90/12/23
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی نهایی بحث انشاء :
سه احتمال آخری که مطرح کرده ایم از حیث ثبوتی ممکن است (هرچند ممکن است در تقریر نهایی که از هر یک ارائه کردیم، با آنچه تقریر ابتدایی از آن اقوال مطرح شد، تفاوتی موجود باشد)
اما از آنجا که متفاهم عرفی آن است که در انشاء، لفظ دخالت دارد مبنای مرحوم خویی کنار زده می شود.
از آنجا که متفاهم عرفی دیگر آن است که انشایی که در مثل «بعت» وجود دارد با انشایی که در مثل «حیازت» موجود است، تفاوتی ندارند، مبنای مرحوم اصفهانی قابل قبول نیست. پس انشاء عبارت است از :
«ایجاد الموضوع للإعتبار العقلایی سواءٌ کان الموضوع لفظاً ام غیر لفظ»
و إن شئت قلت :
«الانشاء عبارة عن ایجاد تکوینی للسبب الاعتباری (موضوع) للإعتبار العقلائی سواء کان السبب لفظاً ام غیر لفظ»
**
خاتمه : اقسام انشاء
حضرت امام در «مناهج الوصول» انشاء های استعمال شده در ابواب معاملات را سه قسم می دانند؛ ایشان می نویسند:
«ثمّ إنّ الهيئات الإنشائيّة مختلفة كاختلاف الهيئات في الجمل الإخباريّة كما تقدّم، فقد ينشئ المتكلم الهوهويّة كقوله: «أنتَ حُرّ» و «أنتِ طالق» و «أنا ضامن» في مقام الإنشاء، فإنّ الاعتبار في أمثالها هو إنشاء الهوهويّة و جعل الموضوع مصداق المحمول في وعاء الاعتبار، فيصير بهذا الجعل مصداقاً للمحمول لدى العقلاء، فتترتّب الآثار عليها.
و قد ينشئ الإضافة و الكون الرابط، كقوله: «من ردّ ضالّتي فله هذا الدينار» مشيراً إلى معيّن، فينشئ كون الدينار له، و قد ينشئ كون شيء على عهدته لشخصٍ، كمن قال: «من ردّ ضالّتي فله علىَّ دينار»، و منه قوله:
«للَّه علىَّ كذا»، فيجعل على عهدته شيئاً للَّه- تعالى- فيكون هو تعالى- مطالباً له.
و قد ينشئ ماهيّة اعتباريّة ذات إضافة كنوع العقود، فقوله: «بعتك» و «آجرتك» و نحوهما الاعتبار فيه هو إيجاد نفس الطبيعة الاعتباريّة مضافة إلى مضايفاتها، فالموجر يوجد بآليّة الهيئة إجارة البيت في مقابل شيءٍ من شخص، إلى غير ذلك من الاعتبارات.
و المقصود من أنحاء الإنشاءات و إن كان تحقّق ما يحتاج إليه من الأمر الاعتباري ممّا يترتّب عليه أثر عند العقلاء، لكن إنشاء الهوهويّة يغاير إنشاء الإضافة، و هما يغايران إنشاء الماهيّة ذات الإضافة.» [1]
توضیح :
1. هیأت های انشائی مثل هیأت های خبری، مختلف هستند.
2. نوع اول: انشاء هوهویت مثل «انت حرّ»؛ در این نوع، متکلم موضوع را مصداق اعتباری محمول قرار می دهد.
3. نوع دوم: انشاء اضافه و وجود رابط مثل «من ردّ ضالتی فله هذا الدینار» ؛ در این جا متکلم، بین دینار و «پیدا کننده گمشده» ارتباط ایجاد می کند.
4. نوع سوم: انشاء ماهیت اعتباری (ماهیت اعتباری ای که با اشیاء دیگر نسبت دارد) مثل بیع و اجاره؛ در این نوع، متکلم اجاره را در مقابل چیزی پدید می آورد (ماهیت اعتباری = اجاره/ نسبت = نسبت بین پول و مستأجر و موجر و عین مستأجره)
5. این سه نوع اگرچه هر سه امر اعتباری را پدید می آورند، ولی با هم بالذات متفاوت هستند.
نکته :
1. «تهذیب الاصول»، به امام خمینی نسبت می دهد که ایشان به 4 نوع انشاء قائل هستند و نوع چهارم را به گونه ای
می شمارد که همان نوع دوم امام است.
«نعم، يختلف المنشأ و المفاد في هذه الإنشاءات، كاختلافه في الإخبار؛ إذ يتعلّق القصد: تارة بإيجاد الهوهوية في وعاء الاعتبار، نحو «أنت حرّ»، و «أنت طالق»، و «أنا ضامن»، فيصير الموضوع مصداقاً للمحمول بعد تمام الكلام في وعاء الاعتبار، و يترتّب عليه آثاره، فالاعتبار في أمثالها بإنشاء الهوهوية. و اخرى بإيجاد الإضافة و الكون الرابط، كما في قوله: «مَن ردّ ضالتي فله هذا الدينار المعيّن» فينشأ الكون الرابط؛ أعني كون الدينار له. و ثالثة بإنشاء ماهية ذات إضافة إلى متضائفاتها، كالبيع و الإجارة. و رابعة بإنشاء كون شيء على عهدته، كما في النذر و العهد.» [2]
2. مرحوم لنگرودی در «جواهر الاصول»، به همان سه قسم ـ که در مناهج آمد ـ اشاره کرده و در حاشیه بر «تهذیب الاصول» اشکال کرده است.[3]
3. مرحوم اشتهاردی در «تنقیح الاصول» ـ یکی دیگر از تقریرات امام ـ تنها به 2 نوع انشاء اشاره کرده و از نوع دوم، یاد نکرده است.[4]