« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

91/11/24

بسم الله الرحمن الرحیم

    1. مرحوم حائری بر آن قسمت از کلام مرحوم آخوند که می فرماید: «اگر قائل به حقیقت شرعیه شدیم و وضع هم مقدم بر استعمال بود، حمل بر معنای شرعی می شود» اشکال کرده است. ایشان در حاشیه درر الفوائد می نویسد:

«و هنا قيد اخر و هو ان يكون المعنى الأول مهجور أو الا فمجرد ثبوت الحقيقة الشرعية و العلم بتأخر الاستعمال لا يوجب الحمل على المعاني الشرعية كما لا يخفى منه»[1]

نکته ایشان اشاره ای است بر مطلبی که در کلمات اصولیون دیگر هم مطرح است، مرحوم شهید صدر در این باره می نویسد:

«فحینئذ إذا قلنا بالحقیقة الشرعیة، و بأن اللفظ موضوع علی ید الشارع بالوضع التعیینی، أو بالوضع التعیّنی، و قلنا بأنّ هذا الوضع الشرعی أوجب نقل اللفظ من ذالک المعنی الأولیإلی هذا المعنی، بحیث کان وضعاً ناسخاً للوضع الأوّل إما بتقریب، أن ظاهر حال المخترع، حینما یضع لفظاً لمعنی ینتزعه من معناه الأول، و یخصصه لهذا المعنی الجدید، و إما بتقریب أن کثرة الاستعمال أقوی من القرن الحاصل من الوضع اللغوی، فإن تمّ هذا أو ذاک حینئذ یثبت الوضع الشرعی مع النقل، و علیه: یتعین الحمل علی المعنی الشرعی.

و أمّا إذا ثبت الوضع الشرعی و الحقیقة الشرعیة، و لم نقل بالنقل، بل قلنا: إنّ ظاهر حال المخترع أن یضع اللفظ للمعنی الذی إخترعه، لا أن ینتزعه من معناه الأول رأساً، و قلنا بأن کثرة الاستعمال لم تکن بنحو توجب قرناً آکد من القرن الأول، فحینئذ نتیجة ذلک هی التوقف، إذ یصبح للفظ معنیان حقیقیان: أحدهما المعنی اللغوی، و الآخر المعنی الشرعی. و إذا أنکرنا الحقیقة الشرعیة رأساً فلا بد من الحمل علی المعنی اللغوی؛ ففی المقام مواقف ثلاث: فإمّا أن یثبت الوضع و یثبت النقل بأحد التقریبین، فیحمل علی المعنی الشرعی. إما أن یثبت الوضع دون النقل فیتعین التوقف. و إمّا أن لا یکون هناک وضع أصلاً، و کان الاستعمال فی المعنی الشرعی مجازاً، فیتعین الحمل علی المعنی اللغوی.»[2]

توضیح :

    1. اگر گفتیم حقیقت شرعیه ثابت است (لفظ توسط شارع وضع شده است به وضع تعیینی و وضع تعیّنی) و گفتیم وضع شارع لازمه اش آن است که معنای لغوی منسوخ شود (به تعبیر مرحوم حائری: مهجور شود)

    2. نسخ معنای اول از دو راه ممکن است: یا به این جهت که وقتی کسی چیزی را اختراع می کند و لفظی را برای آن قرار می دهد، طبعاً لفظ را از معنای اوّل خلع می کند [در وضع تعیینی] و یا به این جهت که کثرت استعمال در معنای جدید باعث می شود، علقه حاصله از استعمال کثیر (قرن) بیش از علقه حاصله از وضع لغوی شود [در وضع تعیّنی]

    3. اگر چنین فرضی حاصل بود، لفظ را بر معنای شرعی حمل می کنیم.

    4. ولی اگر چنین فرضی وجود نداشت:

    5. اگر حقیقت شرعیه ثابت شد ولی معنای لغوی منسوخ نشد: در این صورت باید توقف کرد.

    6. و اگر حقیقت شرعیه ثابت نبود، حمل بر معنای لغوی می شود.

    7. ثبوت حقیقت شرعیههجر معنای لغوی : حمل بر معنای شرعیعدم هجر معنای لغوی: توقفعدم ثبوت حقیقت شرعیه: حمل بر معنای لغویثبوت حقیقت شرعیههجر معنای لغوی : حمل بر معنای شرعیعدم هجر معنای لغوی: توقفعدم ثبوت حقیقت شرعیه: حمل بر معنای لغویپس:

 

ما می گوییم :

    1. روشن است که مراد مرحوم حائری و شهید صدر، در فرضی است که وضع و استعمال معلوم باشند. و لذا با فرض تقسیم بندی آخوند، شاکله بحث چنین شود:

 

ثبوت حقیقت شرعیهتاریخ ها معلوم باشدپیش از اسلام الفاظ دارای معانی شرعیه بوده اند: حمل بر معنای شرعیعدم ثبوت حقیقت شرعیهاستعمال مؤخراستعمال مقدم : حمل بر معنای لغویهجر معنای لغوی: حمل بر معنای شرعیعدم هجر معنای لغوی: توقفپیش از اسلام الفاظ دارای معانی شرعیه نبوده اند: حمل بر معنای لغویتاریخ ها مجهول: توقفثبوت حقیقت شرعیهتاریخ ها معلوم باشدپیش از اسلام الفاظ دارای معانی شرعیه بوده اند: حمل بر معنای شرعیعدم ثبوت حقیقت شرعیهاستعمال مؤخراستعمال مقدم : حمل بر معنای لغویهجر معنای لغوی: حمل بر معنای شرعیعدم هجر معنای لغوی: توقفپیش از اسلام الفاظ دارای معانی شرعیه نبوده اند: حمل بر معنای لغویتاریخ ها مجهول: توقف

 

    2. امّا در این باره گفتنی است: اگر در اثبات حقیقت شرعیه، به ادلّه ای نظیر «سنّت اصحاب اختراع و ...» تمسک کردیم، به نظر می رسد قید «هجر» را لازم نیست در ثمره بحث وارد کنیم چراکه: وقتی کسی خودش لغتی را وضع کرد برای چیزی که خودش اختراع کرده است، در این صورت اگرچه پس از وضع، آن لفظ مشترک می شود بین معنای عرفی سابق و معنای جدید ولی همینکه واضع آن لغت را استعمال می کند، قرینه حالیه است بر اینکه مرادش معنای جدید است.

امّا اگر دلیل ما برای ثبوت حقیقت شرعیه، ادلّه ای مثل «استظهار های ائمه اطهار» باشد در این صورت باید در جایی که معنای اول مهجور نشده است، به اشتراک لفظی پای بند باشیم و لذا در جایی که قرینه ای در کلام شارع وجود ندارد، قائل به توقف شویم.

    3. مرحوم شهید خمینی به نوعی دیگر به «هجر» اشاره کرده است که با آنچه ما گفتیم سازگار است.

«ثمّ إنّ من المعلوم اشتراط مهجوريّة المعنى اللغويّ في الحمل على المعنى الاصطلاحيّ، إلاّ إذا كان بالوضع التعيينيّ، فإنّه لا يحتاج إلى الهجر المزبور»[3]

توضیح :

    1. اگر حقیقت شرعیه به وضع تعیینی حاصل نشده باشد (چون همواره قرینه سابق الذکر ـ سنت مخترعین ـ موجود است) برای حمل بر معنای شرعیه محتاج هجر نیستم چراکه اگر هم معنای اوّل مهجور نباشد، قرینه حالیه داریم.

    2. ولی اگر حقیقت شرعیه از راه دیگری حاصل شده باشد برای حمل بر معنای شرعیه محتاج آن هستیم که معنای اوّل مهجور شده باشد تکویناً، چراکه در این صورت قرینه سابق الذکر را نداریم.

 

جمع بندی ثمره:

    1. با توجه به آنچه ما در این بحث گفتیم (درباره هر لغت باید به طور مجزی بررسی صورت گیرد و هر 5 قول در مورد لغات شرعی ممکن است) و با توجه به اینکه نمی توانیم بگوییم مراد شارع از همه کلماتش معلوم است (خلافاً للطائفة الأولی)

می گوییم: بحث از حقیقت شرعیه دارای ثمره است و درباره هر لغت (در صورتی که مراد شارع معلوم نباشد) اگر به هر یک از فروض ذیل قائل شدیم باید حکم همان را جاری کنیم:

وضع مؤخر: حمل بر معنای لغویعدم هجر: توقفعدم ثبوت حقیقت شرعیهثبوت حقیقت شرعیه:پیش از اسلام هم الفاظ دارای معانی شرعیه بوده اند (مدعای آخوند و امام): حمل بر معنای شرعیهپیش از اسلام الفاظ دارای معانی شرعیه نبوده اند (عدم حقیقت شرعیه): حمل بر معانی لغویتاریخ ها معلوم باشداستعمال مؤخرقرینه عامه موجود است: حمل بر معنای شرعیقرینه عامه موجود نیست:هجر معنای اول حاصل است: حمل بر معنای شرعیتاریخ ها مجهول باشد: توقفوضع مؤخر: حمل بر معنای لغویعدم هجر: توقفعدم ثبوت حقیقت شرعیهثبوت حقیقت شرعیه:پیش از اسلام هم الفاظ دارای معانی شرعیه بوده اند (مدعای آخوند و امام): حمل بر معنای شرعیهپیش از اسلام الفاظ دارای معانی شرعیه نبوده اند (عدم حقیقت شرعیه): حمل بر معانی لغویتاریخ ها معلوم باشداستعمال مؤخرقرینه عامه موجود است: حمل بر معنای شرعیقرینه عامه موجود نیست:هجر معنای اول حاصل است: حمل بر معنای شرعیتاریخ ها مجهول باشد: توقف

 

    2. در الفاظی که در لسان ائمه اطهار (ع) هم مطرح است باید در جای خود بحث کرد که آیا حقیقت متشرعیه ثابت بوده است یا نه؟ مشهور ـ بل کالاتفاق ـ است که حقیقت متشرعیه ثابت است ولی باید در مورد هر لفظ مستقلاً به استعمالات توجه کرد.

 


[1] . دررالفوائدللحائري، ج1 ص17.
[2] . تمهید فی مباحث الدلیل اللفظی، ج2 ص236.
[3] . تحریرات فی الاصول، ج1 ص190.
logo