90/01/22
بسم الله الرحمن الرحیم
مرحوم امام در تبیین عقیده ایشان می نویسند:
«ربّما يقال: إنّ لعموم الوضع و الموضوع له معنىً آخر غير ما هو المشهور، بتوهّم أنّ للطبيعيّ حِصصًا في الخارج متكثّرة الوجود، و لها جامعاً موجوداً في الخارج بالوجود السعي ملاصقاً للخصوصيّات، واحداً بالوحدة الذاتيّة، بدليل انتزاع المفهوم الواحد منها، و تأثير العلّتين في معلول واحد، و للصور الذهنيّة للأفراد - أيضا - جامعاً كذلك، و إلاّ لم يكن تامّ الانطباق على الخارج، و لازم ذلك عدم مجيء المعنى المشترك في الذهن إلاّ في ضمن الخصوصيّات، فحينئذٍ يمكن ملاحظةُ صورة هذه الجهة المتّحدة السارية في الخصوصيات المطابقة لما في الخارج بتوسيط معنى إجماليّ، و وضع اللفظ لها لا للخصوصيّات، في قبال وضعه للجامع المجرّد عنها، و هذا - أيضا - من الوضع العامّ و الموضوع له كذلك»[1]
توضیح :
1. کلی طبیعی در عالم خارج دارای حصّه است. این حصّه ها وجودات متکثّره دارند (یعنی با هم متفاوت هستند).
2. ولی این ها با هم قدر مشترکی نیز دارند. این قدر مشترک به «وجود سعی» در بین همه موجود است.
3. این حصّه ها به افراد و مصادیق کلی طبیعی چسبیده اند.
4. این قدر مشترک واحد است (چراکه نمی توان از حصه های مختلفی که قدر مشترک واحد ندارند، یک معنای واحد انتزاع کرد و اگر یک معنای واحد از متکثّراتی که قدر مشترک واحد نداشتند انتزاع میشد، علت های متعدد ـ متکثّرات ـ، مفهوم واحد را پدید می آوردند) [و این مخالف قاعده الواحد است]
5. پس :
6. صورت ذهنیه افراد، نیز آن جامع را دارا هستند چراکه به تمامه با عالم خارج منطبق می باشند.
7. پس با تصور افراد می توان، آن معنای جامع را تصور کرد و برای آن اسم گذاری کرد.
مرحوم آملی در تقریر عقیده ایشان می نویسد:
«اذا عرفت ذالک فاعلم ان کل مرتبة من مراتب الوجود السعی اذا لاحظناها بآثارها و حدودها مع قطع النظر عن إقترانها بالمشخصات الخارجیة و سریانها فی الوجودات الشخصیة أمکن انتزاع عنوان خاص بتلک المرتبة یعبر عنه بالکلی الطبیعی و هی طریقة المشهور فی تصوره و بما أن تلک المرتبة من الوجود السعی ساریة فی الوجودات الشخصیة و مقترنة بالمشخصّات الجزئیة یکون مطابق ذلک العنوان المعبّر عنه بالکلی الطبیعی ساریاً فی الوجودات الشخصیة ایضاً بسریان الوجود السعی فیها و حینئذ یمکن ملاحظة تلک المرتبة من الوجود السعی فی حال سریانها فی الوجودات الشخصیة و اقترانها بالمشخّصات الجزئیة بحصول صورة تلک المرتبة فی الذهن مع ما یلزمها من المشخّصات التفصیلیة فیوضع اللفظ بازاء هذه الصورة نفسها و إن کان حصولها فی الذهن مستلزماً لتصور مشخّصات تلک المرتبة تفصیلاً»[2]
توضیح :
1. هر مرتبه از مراتب وجود را می توان مستقل از افراد لحاظ کرد.
2. در این لحاظ توجهی به افراد خارجی نداریم.
3. این همان نظر مشهور در «وضع عام ؛ موضوع له عام» است.
4. کلی طبیعی (مرتبه وجود سعی) در وجودات خارجی (افراد) ساری است و با مشخّصات خارجی قرین است.
5. گاه می توان برای این طبیعت ساری (که ممزوج با مشخّصات فردی است)، اسم گذاری کرد. در این صورت، کلی طبیعی همراه با همه مشخصات افراد به ذهن می آید ولی باز اسم برای کلی طبیعی گذارده می شود.
ما می گوییم : ظاهراً باید بفرمایند طبیعت ساری همراه با حصه ها (که آن حصّه ها با مشخصات فردیه قرین است) به ذهن می آید.