« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

89/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

        1. تمایز بین علوم از نگاه آیت الله بروجردی :

توضیح :

آیت الله بروجردی اعلی الله مقامه ، بر این عقیده اند که تمایز علوم با یکدیگر به تمایز موضوعات است ولی موضوع عبارت است از : «جامع محمولات» ؛ پس به این بیان می توان گفت مرحوم بروجردی، تمایز علوم را به تمایز محمولات می دانند ولی برای اینکه از اصطلاح متعارف مشهور، خارج نشوند، تعریف این اصطلاح را تغییر داده اند (چنانچه همین مسئله به نوعی دیگر در کلام شهید خمینی مطرح شده بود) و در عین حال می گویند تمایز مسائل یک علم با یکدیگر، به واسطه تمایز موضوعات آن می باشد.

تمایز بین علوم»به واسطه تغایر محمولات

تمایز بین مسائل یک علم»به واسطه تغایر موضوعات مسائل

مرحوم بروجردی برای اثبات مدعای خویش، مقدماتی 5 گانه را مطرح می کنند:

 

مقدمه 1:

مسائل یک علم، وجداناً دارای دو حیثیت و دو جهت اند که دو ثمره بر آن مترتب است:

     یک خصوصیت موجب اشتراک مسائل یک علم می شود به گونه ای که با علوم دیگر متمایز میشوند.

     خصوصیت دیگر موجب تمایز مسائل یک علم از یکدیگر میشود.

مقدمه 2 :

موضوعات در مسائل دائما تغییر می کنند : پس تمایز بین مسائل یک علم، به اختلاف موضوعات آنان است. مثال : (در فلسفه) «عقل موجود است؛ نفس موجود است ؛ ... »

محمولات در یک علم یا واحد است یا مصداق واحد است.

     واحد : مانند «موجود» در الهیات بمعنی الاعم

     فرق فلسفه و نحو :
در نحو پیرامون اعراب و در فلسفه پیرامون وجود بحث می شود.فرق فلسفه و نحو :
در نحو پیرامون اعراب و در فلسفه پیرامون وجود بحث می شود.متعدد ولی مصداق واحد : مانند منصوب، و مجرور و مرفوع که مصداق اعراب هستند . (فاعل مرفوع است؛ مفعول منصوب است؛ مضاف الیه مجرور است)

پس :

تمایزِ علوم با یکدیگر » به تمایز «جامع محمولی»

فرق «الفاعلٌ مرفوعٌ» و «المبتدا مرفوع»:
به این است که «مبتدا» با «فاعل» فرق می کند.فرق «الفاعلٌ مرفوعٌ» و «المبتدا مرفوع»:
به این است که «مبتدا» با «فاعل» فرق می کند.تمایزِ مسائل یک علم » به تمایز «موضوعات»

 

مقدمه 3 :

مراد از عرض ذاتی در تعریف موضوع (موضوع کل شئ ما یبحث عن عوارضه الذاتیه) ، عرض منطقی است که نسبی است (نه عرض فلسفی که مطلق است)

     عرض فلسفی : عبارت از ماهیتی است که اگر در خارج موجود شد، «فی الموضوع» است و در مقابل آن جوهر میباشد.

     عرض منطقی : عبارت است از آن چیزی که خارج از ذات شئ است و در خارج با آن متّحد می باشد. و در مقابل آن ذاتی قرار دارد. عرض منطقی، نسبی است مثلا ناطق نسبت به انسان ذاتی و نسبت به حیوان عرضی است.

مقدمه 4 :

موضوع برای محمول عرضی منطقی است کما اینکه محمول برای موضوع عرضی منطقی است. و این یکی از نتایج آن است که عرض، در این بحث به معنای عرض منطقی اخذ شده است.

حال اگر جایی موضوع و محمول بدون واسطه در عروض بر هم بار می شوند (طبق مبنایی که از مرحوم آخوند شناختیم) هریک برای دیگری، عرض ذاتی به حساب می آیند پس در این صورت اگر :

موضوع نسبت به محمول » عرضی ذاتی است

محمول نسبت به موضوع»عرضی ذاتی است

بنابر این موضوعات مسائل برای جامع محمولی، «اعراضی ذاتی» هستند (و نه آنکه ذاتی آن جامع محمولی باشند.)

 

مقدمه 5 :

از میان دو مفهومی که قرار است یکی موضوع و دیگری محمول قرار گیرد، می بایست مفهوم معلوم را به عنوان موضوع و مفهوم مجهول را به عنوان محمول انتخاب کنیم. پس در قضیه «الله موجود» در حقیقت قضیه باید چنین باشد «الموجود هو الله»، کما اینکه در قضیه «المبتدأ مرفوع»، در حقیقت باید قضیه را چنین فرض کنیم : «المرفوع امّا مبتدأ أو خبر أو ..».

نکته اول :

مرحوم بروجردی رحمة الله علیه، این مقدمه را از آن جهت مطرح کرده اند که بگویند جامع محمولی در حقیقت موضوع همه مسائل است و در حقیقت آنچه به ظاهر جامع محمولی است، جامع موضوعات است و به این طریق، این سخن با کلام مشهور مخالفتی ندارد.

نکته دوم :

صراحت عبارت مقرّر ایشان آن است که در قضایا، موضوع معلوم و محمول مجهول است، در حالی که آنچه در قضایا مجهول است «نسبت» است و «موضوع و محمول»، مجهول نمی باشند.

**

نتیجه :

موضوع هر علمی همان جامع محمولات آن علم است که از عوارض ذاتیه آن (که همان موضوعات مسائل است) بحث می شود.

پس در عین حالی که موضوع علم را جامع محمولی دانستند ولی با تعریف مشهور (موضوع کل علم ما یبحث فیه عن عوارضه الذاتیه) هم مخالفت نکرده اند. چرا که همانطور که محمول برای موضوع عرضی ذاتی است، موضوع نیز برای محمول عرضی ذاتی است. لذا اگر علمی در مورد موضوعات مسائل صحبت می کند، در حقیقت از عوارض ذاتی جامع محمولی سخن می گوید. پس طبق نظر مرحوم بروجردی همانند مرحوم آخوند، در مسائل یک علم از عوارض ذاتی موضوع آن علم بحث می شود.

 

logo