا فرد؟»

    4. در آنجا اگر می گفتیم امر تعلق گرفته است به فرد، آن گاه این بحث مطرح می شد که آیا به یک فرد تعلق گرفته است یا به افراد متعدد تعلق گرفته است؟

    5. پس در این صورت لازم نبود که بحث از مره و تکرار را مستقلاً بررسی کنیم.

    6. اما اگر مراد از مره و تکرار، دفعه و دفعات باشد، این بحث، یک بحث مستقل است.

    7. این سخن صاحب فصول، باطل است چراکه:

حتی اگر مراد از مره و تکرار، فرد و افراد باشد، باز این مسئله با مسئله متعلق اوامر بیگانه است. چون در آن بحث:

    8. اینکه امر به طبیعت تعلق گرفته باشد به آن معنی است که آمر ایجاد طبیعت را در عالم عین طلب کرده است (چراکه طبیعت من حیث هی، نه مطلوب است و نه غیر مطلوب) پس باز این سؤال باقی است که آیا ایجاد یک فرد از آن طبیعت مراد است یا افراد متعدده از آن؟ و آیا ایجاد یک دفعه آن طبیعت لازم است و یا دفعات متعدد از آن.

    9. [پس اگر متعلق امر طبیعت است می شود پرسید که آیا این طبیعت را یک دفعه ایجاد کنیم یا چند دفعه؟ و می توان پرسید که آیا یک فرد را ایجاد کنیم یا چند فرد را؟

و اگر متعلق امر، فرد است، می توان پرسید یک فرد را ایجاد کنیم یا چند فرد را؟ ـ مثلاً با یک صیغه چند عتق واقع کنیم ـ و یک دفعه ایجاد کنیم یا چند دفعه؟]

    10. [إن قلت: قائل به تعلق امر به طبیعت چگونه می پرسد یک فرد را ایجاد کنیم یا چند فرد را؟ قلت:]

    11. فرد و افراد یعنی یک وچود از طبیعت یا چند وجود از آن و اینکه وجود طبیعت را فرد می گویند از آن جهت است که وجود طبیعت در خارج به فرد است.

    12. پس توجه شود که طبق عقیده قائلین به تعلق امر به طبیعت، خصوصیت های فردیه، داخل در مأمور به نیست بلکه ملازم آن است ولی طبق عقیده قائلین به تعلق امر به فرد، خصوصیت ها فردیه، مقوّم مأمور به است.

کلام امام خمینی:

حضرت امام درباره بحث مذکور می نویسند:

«الثاني‌: في‌ معنى‌ المرّة و التكرار في المقام:

هل المراد من المرّة و التكرار الدفعة و الدفعات، أو الفرد و الأفراد؟ لا يبعد أن يكون محل النزاع هو الثاني، نظرا إلى أنّ هذا النزاع نشأ ظاهرا من النّظر إلى اختلاف أحكام الشريعة، فإنّ منها ما يتكرّر كالصوم و الصلاة، و منها ما لا يتكرّر كالحج، فصار موجبا لاختلاف الأنظار، و معلوم أنّه ليس في الأحكام ما يكون للدفعة و الدفعات، و على أيّ حال يمكن النزاع على كلا المعنيين.» [2]

توضیح:

    1. بعید نیست که بگوییم بحث مره و تکرار به معنی بحث از فرد یا افراد است چراکه:

    2. این بحث مره و تکرار از آنجا ناشی شده است که فقها دیده اند برخی از احکام شرعی مثل صوم و صلوة واجب التکرار هستند و برخی از احکام شرعی لازم التکرار نیستند مثل حج. و همین موجب شده است که بحث شود که آیا این مربوط به اقتضای امر است؟

    3. ولی در فقه حکمی که برای دفعه یا دفعات باشد، وارد نشده است.

    4. البته به هر صورت بحث از هر دو منظر، قابل طرح است.

ما می گوییم:

درباره این فرمایش امام باید عرضه داشت:

چنانکه گفتیم ظاهراً مراد از «فرد و افراد» آن جایی است که افراد در عرض هم باشند (مثل اینکه در آن واحد ده نفر را عتق کنیم) و مراد از دفعه و دفعات، آن جایی است که در زمان های متعدد باشند.

حال مثال صوم و صلوة از مصادیق تکرار در زمان است و لذا مصداق دفعات است [در این باره ممکن است بتوانیم از مرحوم عراقی مؤید بیاوریم.[3] ]

اللهم الا أن یقال:

در صوم و صلوة، آنچه هست افراد است البته آنها افراد طولی هستند ولی بر آنها «دفعات» صدق نمی کند. چراکه «دفعات» مربوط به اتیان های متعدد یک واجب است در حالیکه «نماز هر روز» و «صوم هر سال» یک واجب علی حده است و سال بعد، دفعه دوم صوم گفته نمی شود.

 


[1] . كفاية الأصول ( طبع آل البيت ) ؛ ص78.
[2] . مناهج الوصول إلى علم الأصول ؛ ج‌1 ؛ ص287.
[3] . مقالات الاصول، ج1 ص250.
logo