« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

89/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

2) اشکال دیگر مرحوم فاضل رحمة الله علیه :

«مرحوم بروجردی فرمود : مراد مشهور از موضوع علم، همان جامع بین محمولات است در حالی که می دانیم مشهور موضوع علم نحو را «کلمه و کلام» می داند. حال آیا کلمه و کلام جامع بین مرفوعات و منصوبات و مجرورات است یا جامع بین فاعل و مفعول و مضاف الیه است و جامع بین مرفوع و منصوب و مجرور «کیفیت آخر کلمه» است.»[1]

ما می گوییم :

مرحوم بروجردی خود به این نکته توجه داشته اند آنجا که می فرمایند:

« الظاهر أنّ ما ذکرنا هو مراد القوم ایضاً ؛ حیث اضافوا قید الحیثیة فی بیان موضوع العلوم الأدبیة؛ فقولهم : إنّ موضوع علم النحو هو الکلمة من حیث الاعراب و البناء، و موضوع علم الصرف هو الکلمة من حیث الصحة و الاعتلال؛ و هکذا، إنّما یریدون بذلک کون حیثیة الإعراب و البناء موضوعاً لعلم النحو، و حیثیة الصحة و الاعتلال موضوعاً لعلم الصرف. و علی هذا فیکون تمایز جمیع العلوم بتمایز الموضوعات»[2]

توضیح آنکه :

اولا : مرحوم بروجردی می فرمایند از نگاه قوم موضوع علم نحو «کلمه و کلام من حیث الاعراب» است و این با مرفوع و منصوب تطابق دارد و به عبارتی از نظر ایشان موضوع علم نحو در حقیقت حیثیت اعراب، است که مصادیق آن مرفوع، منصوب و مجرور است.

ثانیا : گفتیم در اصطلاح ایشان، موضوع با آنچه در اصطلاح مشهور است تفاوت دارد و ایشان در عین حال که موضوع علم را جامع محمولات می داند ولی می فرمایند تمایز علوم به موضوعات است یعنی تمایز علوم به جامع محمولی است و جامع محمولی همان موضوع علم اصول است.

**

3) اشکال سوم مرحوم فاضل :

«ایشان می فرمایند : تمایز مسائل هر علمی با یکدیگر، به تمایز موضوعات مسائل است و تمایز بین مسائل هر علم با مسائل علوم دیگر به محمولات است. مانند علم فلسفه که موضوعات مسائل با یکدیگر تفاوت دارند ولی محمول در همه آنها یکی است (یعنی موجودٌ)

ما می گوییم : این فرمایش در همه علوم جریان ندارد و حتی بعضی از علوم بر عکس فلسفه است و موضوع درتمام مسائل یکی است مانند علم عرفان که موضوع تمام مسائل آن، «الله» است. آیا تمایز بین «الله تعالی موجود» و «الله تعالی عالم» به تفاوت موضوع است؟»

ما می گوییم :

ان قلت : در همین جا هم مرحوم بروجردی، می گویند جای محمول و موضوع باید عوض شود و «الله موجود» فی الواقع «موجود هو الله» است ، «عالم هو الله» است. پس تفاوت مسائل به موضوعات است و تفاوت علوم با یکدیگر به محمولات.

قلنا : مرحوم بروجردی تغییر موضوع و محمول را برای آن می فرمود که محمولات را موضوع قرار دهد در حالی که در این جا چنین امری صورت پذیرد موضوع، محمول می شود و دیگر «جامع محمولی» موضوع علم نخواهد بود.

جمع بندی : به نظر این اشکال از قوت برخوردار است

**

4) نقدی دیگر :

این گونه نیست که مسائل یک علم به سبب موضوعاتشان با هم متمایز باشند بلکه مثلا در علم جغرافیا ایران موضوع است هم برای «ایران فلات های گوناگون دارد» و هم برای «ایران، دارای رودخانه های گوناگون است». پس موضوع عامل تمایز مسائل نیست.

**

5) نقدی دیگر :

ایشان طبق مقدمه پنجم گفتند در هر مسئله جای محمول و موضوع عوض می شود و لذا جامع محمولی همان موضوع مسائل یک علم است. در این صورت ما می گوییم پس : موضوعات مسائل هم به محمولات مسائل تبدیل می شود و در این صورت ایشان باید در مقدمه اول، تغییر داده و بگویند : وجه اشتراک مسائل یک علم با هم موضوعات آنها و وجه تمایز آنها محمولات آنها می باشد.

پس :

فرمایش ایشان اگرچه حاوی نکته دقیقی است ولی واقعیت آن است که در همه علوم ساری نیست بلکه علوم مختلف از این جهت حالات مختلف دارند و لذا نمی توان این نکته را عامل تمایز همه علوم دانست. به خصوص وقتی به یاد آوریم که ما در مبحث قبل ثابت کردیم که علوم احتیاج به موضوع ندارند و پیش از آن نیز ثابت کردیم که قضایای یک علم به سبب غرض واحد و نه اشتراک در محمول یا موضوع کنار هم چیده می شوند.

 


[1] . سیری کامل در اصول فقه شیعه .؛ ج1 ص104
[2] . نهایة الاصول .؛ ج1 ص3
logo