92/12/14
بسم الله الرحمن الرحیم
• اشکال اول مرحوم عراقی:
«و منها عدم تصور جريان النزاع المعروف في المشتق في انه للأعمّ أو المتلبس الفعلي على هذا القول من جهة عدم تصور الانقضاء فيه كما سيأتي بيانه إن شاء اللَّه تعالى.» [1]
توضیح:
اگر فرق بین مشتق و مبدء به لا بشرطیت و بشرط لائیت است، دیگر نزاع معروف ـ که مشتق برای اعم وضع شده و یا برای متلبس ـ در آن جاری نخواهد بود چراکه اگر مشتق همان مبدء است (اگر لا بشرط باشد)، دیگر پس بعد از انقضاء مبدء، معنی ندارد که مشتق جاری باشد.
ما می گوییم:
قبلاً گفتیم که مرحوم نائینی قول به وضع برای متلبس یا برای اعم را بر قول به بساطت مبتنی کرده است و جواب دادیم که چنین ابتنایی را قبول نداریم. اما باید توجه داشت که اگر بساطت را به نحو لا بشرطیت گرفتیم، میتوان به چنین ابتنایی قائل شد.
• اشکال دوم مرحوم عراقی:
مرحوم عراقی در مقام اشکال دوم، مقدمةً می فرمایند:
«ما هو المصحح للحمل في الحقيقة بعينه هو المصحح في صورة وقوع الأوصاف موضوعا للأحكام، و ذلك لما يرى بالوجدان من عدم الفرق بين صورة جعل تلك الأوصاف موضوعا للأحكام في القضايا و بين صورة جعلها محمولا فيها، و ان ما هو المحمول في مثل زيد ضارب بعينه هو الموضوع للحكم في مثل قوله: أطعم الضارب، من دون رعاية عناية في البين أصلا.» [2]
توضیح:
1. آنچه باعث می شود که اگر یک مشتق محمول واقع شود، حمل صحیح باشد، همان چیزی است که باعث می شود که اگر مشتق موضوع باشد هم حمل صحیح باشد.
2. چراکه فرقی بین مشتق و معنایی که از آن می فهمیم (در وقتی که موضوع واقع می شود با جایی که محمول واقع می شود) نیست.
و بر این مطلب اشکال خود را مبتنی کرده و می نویسند:
«فان لحاظ المبدأ بالعنوان اللابشرطي لو كان يجدى فانما هو بالنسبة إلى مقام الحمل لا في مقام إضافة الأحكام المزبورة إليه من نحو قولك: أكرم العالم و أطعم العالم و النّظر إلى وجه العالم عبادة و إلى باب داره عبادة، و ذلك من جهة وضوح انّ ما هو الموضوع للأحكام المزبورة في مقام النسبة الحكمية ليس إلا نفس الذات دون المبدأ و ان لوحظ كونه بالعنوان اللابشرطي الف مرّة كما هو واضح.» [3]
توضیح:
1. عنوان لا بشرطی اگر بتواند در مشتق به کار آید، در صورتی به کارگیری مشتق را تصحیح می کند که مشتق محمول باشد [چراکه وقتی می گوییم زیدٌ عالم، در حقیقت از عالم، مرادمان «علم + حمل بر زید» است]
2. ولی اگر مشتق موضوع واقع شود مثل «اکرم العالم» در این صورت لحاظ لا بشرطی نمی تواند مصحح جمله باشد چراکه مراد ما از این جمله آن نیست که باید علم را اکرام کرد، بلکه مراد آن است که باید ذات زید را اکرام کرد.
قول صاحب فصول (قول مشهور)
مرحوم صاحب فصول، قول مشهور را پذیرفته است ولی برای سخن خویش استدلال مخصوصی دارد. حضرت امام نظر صاحب فصول را مطرح می کنند و می نویسند:
«قال في الفصول- ردّاً على من ذهب إلى أنّ الفرق بين المشتقّ و مبدئه هو الفرق بين الشيء لا بشرط و بينه بشرط لا - ما حاصله: إنّ الحمل يتقوّم بمغايرةٍ باعتبار الذهن في لحاظ الحمل، و اتّحادٍ باعتبار ظرف الحمل من ذهن أو خارج، ثمّ التغاير قد يكون اعتباريّاً و الاتّحاد حقيقيّاً، و قد يكون حقيقيّاً و الاتّحاد اعتباريّاً، فلا بدّ فيه من أخذ المجموع من حيث المجموع شيئاً واحداً، و أخذ الأجزاء لا بشرط، و اعتبار الحمل بالنسبة إلى المجموع حتّى يصحّ الحمل، و العَرض لمّا كان مغايراً لموضوعه فلا بدّ في حمله عليه من الاتّحاد على النحو المذكور، مع أنّا نرى بالوجدان عدم اعتبار المجموع من حيث المجموع، بل الموضوع المأخوذ هو ذات الأشياء. فيتّضح من ذلك، أنّ الحمل فيها لأجل اتّحاد حقيقيّ بين المشتقّ و الذات، فلا بدّ أن يكون المشتقّ دالاً على أمر قابل للحمل، و هو عنوان انتزاعيّ من الذات بلحاظ التلبّس بالمبدإ، فيكون المشتقّ مساوقاً لقولنا: ذي كذا و لذا يصحّ الحمل. انتهى بتوضيح و تلخيص منّا.» [4]
توضیح:
1. صاحب فصول در ردّ قول میر سید شریف (اینکه فرق مشتق و مبدء، فرق لا بشرطیت و بشرط لاییت است) می گوید:
2. در حمل لازم است بین موضوع و محمول مغایرت ماهوی و اتحاد مصداقی باشد، یعنی در افق ذهن که مفاهیم را لحاظ می کنیم، تفاوت بین آنها باشد و در ظرف حمل، متحد باشند (اگر ظرف حمل خارج است، در خارج موضوع و محمول به یک وجود موجود باشند و اگر ظرف حمل ذهن است، موضوع و محمول یک شیء لحاظ شوند)