« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

90/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

12345678910111213141234567891011121314

 

تاکنون بحث درباره معانی حروف را به پایان بردیم: با توجه به اینکه درباره موصولات و ... برخی قائل به «ایجادیت» شده اند و بحث از ایجادیت در کلمات اصولیون در مبحث «انشاء» مطرح می شود، لازم است بحث از انشاء را مقدم داریم.

 

انشاء و اخبار2انشاء و اخبار2

 

درباره فرق بین جملات «خبری» و جملات «انشائی»، نظرات اصولیون بزرگ را می توان به دسته های متعدد تقسیم کرد؛ جملات خبری، آن دسته از مرکبات تامه ای هستند که از آنها از «ثبوت یا عدم ثبوت امری» (و یا امری برای امری دیگر) حکایت می شود. در حالیکه جملات انشائی از مرکبات تامه هستند ولی در آنها از ثبوت یا عدم ثبوت حکایت نمی شود.

مرحوم مروج خبر و انشاء را چنین تعریف می کند:

 

«الخبر فی الاصطلاح الکلام الذی یکون لنسبته خارج تطابقه او لا تطابقه و الانشاء کلام لیس لنسبته خارج کذلک»[1]

بیش از تبیین نظرات اصولیون، لازم است ابتدا درباره ماهیت «انشاء» بحث کنیم.

مقام اول : ماهیت انشاء چیست؟مقام اول : ماهیت انشاء چیست؟

مقدمه اول مقدمه اول

تفتازانی در «شرح المختصر» می نویسد:

«اعلم أنّ الانشاء قد یطلق علی نفس الکلام الذی لیس لنسبته خارج تطابقه او لا تطابقه و قد یقال علی ما هو فعل المتکلم اعنی إلقاء مثل هذا الکلام، کما أن الاخبار کذلک»[2]

توضیح : خبر و انشاء گاه گفته می شوند و مراد «نفس کلام» است («زیدٌ قائم» خبرٌ/ «إضرب» إنشاءٌ) و گاهی مراد از آنها «فعل متکلم» است (کاری که گوینده «زیدٌ قائم» می کند، خبر است/ کاری که گوینده «إضرب» می کند، انشاء است)

ما می گوییم:

در این بحث مراد از انشاء و خبر، «نفس کلام» است.

مقدمه دوم : اقسام انشاء مقدمه دوم : اقسام انشاء

خطیب قزوینی در «تلخیص المفتاح» و تفتازانی در شرح می نویسند:

«الإنشاء إن کان طلباً استدعی مطلوباً غیر حاصل وقت الطلب [و إن لم یکن طلباً]»[3]

توضیح : انشاء دو دسته اصلی دارد:

1. طلبی : (که مطلوبی را طلب می کند که در هنگام طلب موجود نیست) 2. غیر طلبی

دسته دوم مثل : افعال مدح و ذم (نعم و بئس)، رُبّ و افعال مقاربه، قسم و صیغه های عقود

اما دسته اول : تفتازانی در «المطول» می نویسد:

«منها: التمنی، و اللفظ الموضوع له «لیت»

و منها: الاستفهام و الالفاظ الموضوعة له: «الهمزة و هل و ما و مَن و أیّ و کم و کیف و أین و أنّی و متی و أیّان» فالهمزة لطلب التصدیق، کقولک «أقام زیدٌ؟» و «أزیدٌ قائم؟» أو التصور، کقولک «أدِبسٌ فی الإناء أم عسلً» و «هل» لطلب التصدیق فحسب، نحو «هل قام زید؟» ... و الباقیة لطلب التصوّر فقط. ثم إن هذه الکلمات کثیراً ما تستعمل فی غیر الاستفهام.

و منها «الامر» و منها «النهی» و منها «النداء»[4] -[5]

 


[1] . منتهی الدرایة ؛ ج1 ص47 (ایضاً ن ک : المنطق ج1 ص58).
[2] . شرح المختصر : ج1 ص199.
[3] . همان.
[4] . تلخیص المفتاح ؛ ج1 ص42 الی 45.
[5] . موسوعه کویت می نویسد: «التعریف: 1. الانشاء: لغة ابتداء الشئ و رفعه، و منه قوله تعالی: «و هو الذی أنشأ جنات معروشات و غیر معروشات» [بلند کرد باغ های معروش ـ که درختان آن روی داربست هستند ـ و باغ غیر معروش ـ که درختان آن به داربست احتیاج ندارند] و فعله المجرد: نشأ ینشأ، و منه «نشأ السحاب نشءً و نشوءا: اذا ارتفع و بدا». و قوله تعالی: «و له الجوار المنشآت فی البحر کالأعلام» قال الزجاج و الفراء: المنشآت: السفن المرفوعة الشرع. [شُرُع = جمع شارع : بادبان]و الانشاء عند اهل الادب، قال القلقشندی: هو کل ما رجع من صناعة الکتابة إلی تألیف الکلام و ترتیب المعانی. [هر آنچه از فن نویسندگی که بازگشت می کند به ساختن کلام] و اما فی اصطلاح البیانیین و الاصولیین فالإنشاء أحد قسمی الکلام، اذ الکلام عندهم إما: خبرٌ أو إنشاءٌ. فالخبر هو ما احتمل الصدق و الکذب لذاته، کقام زید، و انت أخی. و الإنشاء الکلام الذی لا یحتمل الصدق و الکذب، اذ لیس له فی الخارج نسبة تطابقه أو لا تطابقه. و سمی إنشاء لأنک أنشأته: أی ابتکرته، و لم یکن له فی الخارج وجودٌ.2. و الانشاء نوعان:الاول: الإنشاء الطلبی: و یسمّی طلباً و هو ما أفاد طلباً بالوضع فیطلب به تحصیل غیر حاصل فی الخارج. فإن کان المطلوب ذکر الماهیة فهو الاستفهام. و إن کان المطلوب ایجاد الماهیة فهو أمر، أو الکف عنها فهو نهی. و هکذا.الثانی: الانشاء غیر الطلبی. و یذهب بعض الاصولیین إلی أن قسمة الکلام ثلاثیة، فهو إما خبر، أو طلب، أو انشاء. خص أصحاب هذا القول الطلب بما سماه غیرهم الانشاء الطلبی، و الانشاء لما عداه، کألفاظ العقود نحود: بعت و اشتریت ... هذا و یدخل فی الانشاء الطلبی: الامر و النهی و الاستفهام و التمنی و النداء. و یدخل فی الانشاء غیر الطلبی افعال المدح و الذم و فعلا التعجب و القسم.» (الموسوعة الفقهیة : ج7 ص5).
logo