« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

91/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم



ایشان سپس به نوع اول اشاره کرده و می نویسد:

«فالتحقيق في الفرق و الميز بينهما هو ان يفرق بينهما من جهة المحكي من حيث كونه في الاخبار عبارة عن وقوع النسبة و ثبوتها و في الإنشاء إيقاعها الّذي هو خروجها من العدم إلى الوجود، و ذلك انما هو من جهة ما هو قضية الارتكاز و الوجدان من قولك بعتك اخبارا حيث كان المتبادر منه هو الحكاية عن نسبة ثابتة محفوظة قبال كونه إنشاء المتبادر منه الحكاية عن نسبة إيقاعية، و حينئذ فإذا استعمل المستعمل الجملة في إيقاع نسبة كلامية حاكيا بها عن واقع ثابت تكون الجملة إخبارية و إذا استعملها فيها حاكيا بها عن نسبة إيقاعية توقعها المستعمل في وعائها المناسب لها تكون جملة إنشائية فيكون كل من الاخبار و الإنشاء حينئذ مشتركا في جهة الحكاية في نحو قوله بعت اخبارا أو إنشاء الا ان الفرق بينهما كان من جهة المحكي فتأمّل‌»[1]

توضیح :

    1. فرق انشاء و اخبار در «بعتُ» به تفاوتی است که «محکیُ عنه» این دو جمله دارند (و حاکی ـ یعنی جمله ـ در این دو با هم فرقی ندارند)

    2. توضیح آنکه هر جمله، یک محکی عنه بالذات دارد و یک محکی عنه بالعرض؛ محکی عنه بالذات آن مفهومی است که نفس متکلم، لحظه ای که می خواهد جمله (حاکی) را بیان کند، آن را تصور می کند و بالعرض، آن عالَم خارجی است که متکلم، مفهوم جمله را در آن فانی می کند (استعمال = إفناء لفظ در معنی)

توجه شود که اگر این محکی عنه بالعرض وجود نداشت، متکلم صرفاً نطق می کرد و قصدی نداشت که چیزی را در عالم خارج کشف کند و طبیعی است که چنین جمله ای نه انشائی است و نه اخباری.

    3. پس کلامی متصف به انشاء و اخبار می شود که متکلم قصد کرده آن را در «محکی عنه بالعرض» فانی کرده باشد. امّا :

    4. محکی عنه خبر عبارت است از «وقوع نسبت» و محکی عنه انشاء عبارت است از «ایقاع نسبت».

    5. پس جمله خبریه ـ حاکی ـ ایجاد می کند نسبت کلامی را در حالیکه این نسبت کلامی حاکی است از یک نسبت «ثابت و موجود»؛ و جمله انشائیه ـ حاکی ـ ایجاد می کند نسبت کلامی را در حالیکه این نسبت کلامی حکایت می کند از آنکه متکلم نسبتی را در عالم خارج ایجاد کرده است.

 

جمع بندی کلام محقق عراقی :

    1. موضوع له نسبت های ناقصه وقوع وجود رابط

    2. موضوع له نسبت های تامه ایقاع وجود رابط

    3. پس نفس بین مفاهیم مختلف، وجود رابط را ایجاد می کند و جمله های خبری و جمله های انشایی (نسبت های تامه) حکایت می کنند از این «ایجاد وجود رابط» ـ که به وسیله نفس ایجاد شده است ـ (پس : حاکی = لفظ جملات، محکی عنه بالذات = فعل نفس؛ ایقاع وجود رابط)

    4. اما:

     اگر محکی عنه بالعرض آن نسبت تامه، در خارج امری ثابت بود = نسبت تامه مذکور، «خبری» است.

     اگر محکی عنه بالعرض آن، امری ایجادی بود = نسبت تامه مذکور، «انشایی» است.

حکایت می کندحکایت می کند

حاکیحاکیمحکی عنه بالذاتمحکی عنه بالذاتمحکی عنه بالعرضمحکی عنه بالعرض فعل نفس (ایقاع نسبت = ایجاد وجود رابط) نسبت ثابته خارجیه

 

حاکیحاکیمحکی عنه بالعرضمحکی عنه بالعرضمحکی عنه بالذاتمحکی عنه بالذاتجمله انشایی فعل نفس (ایقاع نسبت = ایجاد وجود رابط) ایجاد نسبت در وعاء مناسب

 

محکی عنه بالذاتمحکی عنه بالذاتنسبت ناقصه نسبت موجود در ذهن (وقوع نسبت) راهی به خارج ندارد [نکته دوم مرحوم عراقی]

 

پس : از دیدگاه مرحوم عراقی موضوع له جملات خبری، عبارت است از «وجود رابط ذهنی» که محکی عنه آن، امری ثابت و واقع است.

توجه : مرحوم عراقی سپس همین تعریف را برای «جملات خبری مختصه» هم قبول می کند. [2]

 

اشکالات بر مرحوم عراقی :

    1. چنانکه گفتیم ملاک ما در فهم موضوع له، «تبادر عند العرف» است. حال متبادر عند العرف در جمله خبریه، آن نیست که مرحوم عراقی می گوید؛ یعنی متبادر از جمله خبریه، فعل نفس نیست؛ بلکه «فعل نفس» (اینکه گوینده در ذهن خودش نسبت را ایجاد کرده است) به دلالت عقلیه از جمله خبریه فهمیده می شود و نه به دلالت لفظیه.

    2. تفاوتی که ایشان بین «نسبت های تامه» و «نسبت های ناقصه» می گذارند (که یکی بر خارج دلالت دارد و یکی دلالت بر خارج ندارد) قابل قبول نیست و ایشان بر این مطلب دلیلی اقامه نکرده اند. چراکه جملات خبریه اگر موضوع و محمول ذهنی داشته باشند (الانسان کلیٌ) تطابقی با خارج ندارند و دارای محکی عنه بالعرض نیستند. پس الزاماً همه نسبت های تامه اقتضای وجود خارجی ندارند. اللهم الا ان یقال: مراد ایشان از خارج، نفس الامر است.

    3. مهمترین اشکال: در کلام مرحوم عراقی بین آنچه ایشان «محکی عنه بالذات» و «محکی عنه بالعرض» برمی شمرد، تطابق نیست. یعنی طبق بیان ایشان آنچه موضوع له جمله خبریه است، فعل نفس است؛ پس ایشان «فعل نفس» را محکی عنه بالذات می داند، در حالیکه فعل نفس، دارای محکی عنه بالعرض نیست و آنچه محکی عنه بالعرض دارد، نتیجه فعل نفس یعنی «نسبت پدید آمده» است. واین در حالی است که مرحوم عراقی «نسبت پدید آمده» (وقوع نسبت) را مدلول نسبت های ناقصه می دانست و برای آنها هم «اقتضای محکی عنه خارجی» قائل نبود.

    4. در کلام ایشان، یک بار می خوانیم : «تحکی عن ایقاع النسبة» و یک بار می خوانیم: «و هو بالحمل و الانشاء یوقعها» و این تهافتی است که معلوم نمی کند مراد ایشان اخباری بودن جمله های خبری است ـ چنانکه ما گفتیم ـ یا ایجادی بودن آنها.

    5. فرمایش ایشان لازمه اش آن است که مراد از نسبت، «نسبت ذهنی» باشد و لذا اشکالاتی که در آینده خواهیم آورد بر این مبنا هم وارد است.

 


[1] . نهایة الافکار ؛ ج1 ص58.
[2] . بدایع الافکار ؛ ص64.
logo